به گزارش روابط عمومی دفترامام جمعه حسن آباد نماز پرصلابت اینهفته درسومین جمعه ماه مبارک رمضان به امامت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقااستیری امام جمعه محترم فشافویه وباحضورخیل عظیم جمعیت روزه دار درمصلی امام خمینی این شهربرگزارشد.
ایشان دربخشی ازخطبه اول گفتند: در زمان حضرت علی (ع) مسلمانان با هم تفاوتهای بسیاری داشتند. ؛ در این شرایط، شیعیانی چون سلمان و ابوذر و مقداد و … میبایست در برابر فشار افکار عمومی، تحمل و مقاومت ویژهای داشته باشند. برای اینکه انسان بتواند ثابت قدم بماند و این شرایط سخت را تحمل کند، از جامعه طرد نشود و در عین حال را خود را هم حفظ کند، میبایست خیلی صبور باشد ؛ چرا که به هر حال جامعه فکر اینها را نمیپسندد و مقاومت بسیار سخت است. شاید نکتهای که در اینجا ابتدا حلم را ذکر کردهاند، برای این؛ بود که آنان بتوانند در مذهب حق و راه صحیحشان، ثابت قدم بمانند.
امام جمعه حسن آباددربخشی ازخطبه دوم هم بااشاره به دیدارمقام معظم رهبری با مسؤلین وکارگزاران نظام، یادآورشدند: دشمنی آمریکا با اصل نظام اسلامی وموجودیت جمهوری اسلامی است، قدرت و استقلال ناشی از اسلام برای استکبار غیرقابل قبول است بنابراین به توافق رسیدن با آن ممکن نیست و خیال و تصور برخی که فکر میکنند میتوان با آمریکا به توافق پنجاه پنجاه رسید خیال باطلی است که با مذاکره و رابطه حل نمیشود
عناوین خطبه اول:
1-چه کنیم تا درانتخاب وادامه مسیرثابت قدم بمانیم؟
2-به راستی دل ما جایگاه چیست؟
عناوین خطبه دوم:
1- نظام ما ارزشهایی دارد که مورد قبول هر انسان بیدار و دارای وجدان سالم است.
2- هفتم تیریکی ازحلقههای مهم ازیک زنجیره طولانی توطئه علیه انقلاب اسلامی بود.
مشــــــروح خطبـــــــــه اول:
أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم
ابتداخودم راوشما نمازگزاران عزرا توصیه میکنم به تقوای الهی.
هفته گذشته به روایاتی که از یک طرف، در مدح شیعه بود و فضیلت محبت اهل بیت(ع) را برمیشمرد و از طرف دیگر در مقام مذمت کسانی بود که صلاحیت شیعه بودن را ندارند و خود را شیعه مینامند، اشاره کردم. گفتیم وقتی فضای فرهنگی این زمان ؛ را با زمان ائمه اطهار ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ مقایسه مىکنیم، میبینیم که فاصله زیادی وجود دارد. بنابراین، با توجه به اینکه فضای فرهنگی نقش بسیار مؤثری در ساختن روحیات و شکل گرفتن رفتارهای افراد و در نهایت سعادت و شقاوت آنان دارد، باید سعی کنیم این فاصلهها کم شود و قدری فضای فرهنگی این زمانه به فضای فرهنگی زمان پیغمبر اکرم و ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین نزدیک شود.وداین زمینه به روایتی را عرضه داشتم که بین شیعه ومحب اهل بیت تفاوت قائل بود.
اما در مواردی با همان مضامین روایاتی در وصف متقین آمده است. ؛ روایتی را نوف بِکالی نقل کرده که مضمونش شبیه خطبه متقین است که حضرت علی(ع) در نهج البلاغه برای همام بیان فرموده است.
نوف بکالی یکی از اصحاب خاص و حاجب امیرالمؤمنین(ع) است. هر کسی که با حضرت علی (ع) کاری داشت، نوف بکالی حرفش را به ایشان میرساند و اجازه ملاقات میگرفت. نوف بکالی کسی بود که بیشتر وقتها در کنار امیرالمؤمنین نیز استراحت میکرد.
وی نقل میکند در یکی از شبها که روی پشت بام در کنار امیرالمؤمنین(ع) خوابیده بودم، حضرت فرمودند: یَا نَوْفُ، خُلِقْنَا مِنْ طِینَهٍ طَیِّبَهٍ»( بحارالأنوار، ج 65، ص 177، باب صفات الشیعه و أصنافهم )
ما اهلبیت(ع) از یک گل و سرشت پاک آفریده شدهایم. وَ خُلِقَ شِیعَتُنَا مِنْ طِینَتِنَا؛ شیعیان ما هم از همان گل آفریده شدهاند.
کسانی تصور کردهاند که این منشأ جبر میشود، به این معنا که آنهاییکه از طینت پاک بودهاند، طبعاً کارهای خوب خواهند کرد و ؛ بهشتی میشوند و آنهایی نیز که از طینت ناپاک بودهاند، جهنمی میشوند. از این بحثهای کلامی در ذیل روایات طینت مطرح شده است که در این جلسه مقتضای چنین بحثی فراهم نیست. ؛ اما اجمالاً برای پاسخ به برخی از شبهات، گفتهاند: این طینتی که انسان از آن آفریده شده است، همانند یک گلدان است. هر گلی را در هر گلدانی نمیگذارند. خداوند چون میدانست این فرد بناست با اختیار خودش خدا را اطاعت کند و ؛ از اولیای خدا شود، او را از گِل زیبای خوشبویی آفرید و گلدان خاصی برایش خلق کرد. کسی را که میدانست بناست اهل معصیت و کفر باشد از یک سفال و گِل پستی آفرید. این مسأله تأثیر قطعی در سعادت و شقاوت افراد ندارد. بلکه طینت حکم ظرف را دارد. مطلبی که بیان شد، یکی از پاسخهایی است که به سؤالات مربوط به طینت دادهاند. بنابراین ما این اندازه میدانیم که منشأ پیدایش همه انسانها یک طور نبوده است.
پس، بر اساس این روایت که میفرماید: شیعیان ما از طینت خود ما خلق شدهاند؛ یعنی آنان با ما سنخیتی دارند و نورانیتی در وجود آنها هست. فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ أُلْحِقُوا بِنَا؛ روز قیامت آنها به ما ملحق میشوند. حضرت به گونهای مباحث را مطرح میکند که برای نوف سؤال ایجاد شود. قَالَ نَوْفٌ فَقُلْتُ: صِفْ لِی شِیعَتَکَ یَا أَمِیرَ الْمُومِنِینَ؛ وی میپرسد: اوصاف این شیعیانی که میگویی از طینت شما هستند و به شما ملحق میشوند چیست؟ فَبَکَی لِذِکْرِی شِیعَتَهُ؛ همین که صحبت از شیعیان شد حضرت گریست. قالَ یَا نَوْفُ شِیعَتِی وَ اللَّهِ الْحُلَمَاءُ الْعُلَمَاءُ بِاللَّهِ وَ دِینِهِ الْعَامِلُونَ بِطَاعَتِهِ حضرت اوصافی را برای شیعیان ذکر میکند، که لازم است برای هر کدام توضیح مختصری داده شود:
شیعه در کلام مولا (ع)
حضرت ابتدا میفرماید: الْحُلَمَاءُ؛ شعیان مردمی بردبار هستند. همانطور که می دانیم، در زمان حضرت علی (ع) مسلمانان با هم تفاوتهای بسیاری داشتند. ؛ در این شرایط، شیعیانی چون سلمان و ابوذر و مقداد و … میبایست در برابر فشار افکار عمومی، تحمل و مقاومت ویژهای داشته باشند. برای اینکه انسان بتواند ثابت قدم بماند و این شرایط سخت را تحمل کند، از جامعه طرد نشود و در عین حال را خود را هم حفظ کند، میبایست خیلی صبور باشد ؛ چرا که به هر حال جامعه فکر اینها را نمیپسندد و مقاومت بسیار سخت است. شاید نکتهای که در اینجا ابتدا حلم را ذکر کردهاند، برای این؛ بود که آنان بتوانند در مذهب حق و راه صحیحشان، ثابت قدم بمانند.
نکته دوم: الْعُلَمَاءُ بِاللَّهِ وَ دِینِه؛ آنان کسانی هستند که هم خدا و هم دین خدا را خوب میشناسند. سوم: الْعَامِلُونَ بِطَاعَتِهِ وَ أَمْرِهِ؛ غیر از آن مسأله اول که علم بود، حالا مسأله دیگر عمل است. آنان علاوه بر اینکه دین را خوب میشناسند، خوب هم عمل میکنند. نکته چهارم: ؛ الْمُهْتَدُونَ بِحُبِّهِ. ؛ این مسأله در قرآن نیز آمده است: یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ»(مائده، 54 )
خدا را دوست دارند و خداوند نیز آنان را دوست دارد. همه راه محبت خدا را نمیشناسند و درک نمیکنند و به آن نمیرسند.
امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: شیعیان ما کسانی هستند که ؛ به حب خدا راه یافتهاند. محبت خدا در دسترس همه قرار نمیگیرد. توجه داشته باشیم: وقتی میگوییم برای مثال: حضرت عباس(ع) را دوست داریم، قابل فهم است. حضرت عباس(ع) با آن همه فداکاری، واقعاً دوست داشتنی است، ؛ اما دوست داشتن خدا یعنی چه؟ چگونه میشود آدم خدا را دوست بدارد؟ آن قدر مقام الهی بلند و دور از ذهن و فکر ما است که نمیتوانیم تصور صحیحی از دوست داشتن خدا داشته باشیم. ما امیرالمؤمنین(ع) را دوست میداریم و یکی از ویژگیهای ممتاز ایشان این بود که خدا را دوست میداشت. حال اینکه چقدر خدا را دوست میداشت و چگونه دوست میداشت، عقلمان نمیرسد. اما یکی از علل دوست داشتن پیغمبر(ص) و امام (ع) این است که آنها خدا را دوست میداشتند. اما خود ما آنطور که باید میدانیم خدا را باید چگونه دوست داشت؟ به همین منظور یک حدیث قدسی را یادآور میشوم. در حدیث قدسی آمده که خدای متعال به حضرت موسی(ع) فرمود: یا موسی حَبِّبْنِی إِلَی خَلْقِی »( بحارالأنوار، ج 2، ص 4، باب ثواب الهدایه و التعلیم )
ای موسی! کاری کن مردم مرا دوست بدارند و من را برای مردم محبوب قرار بده. حضرت موسی گفت: خدایا! چه کار کنم که مردم تو را دوست بدارند؟ به او دستور داد که نعمتهای من را برای مردم بگو تا بفهمند من چقدر به آنها نعمت دادهام. فطرت آدمیزاد به گونهای است که اگر کسی به او خدمت کند، او را دوست میدارد. ؛ یعنی، وقتی نعمتها و احسانهای من را برای مردم بگویی، آنوقت من را دوست میدارند. از این جا آدم میفهمد که چگونه قلبش شایستگی مییابد جایگاه محبت خدا شود.
قلب المؤمن عرش الرحمن
آنچه مسلم است بین ما و آنهایی که خدا را دوست میدارند، فاصله بسیاری هست. ما یک مشت سنگ و آهنپاره را دوست میداریم. قرآن هم میفرماید: زُیِّنَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَناطِیرِ الْمُقَنْطَرَهِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّهِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَهِ وَ الْأَنْعامِ»( آلعمران، 14)این آدمیزادها اسبهای قشنگ، ماشینهای لوکس، جواهرات قیمتی و ساختمانهای آن چنانی را دوست میدارند.آیا ارزش قلب ما به چه اندازه است؟ به راستی دل ما جایگاه چیست؟ یک ماشین لوکس و چیزهایی از این قبیل؟ گاهی دل ما همانند یک طویله است؛ در آن گاو و اسب میچرد! لایَسَعُنی أَرْضی وَ لا سَمائی وَ لکِنْ یَسَعُنی قَلْبُ عَبْدی الْمُؤمِن»(. عوالیاللئالی، ج 4، ص 7)آسمان و زمین گنجایش من را ندارند؛ اما قلب مؤمن گنجایش من را دارد. اکنون قضاوت کنید: میان گاراژ ، طویله و عرش الهی چقدر فاصله است. قَلْبَ الْمُومِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ»( بحارالأنوار، ج 55، ص 39، باب العرش و الکرسی )باور ؛ این اصل که دل انسان میتواند عرش الهی باشد، خود یک کمال است. سپس، با قدری همت و زحمت، این دل آماده میشود تا عرش خدا در آن قرار بگیرد.
بنابراین، اینجا است که میفرماید: الْمُهْتَدُونَ بِحُبِّهِ، کسانی که رهنمون به حب خدا شدهاند و دلشان جای محبت خدا است.
مشروح خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
در ابتدای خطبه دوم هم خودم و هم شما را به تقوای الهی دعوت می کنم.
دراین هفته شبهای قدر وضربت خوردن وشهادت مظلومانه مولاى متقیان، حضرت على علیهالسلام راداریم
شب قدر شب نزول قرآن و شب آمدن فرشتگان به خدمت امام زمان (عج) است که پیغام خداوند را که لطیف ترین و شیرین ترین آیه و پیام خداوند را که هفت مرتبه در این آیه خداوند فرموده خودم …. را به ما برسانند و آن آیه این است « وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (186)» (سوره بقره) یعنی اگر سوال کردند بندگان خودم ، خودم نزدیکشان هستم ، خودم اجابت می کنم ، بیایند سراغ خودم ، استجابت بخواهند از خودم ، ایمان بیاورند به خودم.
انگار خداوند دارد به بندگان گنهکار خودش التماس می کند که بیایید تا شما را و گناهانتان را ببخشم .لذا در این شبها شرائط استجابت دعا فراهم است و شرائط توبه کردن فراهم است قدری همت کنیم تا این فرصتها را از دست ندهیم.
که پیامبر (ص) فرمود: هر کس ماه رمضان بیاید و بگذرد و نتواند خودش را از گناهان پاک کند شقی و بدبخت است .
هفتم تیرشهادت مظلومانه آیتالله دکتر بهشتى و 72 تن از یاران حضرت امام خمینى(ره) با انفجار بمب توسط منافقین در دفتر مرکزى حزب جمهورى اسلامى (1360 ه.ش) –
روز قوه قضائیه
نظام ما ارزشهایی دارد که مورد قبول هر انسان بیدار و دارای وجدان سالم است از همین رو استکبار جهانی بهشدت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به تکاپو افتاد تا اجازه ندهند این نهال نوپا، پا بگیرد. دلیل آن هم همین شرایط فعلی است که میبینید. یعنی با وجود تمام مشکلاتی که برای ما درست کردهاند، انقلاب و نظام ما بهعنوان الگویی در منطقه مطرح شده و مردم کشورهای منطقه عدالت محوری و ظلم ستیزی را از ملت ایران یاد میگیرند. در همان زمان نیز دشمنان خواستند به هر نحوی که شده نظام نو پای جمهوری اسلامی را سرکوب کنند تا از سرایت افکار مردم ایران به کشورهای خودشان جلوگیری کنند. از همین رو به هر دری زدند تا ایجاد مشکل کنند. یکی از شومترین نقشههای آنها هم مربوط به حادثه هفتم تیر بود که تعداد زیادی از نیروهای تعیینکننده نظام را از قوای مختلف شهید کردندوهم چنین روزقبل ازآن یعنی ششم تیرماه سوءقصد به جان مقام معظم رهبری درمسجدابوذربود. اگر چنین حوادثی در کشوری دیگر روی دهد بهطور حتم دولتهای آن کشورها را با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد کرد. در چنین شرایطی برخی نمایندگان مجلس روی برانکارد و ویلچر در مجلس حاضر شدند تا مجلس از حد نصاب نیافتد. و این طور بود که خوشبختانه ملت ما هوشیارتر شد و دستگاهها افراد جایگزین را معرفی کردند تا کشور به کار و حیات خود ادامه دهد. همین اتفاق موجب شد تا بسیاری از توطئههای دیگر که بعد از هفتم تیر روی داد نیز به برکت خون شهدای هفتم تیر بیاثر باشد هفتم تیر یکی از حلقههای مهم از یک زنجیره طولانی توطئه علیه انقلاب اسلامی بود.امروز انقلاب اسلامی یک درخت تنومند و خیلی قدرتمندی است که قدرتهای بزرگ نمیتوانند آن را شکست دهند.(تکبیرنمازگزاران)
اما روز قوه قضائیه است اشاره ای به سخنان حضرت امیرداشته باشم:
در فرمان حکیمانه امام(ع) به مالک اشتر، این مسایل، به وضوح قابل ملاحظه و استفاده است: «ثم اختر للحُکم بَینَ الناس أفضَل رَعیّتک فى نَفْسک مِمَّن لاتَضیق بِهِ الأُمور، وَ لا تُمْحِکُهُ الخُصُوم، وَ لا یَتَمادى فِى الزَلَّه، وَ لایَحْصَرُ مِن الفى ء الى الحَقّ إذا عَرفَه وَ لا تُشرِفُ نَفْسه عَلى طمعٍ… ؛ براى داورى میان مردم، برترین افراد خود را برگزین! از کسانىکه داراى سعه صدر باشد و امور گوناگون، او را در تنگنا قرار ندهد و مخاصمه و کینه توزى دو طرف دعوا، او را به خشم و کج خلقى وا ندارد و در اشتباهاتش پافشارى نکند و چون متوجه اشتباه خود شود، بازگشتِ به حق و اعتراف به آن، برایش سخت نیاید و نَفْس او، تمایل به طمع نداشته باشد و در فهم مطالب به اندک تحقیق اکتفا نکند، بلکه مسایل را تا پایان دنبال کند
والســـــــــلام علیکــــــــــــم ورحمــــــــــــــه الله وبــــــــــــرکاته
لازم به ذکر است به مناسبت سالروز شهادت آیت الله دکتربهشتی وروزقوه قضائیه آقای زارعپورریاست محترم دادگاه عمومی بخش فشافویه قبل ازخطبه ها به ایرادسخن پرداختند.