به گزارش دفتر امام جمعه باقرشهر نماز باشکوه جمعه امروز چهارم تیر ماه ،به امامت حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالعلی استیری امام جمعه محترم باقر شهر وکهریزک در شبستان جدید مصلی این شهر وباحضوراقشار مختلف مردم برگزار شد.
عناویـــــن خطبـــــــــــه اول:
۱ . چه چیز میتواند این انسان را کنترل کند؟
۲. کدام جامعه سعادتمند است؟
۳. پیامد ضعف دینداری در جامعه سه چیز است !
عناویـــــن خطبــــــــــه دوم:
۱ . مردم ما مردم بسیار خوبی هستندکه استقامت داشتند،صبوری کردند،تحمل کردند،هرجالازم بوده سنگ تمام گذاشتهاند.
۲. در روایت دارد که مسئولین بر لبه جهنم قرارمیگیرند، اگر به عدالت رفتار کرده بود، عبور میکند!
۳ . انشاالله با انتصاب رئیس جدید قوه قضاییه ، شاهد همافزایی این دو قوه در مبارزه با فساد خواهیم بود
مشــــــروح خطبــــــه اول:
اعوذ باللـــــــه مـن الشیــــطان الرجیــــــم بســــــــم ا الله الـــــرحمـــــــــن الرحیـــــــــــــم
عبادالله اوصِیکُمْ و نفسی بِتَقْوَى اللَّهِ. بندگان خدا شما را و خودم را سفارش می کنم به تقوای الهی،
موضوع بحث ما،در چند هفته ای بحث ارزندهای است، بحث مهمی است. و امیدوارم هم برای خودم و هم برای شما مفید باشد. بحث فضیلتهای فراموش شده است فضایلی که باید انسان برای سعادت دنیا و آخرتش داشته باشد، فراموش شده است و این فضایل فراموش شده در جامعه زیاد است. ضدّ این فضایل فراموش شده یک رذالتهایی است که در جامعه رواج پیدا کرده است و متأسفانه زیاد شده است و این رذالتها برای سقوط انسان و خصوصاًنسل جوان را بدبخت کند،هم زیاد است.
بحث امروزمان راجع به فضیلت دینداری است. انسان یک نیروی کنترل کننده میخواهد و الاّ نفس اماره، شیطان درون و شیطان برون او را منحرف خواهد کرد.
اماچه چیز میتواند این انسان را کنترل کند؟
بعضی گفتند عقل. اگر عقل جامعه بالا رود انسان کنترل میشود. بعضی گفتهاند علم. اگر علم در جامعه زیاد شود مردم عالم شوند آنگاه کنترل میشوند. بعضی گفتهاند قانون و بعضی گفتهاند تربیت و بعضی هم گفتهاند نظارت ملی. اینها که گفته شده هرکدام خوب است اما هرکدام به تنهایی نمیتواند انسان را صد در صد کنترل کند، مخصوصاً اگر نفس اماره، شیطان درونی و شیطان برون بر انسان مسلط شود،
اما یک چیز هست که میتواند این انسان را صد در صد کنترل کند و آن دین است. اگر انسان دیندار شد ،متدین شد. در مقابل همۀ غرائز ولو طوفانی هم شود، میتواند عرض اندام کندومقاومت کند. حضرت یوسف دیندار بود. درحالی که برای او آن صحنه های متعددی پیش آمد، اما تمام صحنهها را توانست پشت سر بگذارد و بالاخره توانست پیروز شود، برای اینکه متدیّن بود.
یک بزرگی یک جمله میگوید که خیلی شیرین است. میگوید که حضرت یوسف به اندازهای بالا رفت و عزیز شدکه اگر دنیا دست به دست هم میداد که او را عزیز کند و آقا کند، نمیتوانست امایوسف در حالی که هیچ چیز هم نداشت و به قول این بزرگ حتی خودش هم مال دیگران بود، اما یک چیز داشت و آن چیز ایمان بود، و آن ایمان توانست یوسف را به جایی برساند که به جز خدا نداند.
بعد عکس این را هم مثال میزند. میگوید زلیخا یک فردی بود که هرچه یک زن میخواست این داشت. سلطنت و شوهر خوب و زیبایی و مال و بالاخره هرچه یک زن میخواست را داشت، اما یک چیز نداشت و آن ایمان بود. به اندازهای زمین خورد که اگر همه پشت به پشت یکدیگر میکردند و میخواستند او را زمین بزنند نمیشد که به دست خود، خودش را زمین زد. چقدر جمله شیرین است. اگر جوان متدیّن شد، قطعاً در مقابل همۀ غرائز میتواند عرض اندام کند. غریزۀ حب به مال، غریزۀ ریاست طلبی، غریزۀ شهوت و امثال این غرائز.
وضع الان ما چنین شده است. فساد اخلاقی در میان دخترها و پسرها فراوان است. درحالی که اینها معمولاً عقل متعارف دارند و دانشگاه رفته هستند و قانون هست و نظارت هست و تربیت بوده و هست، اما یک چیز ضعیف شده است و آن ایمان است.
متأسفانه در بعضی موارد میبینیم دین ضعیف شده است و وقتی دین ضعیف باشد، هیچ چیزی و هیچ کسی نمیتواند انسان را کنترل کند مخصوصاً نسل جوان را. ما اگر بخواهیم جوانهایمان کنترل بشوند باید دین در دبستانها و دبیرستانهای ما و دانشگاههای ما مخصوصاً، حکمفرما باشد. دانشگاه باید اسلامی باشد. در دبیرستانهای ما باید دین گفته شود و در آنجا نماز زنده باشد.
معلوم است وقتی به جای قرآن و به جای نماز، ماهواره در خانه بیاید، این خانه به فساد کشیده میشود و دیگر از جوان این خانه، از دختر و پسرش چه انتظاری داریم؟نمیتوانیم سعادت بخواهیم. وقتی در اجتماع ما دین نباشد، نماز کم رنگ باشد، انس با قرآن کمرنگ باشد، مردم از مسجد و محراب فرار کنند و پای منبرها نسل جوان نباشد،معلوم است که این فردولو پروفسور هم بشود، اما در شقاوت عجیبی به سر میبرد
کدام جامعه سعادتمند است؟
آن جامعهای که زیربنایش ایمان باشد دین باشد دینداری باشدو روبنا عمل صالح و شایسته باشد. این آیۀ شریفۀ الذین آمنوا و عملوا الصالحات، ششصد مرتبه در قرآن آمده است. میگوید پدر و مادر! اگر میخواهی جوانت به فساد کشیده نشود، جوانت را متدیّن کن. کاری بکن که این جوان سر و کار با منبر و محراب داشته باشد.
پیغمبر اکرم (ص) یک نگاه حسرت آمیزی به این بچهها کردند و بعد فرمودند وای به این بچهها در دورۀ آخرالزمان از دست پدر و مادرهایشان. گفتند یا رسول الله! آیا پدر و مادرشان کافر هستند و اینها را کافر میکنند؟ فرمودند: نه. اینها شیعه هستند اما به فکر دنیای بچههایشان هستند و به فکر آخرت بچههایشان نیستند. یعنی به فکر اینکه دخترش درس بخواند و شوهر خوب به دخترش بدهد و جهیزیۀ خوب به دخترش بدهد، هست. اما به فکر اینکه این دختر عفیف باشد و متدیّن باشد و جداً عمل به اسلام عزیز داشته باشد، معمولاً پدر و مادر این فکر را ندارند.
یک روایت مرحوم علامۀ مجلسی میفرمایند برای این زمان ما که پیغمبر اکرم (ص) فرمودند: میزان الحکمه جلد : 8 صفحه : 564به نقل از جامع الأخبار : 356/995.
سیأتی زَمانٌ على اُمَّتی یَفِرُّونَ مِن العُلَماءِ کما یَفِرُّ الغَنَمُ عنِ الذِّئبِ ، به زودى زمانى بر امّتم فرا مى رسد، که از علمایشان مى گریزند همان گونه که گوسفند از گرگ مى گریزد .
یک وقتی بیاید که مردم از دین فرار میکنند، مسجدها خلوت است، پای منبرها خلوت است و مردم راجع به دین کمرنگ هستند.
فَإذا کانَ کذلِکَ ابتَلاهُمُ اللّه ُ تعالى بثلاثهِ أشیاءَ : وقتی چنین باشد، خدا سه تا درد بی درمان به اینها میدهد.
الأوَّلُ : یَرفَعُ البَرَکَهَ مِن أموالِهِم ، عمر اینها دیگر برکت ندارد و مال اینها دیگر برکت ندارد. و مالش را با یک دنیا غم و غصه و اضطراب خاطر میخورد
و الثانی : سَلَّطَ اللّه ُ علَیهِم سُلطانا جائرا ، خدا بر سر آنها مسلط میکند یک کسی را که نه علم دارد نه حلم دارد و نه رحم دارد.
اما عمده این جملۀ سوم است.و الثالث : یَخرُجُونَ مِن الدنیا بلا إیمانٍ . وقتی دین ضعیف شد و وقتی پای منبر و محراب خلوت شد، از دین ودینداری چیزی نمیفهمند و بدون دین میمیرند.
الان جوانهای ما در مخاطرۀ عجیبی واقع شدهاند، مخصوصاً دشمن با جنگ نرم و با توطئه ،با ایجاد شبهه و با ماهواره ، با اینتر نت و فضای مجازی جلو آمده و بالاخره با ایجاد گناه جلو آمده، لذا جوانها در مخاطرۀ عجیبی هستند. پیغمبر اکرم (ص) میفرمایند که دوای این درد چیست؟ اینست که این فضیلت فراموش شده، زنده شود. مردم متدیّن بشوند، مردم سر و کار حسابی با منبر و محراب پیدا بکنند و به عبارت دیگر دبیرستانهای ما اسلامی بشود. دانشگاههای ما اسلامی بشود و جامعۀ ما اسلامی بشود. این فقط راه برای سعادت است
وقتى چنین شد خداوند متعال آنها را به سه چیز گرفتار کند : اول این که برکت را از اموال ایشان مى گیرد. دوم این که پادشاهى ستمگر را بر آنان مسلّط مى گرداند و سوم این که بى ایمان از دنیا مى روند.خواه ناخواه اگر یک فضائلی فراموش شده باشد، ضدّ آن مشهور شده است. اگر یک فضیلتی از انسان نباشد، ضدّ آن حکمفرماست.
مشــــــروح خطبــــــه دوم:
در این حدیث قدسی که جابر نقل میکند: «قال اوحی الله تعالی الی موسی اتحب ان اسکن معک بیتک؟» خدا میفرماید: موسی دوست داری بیایم همخانهی تو باشم؟ بیایم در خانهی تو ساکن شوم؟ این سؤال خدای سبحان است به موسی خطاب میکند. «فخر لله ساجدا» موسی سر به سجده گذاشت. آنچنان بیتاب شد که… تعبیر مثل اینکه میماند که بگوید سبحان الله سبحان الله. خدایا من کجا، سکونت شما در بیت من کجا؟ «ثم قال فکیف یا رب تسکن معی فی بیتی» چطور ممکن است؟! حقیقت وجودی که نامتناهی است. من بیچاره. «این التراب و رب الارباب یا رب کیف تسکن فی بیتی فقال یا موسی اما علمت؟» نمیدانی «انی جلیس من ذکرنی» اگر کسی یاد من بکند من همنشین او هستم. با او مینشینم همانجایی که او نشسته است. با او راه میروم همانجایی که او راه میرود. با او در حقیقت حرف میزنم همانجایی که دارد با من حرف میزند.
دراین فرصت کوتاه به دو مطلب اشاره میکنم:
در هفته گذشته انتخابات الحمدلله برگزار شد انشاءالله خدای سبحان به برکت این حضور مردم نعمتش را بر این کشور افزون کند و تعبیری که وعده داده که وقتی در سختیها مردم به صورت اجتماعی صبر پیشه میکنند نعمتش را نازل بکند، انشاءالله با این صبوریای که مردم ما کردند و تحمل سختیهایی که در دورانهای مختلف چه به واسطهی دشمنی و کینهای که دشمنان ما در تحریمها به خرج دادند و چه به واسطهی اینکه گاهی کوتاهیهایی شده باشد، درهمهی اینها مردم صبر کردند و صبوری کردند و باز هم پای آن اقتدار کشورشان ایستادهاند، انشاءالله خدا رحمت واسعه اش را بر این مردم نازل کند.
به منتخب ریاست جمهوری جناب آقای رئیسی عزیز هم تبریک عرض میکنیم و امیدواریم همانطوری که در روایات ما وارد شده حاکم باید مثل یک پدر مهربان نسبت به خانواده باشد، این خصوصیت شرح صدر و رحمت و آن والد بودن، پدر بودن را نسبت به همهی کسانی که در این کشور، چه آن کسانی که رأی دادند و چه آن کسانی که رأی نداند،چه آن کسانی که به ایشان رأی دادند، چه به آن کسانی که به افراد دیگری رأی دادند و حتی چه نسبت به آن کسانی که آمدند و رأی را یا رأی سفیدی دادند یا رأی را به صورت یک نظر یک چیزی داشتند و نوشتند. ، همهی اینها افراد این کشور هستند. که البته در سخنرانی خودشان در جوار بارگاه ملکوتی امام رضا علیه السلام به آن اشاره کردند.
انشاءالله گوش شنوای بهتری برای این مردم خوب که استقامت داشتند، صبوری کردند، تحمل کردند. هر جا بوده سنگ تمام گذاشتهاند. وجود داشته باشد
مسئولین ما حواسشان باشد که قدر این مردم خوب را بدانیم. به تعبیری که موسی کلیم (ع) هم دارد که وقتی پیش فرعون رفت به فرعون گفت که این مردم را به من بسپار. من رسول امین هستم. وقتی میگوید من رسول امین هستم یعنی مردم امانات الهی هستند. این امانت را به رسول امینی بسپار که بتواند امانتداری بکند.
لذا از خدای سبحان میخواهیم که مسئولینی که میخواهند بیایندچه در ریاست جمهوری چه در شوراهای شهر وروستا رسول امین باشند و مردم را امانت الهی ببینند و در حفظ امانت حواسشان باشد
در روایت دارد که مسئولی که در روز قیامت حاضر میشود دستهایش بسته است. بر لبه جهنم قرار گرفته است. اگر به عدالت رفتار کرده بود، عبور میکند و دستش باز میشود.
دوشنبه 7 تیرانفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت مظلومانه شهید بهشتی و 72 تن از یارانش (1360ش) و روز قوه قضاییه
هفته اول تیرماه؛ بهمناسبت شهادت شهید بهشتی معمار قوه قضاییه جمهوری اسلامی بهنام قوه قضاییه شهرت یافته است.
چند نکته عرض کنم:
نکته اول:آنچه در این ایام بیشتر مطرح است آینده قوه قضاییه و افقهای پیش رو با رفتن قریبالوقوع حجت الاسلام والمسلین رئیسی بهقوه مجریه است .
پس از ورود ایشان بهپاستور، تکلیف قوه قضائیه چه میشود و آیا روند پرقدرت مبارزه با فساد ادامه خواهد یافت؟ وآیا بهتر نبود ایشان در همین قوه میماندند و کار جهادی و امیدبخش خود را ادامه میدادند؟
پاسخ این است که؛ قوه قضائیه، ایستگاه پایانی مبارزه با فساد محسوب میشود درحالیکه قوه مجریه، خط مقدم برخورد با مفسدان است چراکه تار و پود انواع و اقسام جرائم در صورت غفلت یا غیاب مسئولان در دستگاههای اجرایی شکل میگیرد. وهمین هم سبب میشود غارتگران بیتالمال به بیت المال دست درازی کنند.علاوه ، چنانچه در تصمیمگیریها، سیاستگذاریها و مدیریتهای اداری، همهچیز شفاف باشد، دیگر نوبت بهقوه قضائیه نمیرسد. دستگاه قضا امروز گرفتار کمکاریها و بیتوجهیهای خسارتباری است که در سایر نهادها و دستگاهها معمول شده و کار را بهجایی رسانده که انبوه پروندههای مرتبط با فساد در آن متراکم شده است.
اکنون شرایط جدیدی بهوجود آمده است و آن این که؛ رئیسجمهور منتخب، فردی است که برای ریشهکن کردن مجاری و منافذ فساد از قوه قضائیه بهدستگاه اجرایی آمده و برای بهسرانجام رسیدن این مأموریت، حاضرشده از مقام بازخواست و مؤاخذه بهجایگاه پاسخگویی برود.
نکته دوم: اما در مورد نگرانی برای تداوم خط مشی اتخاذ شده در دو سال گذشته باید گفت؛ دستگاه قضایی از دیماه سال ۹۹، با در دست داشتن «سند تحول قضایی» بهراه خود ادامه میدهد. این سند در واقع منشور جامعی است که رویکردها و مأموریتهای دستگاه قضا را با آسیبشناسی دقیق و بررسی نقاط ضعف و قوت، معماری کرده و متناسب با گام دوم انقلاب، دو هدف اصلی «رضایتمندی مردم» و «دستیابی بهعدالت» را بهعنوان چشمانداز، تعریف نموده است. اجرای این سند تحول قائم بهشخص نیست و با تغییر مدیریتها دستخوش تغییر در حرکت نمی شود بلکه با روی کارآمدن رئیس جدیدکه قطعا برخاسته از دستگاه قضا و آشنا با مسیر طی شده است این امید وجود دارد که با بسترهای مهیا شده، شاهد شتاب بیشتری در آینده باشیم.
نکته سوم: انشاالله با انتصاب رئیس جدید قوه قضاییه که روزهای آینده انجام خواهد شد. شاهد همافزایی این دو قوه در مبارزه با فساد خواهیم بود بهویژه این که مجلس انقلابی نیز در این راستا آماده ریل گذاریهای مناسب برای پیشگیری از فساد و مقابله با آن است. یاد سید شهید انقلاب اسلامی آیت الله شهید بهشتی و ۷۲نفر از یاران شهیدش در حزب جمهوری اسلامی را گرامی میداریم و ضمن تقدیر از مجاهدتهای راهگشای حجت الاسلام والمسلمین رئیسی در این قوه برای رئیس جدید قوه قضاییه آرزوی توفیق و تداوم این راه نورانی را خواستاریم.
{والســــــــــــــــــــــــــــــلام علیکـــــــــــــــــــــــــــــم ورحمه اللـــــــــــــــــــــــــه وبـــــــرکاته}