اخبار ویژه
خانه / اخبار ویژه / عده ای تلاش می‌کنند با بهره‌برداری از این حادثه تلخ، هرگونه مقابله با بد پوششی را ناموجه جلوه دهند

عده ای تلاش می‌کنند با بهره‌برداری از این حادثه تلخ، هرگونه مقابله با بد پوششی را ناموجه جلوه دهند

به گزارش دفتر امام جمعه باقرشهر، نماز پر شکوه جمعه اول مهر ماه 1401مصادف با بیست ششم صفرالمظفر 1444به امامت حجت الاسلام والمسمین حاج شیخ عبدالعلی استیری امام جمعه محترم باقر شهر وکهریزک در مصلی نماز جمعه برگزار شد.

عناویــــــن خطبــــــــه اول:

  1. رحلت نبیّ اکرم یکی از حوادث بسیار مهمّ و تعیین‌کننده‌ی تاریخ اسلام بود

  2. یکی از سخت‌ترین مبارزات پیغمبر، مبارزه برای حفظِ انسجامِ جامعه‌ی اسلامیِ آن روز بود .

.3 جامعه آنروز عربستان جاهل ترین، عقب مانده ترین، متفرق ترین و  سست ترین اقوام بودند

عناویــــــن خطبـــــــه دوم:

1 قرآن در صحنه قیامت به صورت رهبر و امام ظهور یافته،و مردم را به دو دسته تقسیم مى کند.

  1. وقفیکی از برترین مصادیق احسان و نیکوکاری است .

  2. درحادثه تلخی که اتفاق افتاده، جبهه انقلاب، ناراحت و خواستار رسیدگی است.

مشــــــروح خطبـــــــــه اول:

أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم       بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم

درابتدای خطبه اول خودم را وشما نمازگزاران عزیز را توصیه میکنم به تقوای الهی!

وجود مقدس حضرت رضا(ع)فرمودند:

«کُلَّما اَحدَثَ العِبادُ مِنَ الذُّنُوبِ مالَم یَکُونُوا یَعمَلون اَحدث لَهُم مِنَ البَلاءِ ما لَم یَکوُنُوا یَعرفُون.(وسایل الشیعه/ج11/ص240

 هـرگاه که بندگان، گناهان تازه پـدید آورنـد که قبلاً مرتکب نمى شدند، خداوند بلاى تازه اى برایشان پیش مى آورد که قبلاً نمى شناختند.

در آستانه ،رحلت جان گداز پیامبر عظیم الشان اسلام ، شهادت جانسوز امام مجتبی و آقا علی بن موسی الرضا هستیم ابتدا تسلیت عرض می کنم. ان شاءالله که خدای متعال در این روزهای پایانی ماه صفر به لطف و کرمش عنایت کند که بهترین عرض ادب حاصی به محضر اهل بیت ان شاءالله داشته باشیم.

رحلت نبیّ اکرم یکی از حوادث بسیار مهمّ و تعیین‌کننده‌ی تاریخ اسلام بود به طوری که مسیر تاریخ اسلام و سرنوشت امّت اسلامی ، شکل خاصّ خودش را پیدا کرد.

حقیقت این است نمازگزاران عزیز! عموم ما یا  عموم مسلمانان از تاریخ اسلام، مخصوصاً آن مقداری که مربوط به ماجراهای زمان پیغمبر است، اطّلاع درست و دقیقی نداریم؛  حوادثی که از پیش از بعثتاتفاق افتاد حوادثی که  بعد از  بعثت اتفاق افتاد و حوادث مهمّ هجرت پیغمبر در سال سیزدهم بعثت و همچنین مدت زمان ده سال اقامت حضرت در  مدینه نهایتاً حوادث زمان رحلت رسول خدا و بعداز آن !! این بخش از تاریخ خیلی حائز اهمّیّت است.

زندگی پیامبر اکرم توأم با سختی‌های فراوانی بوده، تا جایی که آن حضرت فرمود: «مَا أُوذِیَ‏ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیت‏؛هیچ پیامبری مثل من اذیت نشد.»

 پیامبر اکرم (ص)فرمودند: مَا أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیتُ. منظور چیست؟

وقایع و مصائب وارده بر اهل بیت رسول اکرم(ص) از قبیل حمله به خانه حضرت فاطمه(س) و شهادت ایشان، غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه و خانه نشینی امام علی(ع) و.. نیز بعد از رحلت رسول اکرم(ص) بوده است آنچه به سر اسلام آمد بعد از رحلت پیغمبر است پس  چه چیز برای پیامبر سنگین بوده که فرمودند هیچ پیامبری به اندازه من اذیت نشد

در تفسیر نمونه آمده است:همراه کردن دیگران و بالا بردن دید آنها تا حدی که بتوانند در مقابل هجمه و توطئه ی منافقان، دوش به دوش پیامبر(ص) در راستای اهداف والای دین اسلام حرکت کنند،یکی از سخت‌ترین مبارزات پیغمبر، مبارزه برای حفظِ انسجامِ جامعه‌ی اسلامیِ آن روز بود .

 جامعه آنروز عربستان؛چگونه جامعه ای بود؟  جامعه آنروز عربستان جاهل ترین، عقب مانده ترین، متفرق ترین و  سست ترین اقوام بودند. جامعه‌ی ، متشکّل از قبایل گوناگون با تعصّبهای خاصّ قبیله‌ای، با برداشتها ی مختلف از  دین و عادات و سنّت‌های کاملاً متفاوت، با عادت دیرینه‌ به جنگ و نزاع و خون‌ریزی بر سر چیزهای کوچک؛درتاریخ اینگونه آمده است که برای یک شتر بین دو قبیله چهل سال در جاهلیّت جنگ بود! آن ‌قدر آدم از گرسنگی مُردند، یا در میدان جنگ کشته شدند، برای خاطر یک شتر!

یا مثلاً یک جوانی ازیک  قبیله‌ای  در بازار عکّاظ مکّه زنی از قبیله دیگر را  مسخره کرده بود و به او اهانت کرده بود چندین سال بین این دو قبیله جنگ بود.تعداد زیادی کشته شدند

حالا در یک‌ چنین جامعه‌ای رسول‌ اکرم بین این جامعه باید وحدت ایجاد کند.ایجاد وحدت با وجود آداب ورسوم مختلف کار سختی است ،با وجود حبّ‌وبغض‌ها کار دشواری است  ؛ حتّی بعد از اینکه سالها از اسلام گذشته بود پیامبر اینهمه کار کردند ،به محض اینکه پیامبر رحلت فرمودند در اوّلین روز بعد از وفات پیغمبر در سقیفه‌ی بنی‌ساعده انصار و مهاجر به جان هم افتادند؛

در یکی  از روزها که پیغمبر اکرم در بین صفا و مروه بودند، ابوجهل سنگی به سر پیغمبر اکرم زد که پیشانی آن حضرت زخمی شد و خون جاری شد. بعد از ابوجهل نیز نوچه های او  و سایر افراد قبیله‌اش رسول اکرم را سنگ‌باران کردند؛ به‌گونه‌ای که ایشان مجبور شدند از صفا و مروه خارج شده به گوشه‌ای از کوه ابوقبیس پناه بردند. در آن خلوت تنهایی جبرئیل به همراه تعدادی از ملائکه بر پیغمبر اکرم ظاهر شد و عرض کرد اگر کمکی بخواهید، ما انجام می‌دهیم و آماده‌ایم انتقام جسارت این افراد را بگیریم و آنها را هلاک کنیم. «الّلهمّ اغفر لقومی فانّهم لایعلمون خدایا قومم را (بخاطر اهانت و سنگباران من) ببخش زیرا آنها (از مقام  رسالت) آگاهی ندارند.»( منتخب میزان الحکمه، ص 499)

 و در پاسخ به ملائکه فرمود: خدا من را به عنوان رحمه للعالمین مبعوث فرمود، نه برای عذاب کردن مردم؛ این مردم جاهل‌اند و نمی‌فهمند. این نکات برای همه ما درس است نماز گزاران عزیز!در زندگی فردی ، در زندگی اجتماعی به دیگران توجه کنیم وبه این صفت خوب پیغمبر عمل کنیم .

########################################################

مشــــــروح خطبـــــــــه دوم:

ابتدا خودم را وشما نمازگزاران عزیز را به تقوای الهی توصیه میکنم  : 

امام مجتبی (ع)فرمودند: (ارشاد القلوب /ص103

 إنَّ هذا القُرآنَ یَجِئُ یَوْمَ القِیمَهِ قائِدا وسائِقا یَقُـودُ قَوْما إلَى الجـَنـَّهِ أَحَلُّوا حَلالَهُ وَحَرَّمُوا حَرامَهُ وآمَنُوا بِمُتَشابِهِهِ ویَسُـوقُ قَوْما إلَى النـّارِ ضَیَّعُوا حُدُودَهُ وأَحْکامَهُ وَاسْتَحَلُّوا حَرامَهُ.

قرآن در صحنه قیامت به صورت رهبر و امام ظهور می بابد، مردم را به دو دسته تقسیم مى کند:

 ۱ ـ کسانى که به قرآن عمل نموده، حلال و حرام آن را همانگونه که هست بجا آورده اند و متشابه آن را با قلب پذیرا شده اند، قرآن اینان را به سوى بهشت جاویدان هدایت مى نماید.

 ۲ ـ آنان که حدود و قوانینش را ضایع نمودند و محرّماتش را حلال شمرده و به آن تعدّى کردند، قرآن آنها را به سوى آتش (جهنّم) روانه مى سازد

چند مطلب را به محضر شما نماز گزاران عزیز عرضه میدارم:

مطلب اول به مناسبت روزوقف است 27 صفر

وقف یکی از برترین مصادیق احسان و نیکوکاری است که در سامان دهی زندگی فردی و اجتماعی، نقش فراوانی دارد. این سنت حسنه که از پیامبر و ائمه(ع) برای ما به یادگار مانده است، از عوامل اثرگذار شکوفایی تمدن و پیشرفت در عرصه های گوناگون جوامع اسلامی به شمار می رود. ازاین رو، وقف می تواند در جنبه های گوناگون حیات اجتماعی و فردی انسان، مانند فرهنگ، اقتصاد و دیگر عرصه ها، نقش سازنده ای داشته باشد.

پیامبر صلی الله علیه وآله :

إذا ماتَ الإنسانُ انقَطَعَ عَمَلُهُ إلّا مِن ثَلاثٍ : إلّا مِن صَدَقَهٍ جاریَهٍ أو عِلمٍ یُنتَفَعُ بِهِ أو وَلَدٍ صالِحٍ یَدعُو لَهُ

با مرگ انسان ، رشته عملش قطع می ‌شود ، مگر از سه چیز : صدقه جاری (وماندگار) ، دانشی که مردم از آن بهره‌مند شوند ، و فرزند نیکوکاری که برایش دعا کند

میزان الحکمه ، ح ۱۴۲۸۷ .

مطلب دوم: رحلت رسول اکرم(ص) که البته در خطبه اول هم صحبت کردم.

 اگرچه برای پیامبر(ص) اوصاف و القاب گوناگونی وجود دارد،اما در یکی از اوصاف به عنوانپیامبر رحمت” معرفی می‌کند تا همه جهانیان بر محور وجودی آن حضرت گرد هم آیند و خدا را بندگی نماینداما توجه داشته باشید در قرآن آیاتی به این مضمون داریم که دقت در آنها باعث می‌شود روحیه ایمانی انسان تقویت شود؛ «أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّهَ وَلَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِکُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِیبٌ». در چند آیه به این مضمون اشاره شده که تصور نکنید چون پیغمبر شما رحمه للعالمین است، زندگی راحتی خواهید داشت و دنیایتان تأمین می‌شود. این روحیه اشتباهی است که در بعضی از مؤمنین وجود دارد؛ یعنی خودشان را در مقابل ایمانشان طلبکار خدا می‌دانند و توقع دارند خدا همه کارهایشان را درست کند؛ اما خداوند می‌فرماید: «یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا، قُل لَّا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلَامَکُم بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلْإِیمَانِ». اگر جایی برای منت گذاشتن باشد، خدا باید بر شما منت بگذارد که به ایمان هدایت ‌تان کرد. چه کسی به شما توفیق ایمان را داد؟ چه کسی وسایلش را برای شما فراهم کرد؟ چه کسی این فهم را به شما داد؟ اما  مردم ضعیف‌الایمان، کم معرفت، کم ظرفیت، در برابر خدمتی کوچک بادی به غبغبه ‌می‌اندازند و تصور می‌کنند کار مهمی انجام داده‌اند.

استفاده کنم نمازگزاران عزیز!!اگر خدا به دست بنده صالحش این انقلاب را به انجام نرسانده بود،‌ امروز ما کجا بودیم ؟ چه کسی  به ملت ما اعتنا می‌کرد؟ این عزت را به برکت شهدا و برکت رهبری امام و به برکت اسلام پیدا کردیم؛اینکه رئیس جمهور این نظام با تمام عزت و اقتدار در حالی که تصویر او و صدای او در تمام دنیا به صورت زنده پخش میشود، در داخل خاک آمریکا خواستار محاکمه رئیس‌جمهور وقت این کشور شود

 به خونخواهی از قهرمان مبارزه با تروریسم سخن بگوید و از حقوق  ملت در مجازات عوامل ترور این چهره امنیت ‌ساز در منطقه وهم چنین از حقوق ملت در قضیه هسته ای دفاع کند. آیانباید روز به روز بر شکر و سپاس‌گزاری ما افزوده شود؟؟

در حادثه تلخی که روزهای گذشته اتفاق افتاد،چرا عده ای تلاش می‌کنند با بهره‌برداری از این حادثه تلخ به نظام و ملت آسیب وارد کنند؟؟!!

 حقیقتاً این جبهه انقلاب است که ناراحت و خواستار رسیدگی است؛امانقطه مقابل جبهه انقلاب، که از این اتفاق تلخ، بسیار خوشحال است و مثل همیشه در بزنگاه‌هایی، برای اینکه مردم را نسبت به نظام و انقلاب بدبین کنند، دست به ترفند تکراری و نخ‌نمای کشته‌سازی  می‌زنند.

این  یک ‌صدایی‌ جبهه مقابل انقلاب یادآور  بوق‌چی‌های رسانه‌ای داخلی و خارجی در فتنه 88 است، همه با هم با عربده‌کشی‌های رسانه‌ای  علیه نظام اسلامی وعلیه حکم قرآنی حجاب حمله کرده‌اند.

از مصادیق مظلومیت جمهوری اسلامی همین است که تا بخواهد موضوعی مثل همین موضوعی که اتفاق افتاد را بررسی کند،تا حقیقت روشن شود و بعد اقدام کند.در این فاصله هزاران توئیت و تحلیل بدون استناد و شاهد درباره این قضیه منتشر می‌شود که ساده‌ترینش حمله به جمهوری اسلامی است

.عده ای تلاش می‌کنند با بهره‌برداری از این حادثه تلخ، هرگونه مقابله با بد پوششی را ناموجه جلوه دهند. اگر قرار باشد پلیس صرفاً به احتمال آنکه افراد ممکن است دچار حادثه‌ای از این جنس شوند اقدامی نکند و با این بهانه وظایفش را انجام ندهد، باب مقابله با قانون‌شکنی بسته می‌شود و عملاً فلسفه وجودی پلیس بی‌معنا خواهد شد.

لذا لازم است برای حل موضوع و جلوگیری از سوء استفاده بد خواهان دو تا اقدام صورت بگیرد

اقدام اول : سکوت کردن به جای اظهار نظرهای بی جا و غیر کارشناسانه

در این‌گونه رخدادها، اولین قدم این است که سکوت کنند تا ابعاد مختلف ماجرا روشن گردد، به بیان حضرت امیر بیان علیه السلام: «بسا سکوتی که رساتر از سخن است» (رُبَّ سُکوتٍ أبلَغُ مِن کلامٍ (غرر الحکم، ح5321))

قدم دوم: موضع‌گیری هوشمندانه در جهاد تبیین است.

 به تجربه ثابت شده است  ‌جایی‌که سخن حق با منطق و آرایش لازم خودش به میدان می‌آید، هیچ سخنی در مقابل آن تاب پهلو زدن و مقاومت کردن نداردلذا لازم است در برابر تحریف حقایق ایستاد باید ، تبیین کرد و واقعیت ها را بیان کرد وقتی بطلان حرفی سخنی و بطلان اظهار نظری  روشن شد؛ به دنبالش بطلان  صاحب حرف و صاحب سخن اثبات خواهدشد(تکبیر نمازگزاران)

 والســــــــــــــــــلام علیـــــــــکم ورخمهاللـــــــــــــــه وبرکاته

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

-- بارگیری کد امنیتی --