به گزارش دفترامام جمعه حسن آباد نماز جمعه اینهفته چهارم آبانماه 97به امامت حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالعلی استیری “امام جمعه محترم حسن آباد”در مصلی امام خمینی حسن آبادبرگزارشد.
عناویــــــن خطبــــــــه اول:
1- در تمام زمانها زیارت ارزشمند است؛ اما گاهی زیارت ارزش و معنویت خاصی پیدا میکند.
2-وجودمقدّس حضرت فاطمه(سلام الله علیها)حاضرمیشوندوبرای زائران امام حسین(ع)استغفارمیکنند.
3– درحالی که امام حسین(ع)دامن عرش الهی راگرفته،برای کسانی که به خاطراو گریه میکنند،طلب بخشایش میکنند.
*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&
عناویــــــن خطبـــــــه دوم:
1- رویش و رشد بسیج در بسیج دانش آموزی نهفته است
2- زیارت اربعین، علی رغم اینکه کوتاه است ،امامشتمل برتمام معارف مربوط به عاشورای حسینی است.
3- کسانی که جلوی حسین(علیه السّلام) ایستادند، گرفتاریشان دنیا بود
*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&
مشــــــروح خطبـــــــــه اول:
أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم
اوصیکُم یَاعِبادَالله وَ نَفسی بِتَقوَی الله و نَظمَ اَمرکُم.
قال رسول الله :مَن سَرَّهُ اَن یُنْسَأَ لَه فی عُمُرِهِ وَ یوَسَّعَ لَهُ فی رِزقِهِ فَلیتَّقِ الله وَ لْیَصِل رَحِمَهُ؛هر کس دوست دارد که عمرش طولانی و روزیاش زیاد شود، تقوای الهی پیشه کند و صله رحم نماید.)بحارالأنوار، ج 71 ، ص 102)
گفتیم یکی از راه هایی که در معارف شیعه و روایات اهل بیت علیهم السلام برای نزدیک شدن راه به سوی خدای متعال بیان شده است زیارت معصومین علیهم السلام بویژه زیارت سیدالشهداء علیه السلام است ودوروایت دراین زمینه به محضر شما نمازگزاران عزیزعرضه داشتم
در تمام زمانها زیارت ارزشمند است؛ اما گاهی زیارت ارزش و معنویت خاصی پیدا میکند. اربعین موقعیّت خاصّی دارد و بهقدری مهم است که این زیارت، جزء صفات مؤمن شده است.
دو روایت دیگر وجود دارد که تقدیم میکنم داوود بن کَثیر از امام صادق(علیه الصّلاه و السّلام) روایت میکند که حضرت فرمود: «إِنَّ فَاطِمَهَ بِنْتَ مُحَمَّدٍ (ص) تَحْضُرُ لِزُوَّارِ قَبْرِ ابْنِهَا الْحُسَیْنِ (ع) فَتَسْتَغْفِرُ لَهُمْ ذُنُوبَهُمْ»(کامل الزیارات،ص۱۱۸)
خود حضرت فاطمه (سلام الله علیها) برای پذیرایی از زوّار قبر فرزندشان اباعبداللهالحسین(ع) حاضر میشوند. خب، حضرت چه کار میکنند؟ فاطمه (سلام الله علیها) برای آنها طلب مغفرت میکند.
میدانید این یک پذیرایی عادی نیست. میدانید گناهان ما داریم بین ما و خدای متعال خیلی فاصله درست میکند. کسی باورش نمیشود وجود مقدّس حضرت فاطمه (سلام الله علیها) حاضر میشوند و برای زائران حضرت استغفار میکنند.
روایت دیگر هم خیلی عجیب است. این روایت هم از امام صادق(علیه الصّلاه و السّلام) است. فرمودند: «إِذَا زُرْتُمْ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَالْزَمُوا الصَّمْتَ إِلَّا مِنْ خَیْرٍ… وَ إِنَّ فَاطِمَهَ إِذَا نَظَرَتْ إِلَیْهِمْ… فَتَسْأَلُ اللَّهَ لَهُمْ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ وَ لَا تَزْهَدُوا فِی إِتْیَانِهِ فَإِنَّ الْخَیْرَ فِی إِتْیَانِهِ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ یُحْصَى»(کامل الزیارات، ص۸۶)
فرمودند: هر وقت رفتید به زیارت اباعبدالله، سعی کنید آنجا ساکت باشید؛ البته اگر لازم شد سخن خیری بگویید،دعایی بخوانید عیبی ندارد؛ ولی آنجا ساکت باشید، یعنی مؤدّب باشید. به خاطر اینکه حضرت فاطمه(علیها السلام) به کسانی از شما که در آن حرم مطهّر حاضر میشوند ، نگاه میکند و آنها را مورد عنایت خاصّ خود قرار میدهند و برای آنها از خدای متعال خیر میخواهد و برای آنها دعا میکند. سپس فرمودند: نکند شما رفتن به حرم حسین(ع) را دستکم بگیرید. خیری که از حضرت زهرا (سلام الله علیها) برسد، قابلشمارش نیست.
دعای سیدالشهدا برای گریه کنندگان بر آن حضرت
اباعبدالله(علیه الصّلاه و السّلام) نسبت به زائر عنایت خاصّی دارد. این روایت هم از امام صادق(علیه الصّلاه و السّلام) است؛ روایت مفصّلی هم هست که راویاش هم عبدالله بن بُکَیر است. روایت شوقانگیزی است که در کامل الزیارات متن کاملش آمده است. حضرت فرمودند: «إِنَّ الْحُسَیْنَ مَعَ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَخِیهِ فِی مَنْزِلِ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَعَهُ یُرْزَقُونَ وَ یُحْبَرُونَ وَ إِنَّهُ لَعَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مُتَعَلِّقٌ بِهِ یَقُولُ: یَا رَبِّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ إِنَّهُ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِی رِحَالِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یَقُولُ أَیُّهَا الْبَاکِی لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَکَ لَفَرِحْتَ أَکْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَیَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِیئَهٍ».
حسین(علیه الصّلاه و السّلام) همراه با پدر، مادر و برادرشان در محضر رسول اکرم (صلوات الله و سلامه علیه و آله) هستند. تعبیر روایت این است که: «فی مَنزِلِ رَسولِ الله (صَلَّ اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم)، وَ مَعَهُ یُرْزَقُونَ وَ یُحْبَرُونَ» گویا در مقام مخصوص و ویژهی خودشان قرار دارند و از عنایات الهی در آن جایگاه بهرهمند هستند. اباعبدالله(علیه الصّلاه و السّلام) در سمت راست عرش قرار دارد. اینها خارج از دسترس فهم ما است. از سمت راست عرش، دامن لطف الهی را میگیرند و میفرمایند: خدایا، وعدهای که به من داده بودی عمل کن. آن وعده چیست؟ در حالی که امام حسین(علیه السّلام) دامن عرش الهی را گرفته، به کسانی که به خاطر او گریه میکنند، نگاه میکنند، و برای آنان طلب بخشایش میکنند. این بشارت بزرگی است؛ از امیرالمؤمنین(علیه الصّلاه و السّلام) هم میخواهند که برای این افراد طلب غفران کنند. بعد امام حسین(علیه السّلام) میگویند: ای کسی که توفیق جوشیدن اشک محبّت را برای ما پیدا کردی، اگر میدانستی که خدای متعال با تو چه کرده و چه برای تو فراهم کرده، به جای اندوهی که داری، قلبت پر از شادی میشد. امام(علیه السّلام) برای همهی طلب مغفرت میکنند.
*&*&*&*&*&&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&
مشـــــروح خطبـــــه دوم:
بســــــــم الله الرحــــــمن الرحـــــــیم
خودم و عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می کنم
سهشنبه |
8آبان |
شهادت محمدحسین فهمیده (بسیجی 13 ساله)//روز نوجوان و بسیج دانشآموزی |
دوران شکوهمند دفاع مقدس عرصه حضور رزمندگان شجاع و دلیرى بود که با نبرد در میدان جهاد و ایثار و شهادت، صحنههایى تاریخى را رقم زدند. در این میان حضور پرافتخار نوجوانانى همچون نوجوان سیزده ساله شهید حسین فهمیده که با سنین کم گام در این کارزار سخت نهاد و شربت شهادت نوشید، بیشتر درخشاناست.
شهید فهمیده نمونهاى از خیل عظیم نوجوانان و جوانان بسیجى است که در دوران دفاع مقدس ضمن تحصیل در مدارس و دانشگاهها بهسوى جبههها شتافتند تا امنیت و آرامش این سرزمین را براى قرنها بیمه کنند. چنانکه در دوران دفاع مقدس بیش از ۵۵۰ هزار نفر دانش آموز در جبهههاى نور علیه ظلمت حضور یافته و با تقدیم بیش از ۰۰۰. ۳۶ شهید دانش آموز صفحات زرینى از کتاب قطور حماسه بزرگ و پر افتخار ملت ایران را به خود اختصاص دادند. باتوجه به این حضور اعجاب برانگیز و جانفشانى این نوجوانان و زنده نگه داشتن جانفشانىهاى آن قهرمانان بزرگ، سالروز شهادت شهید حسین فهمیده، بهعنوان روز نوجوان و بسیج دانشآموزى نام گرفت تا با یادآورى حماسه او و دیگر همسالان شهیدش، سرمشق و الگویى همیشه جاوید براى آینده سازان نظام اسلامى طرح شود.
رویش و رشد بسیج در بسیج دانش آموزی نهفته است یعنی باید اذعان داشت که لازمه تقویت فرهنگ بسیجی در کشورتقویت بسیج دانش آموزی است، چون اگر در این نهاد موفق عمل کنیم قطعا در ساختارهای بالاتر بسیج موفقتر خواهیم بود و هم جنین توجه و عنایت ویژه به رشد و تقویت آن به حفظ و تقویت زیرساختهای اصلی انقلاب و نظام می انجامد در بسیج دانش آموزی باید فضاهایی را برای دانش آموز ایجاد کرد تا در عرصه های مختلف حضور فعال و موثر داشته باشند و می توانند با این حضور، استعداد و خلاقیت های خودشان را رشد دهند.
*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*
سهشنبه |
8آبان |
20صفر |
اربعین حسینی/ |
اربعین روزی است که اهل معرفت و سالکین و دوستان و ارادتمندان حضرت اباعبدالله(ع)، بعد ازچهل روز عزاداری باید بنشینند نتیجهی کارهای خود را جمعبندی و برداشت کنند.
زیارت اربعین که از امام صادق(ع) روایت شده،در بین زیارتنامهها متفاوت است. علی رغم اینکه کوتاه است ،اماپرنغز، دقیق و مشتمل بر تمام معارف مربوط به عاشورای حسینی است. در یک صفحه حضرت همهی حرفها را جمع کرده و گفته است. چهار مسئلهی کلیدی و محوری در زیارت اربعین است.که فرصت اندک هست به دو محوراشاره میکنم:
امّا چرایی این ماجرا از سوی اباعبدالله(ع)در واقع، فلسفهی قیام حسینی چیست؟ دو جمله در زیارت اربعین در پاسخ این پرسش وجود دارد.این جمله است: «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلالَهِ». این جملهی زیارت اربعین، خیلی جملهی عجیبی است که امام حسین(ع) سرمایهگذاری نهایی را انجام داد برای نجات بندگان خدا. هیچ راهی غیر از این وجود نداشت؛ یعنی جهالت و ضلالت دست به دست هم داده و به نقطهای رسانده بودند که بنبست شده بود. کار به جایی رسید که این روشها دیگر جواب نمیدهد سخنرانی، توضیح، برنامهریزی ، برنامهی تبلیغی ، تدریس، تألیف ، نامه نوشتن دیگرجواب نمیدهد،باید بیاید وسط میدان و تمام موجودیاش را تقدیم کند.دربارهی تعبیر «بَذَلَ مُهْجَتَهُ»، حرفهای مختلفی گفتهاند. خلاصهاش این است که: «خون قلبش را هدیه کرد».
فلسفهی قیام اباعبدالله(علیه الصّلاه و السّلام) به صورت آشکار در متن زیارت اربعین بیان شده است؛ یعنی تمام حرف را امام صادق(علیه السّلام) اینجا در قالب دعا ارائه کرده است.
علت دشمنی با سیدالشهدا
محور دوم بحث، اینکه چه چیزی باعث شد که یک عده جلوی حجت خدا اباعبدالله(علیه الصّلاه و السّلام) بایستند؟ امام صادق(علیه الصّلاه و السّلام) در یک جمله در زیارت اربعین جمعبندی کردند: «وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاْرْذَلِ الاَدْنى، وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاْوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ». علت دشمنی با حضرت یک کلمه بیشتر نیست: دنیا. عاملی که باعث شد دشمن جلوی حضرت بایستد، مغرور شدن به دنیا و فریب دنیا را خوردن و ظاهرنگری بود. اگر کسی گرفتار این آفت بزرگ بشود، ارزان میشود. «باعَ حَظَّهُ بِالاْرْذَلِ الاَدْنى…»؛ «ارزان شدند»، خیلی تعبیر جالبی است. نصیب خودشان را چوب حراج زدند و ارزان فروختند و چیزی را که خیلی قیمتی بود که آخرت باشد، آن را با قیمت خیلی کمی فروختند. استمرار و ادامه چنین وضعی، طغیان است: «وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ» نفس طغیان میکند و انسان را به قعر چاه هواهای نفسانی میبرد. آنجا زندانیاش میکند و این فرد دیگر از نور هیچ بهرهای نمیبرد و هیچ درکی ندارد.
در ماجرای کربلا، کسی وجود دارد که حضرت خودشان به سراغش رفتند و دعوتش کردند. اما او گفت: آقاجان، من گرفتاریهایم زیاد است، مالُ التِّجاره دارم و… ؛ امّا میتوانم اسبم را بدهم. اسب خوبی است. شمشیرم هم محضرتان باشد، شمشیر خوبی است و به کارتان میآید. حضرت فرمودند: خودت را میخواستم، شمشیر و اسبت به چه درد من میخورد؟ آخرتش از دست رفت. این ویژگی دنیا است؛ تا فکر مالُ التِّجاره افتاد، از امام حسین(علیه السلام) جدا شد و جزء بدبختهای تاریخ شد.
«وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا» این یک پیام جدی است. همهی کسانی که جلوی امام حسین(علیه السّلام) ایستاده بودند، از صدر تا ذیل، یعنی از یزید ملعون تا عمر سعد پلید و تا این رجالههایی که در اردو بودند، همهشان به خاطر یک کلمه جمع شده بودند: دنیا. نکتهی خیلی جالبی است. یک تحلیل عمیق است، تحلیل تاریخی نیست. تحلیل معرفتشناختی عمیق از ماجرا است. کسانی که جلوی حسین(علیه السّلام) ایستادند، گرفتاریشان دنیا بود؛ هر کدام در یک سطحی. عمر سعد دائم قدم میزد و با خود میگفت: حسین، پسر فاطمه است، اما ملک رِی را چه کنم؟! تردیدهای شیطانی کار او را تمام کرد.
والســــــــــــــــــــلام علیکــــــــــــــــــم ورحمه اللـــــــــــــــــــــــه وبــــــــــــــــــــرکاته
*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&*&