نکاتی پیرامون دعای هفتم صحیفه سجادیه{نکته سوم}
” نشانه ایمان خالص آن است که انسان در سلامت و بیمارى، جوانى و پیرى، فقر و غنا، پیروزى و شکست،در همه حال به یاد خدا باشد “
بســـــــــــم الله الـــــرحمـــــن الـــــرحیــــــــــم
«فرازسوم وچهارم»
فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَهٌ، وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَهٌ. أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کَشَفْتَ
ترجمه:و خواستِ تو را، بی آن که بگویی، فرمان برند، و از آنچه خواستِ تو نیست، بی آن که بگویی، رو بگردانند. تویی آن که در کارهای مهم بخوانندش، و در ناگواریها بدو پناه برند. هیچ بلایی از ما برنگردد مگر تو آن بلا را بگردانی، و هیچ اندوهی بر طرف نشود مگر تو آن را از دل برانی.
میان مؤمن و ملحد فرقهای بسیار است و یکی از آنها ارتباط با دعا دارد بدین معنی که شخص ملحد و بیایمان وقتی در میان امواج گرفتاری و محنت محاصره میشود دستش از همه بریده و بیقیدوشرط تسلیم پیش آمد میشود زیرا که معتقد به امری مافوق طبیعت نیست و در جهان طبیعت قدرتی را نمیشناسد که بتواند نظام طبیعت را شکافته و برخلاف جریان معجزهای بیافریند، اما مؤمن به خاطر آنکه قدرت مافوقالطبیعه را باور کرده هرگز یأس به خود راه نمیدهد و در هر شرایطی چشم امید به سوی آن قدرت حاکم بر تمام عالم وجود دارد و خدایی را میشناسد که مهربان است و دعای دردمندان را میشنود و میپذیرد چنانچه امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: اگر آسمان و زمین بر بندهای به هم دوخته شده باشد ولی آن بنده تقوا داشته باشد خدای تعالی برای او از همان محیط به هم دوخته شده راه خروجی برای او باز میکند.
خدایا همه اشیاء تنها به مشیت تو بدون آن که دستورى صادر شود فرمان پذیرند و تنها به اراده ى تو بدون آن که نهیت را اظهار کنى بازمى ایستند
کلّ عالم خلقت چیزی نیست جز ظهور اراده ی فعلی خداوند متعال. لکن باید توجه داشته باشیم که برای خدا ذهن و خیال و غفلت و امثال این امور معنی ندارد. لذا خداوند متعال فرمود:« إِنَّما قَوْلُنا لِشَیْ ءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ :وقتى چیزى را اراده مى کنیم، فقط به آن مى گوییم:موجود شو !بلافاصله موجود مى شود» (النحل:۴۰)
شاهد این فراز ازدعا امام سجادعلیه السلام آیه 82 سوره یس که میفرماید: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون»؛ امر خدا زمانی که اراده کند چیزی را این است که به آن بگوید ایجاد شو، بیدرنگ آن چیز ایجاد میشود البته منظور اراده ى گفتن است نه خود گفتن .همه چیز به یک اشاره وفرمان خداوند بسته است به طوری که اگر خداوند چیزی را اراده کند بلافاصله تحقق می یابد به گونه ای که بین اراده خداوند ووجود شیئی چیزی فاصله نیست همچنین آیاتی؛ مانند117بقره وهمچنین آیه شریفه 40 سوره مبارکه نحل هم همین تعابیر آمده است
بنابراین مفهوم این فراز از دعا با مفهوم آیه ى شریفه مطابقت دارد و حاصل معنى آن است که طاعت و فرمانبرى همه موجودات هیچ حالت منتظره ای ندارد مگربه مشیت و اراده ى حق تعالى- از تو به یک اشارت از ما بسر دویدن
حضرت میفرماید:خدایا تنها تو هستى که در رویدادهاى غم انگیز خوانده مى شوى و تنها تو در پیش آمدهاى دردناک پناه هستى آن گرفتاریها به جز با دست قدرت تو به هیچ دفع نشود و به جز آنچه را که تو بازگشایى به هیچ گشوده نشود .
این چهار فرازالهام گرفته از آیات قرآن است: آیه شریفه۶۷/سوره مبارکه اسراء: «وَإِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فِی الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِیَّاهُ »
هنگامى که در چنگال طوفانهاى سهمگین دریا گرفتار و بیچاره مى شوید همه ى خدایان دروغین فراموش مى شود و تنها خداى حقیقى را مى خوانید.
بلکه در روایات از امام عسکری غلیه السلام رسیده استکه:الإمامُ العسکریُّ علیه السلام – فی تفسیرِ البَسْملَهِ – : اللَّهُ هُو الّذی یَتألَّهُ إلَیهِ عِندَ الحَوائجِ والشَّدائدِ کُلُّ مَخْلوقٍ عِندَ انْقِطاعِ الرَّجاءِ مِن کُلِّ مَن هُوَ دُونَهُ ، وتَقَطُّعِ الأسْبابِ مِن جَمیعِ مَن سِواهُ .
امام عسکرى علیه السلام – در تفسیر «بسم اللَّه الرحمن الرحیم» – : اللَّه همان است که هر مخلوقى درهنگام نیازها و گرفتاریها وقتى امیدش ازهمه ، جز او ، قطع مىشود و رشته هر سببى ، جز او ، بریده مىگردد ، به او روى مىآورد .
البته با توجه به آیات شریفه قرآن وهم چنین روایات معصومین غلیهم السلام و تجربه تاریخ میبینیم در گرفتاری ها وهجوم مشکلات باید دست به دامان خداوند شو امام سجادعلیه السلام هم درا ین فراز ازدعای هفتم صحیفه سجادیه میفرمایند اگر خالصانه ومتواضعانه وعارفانه دست به دامان خدا شوید خدا وند عنایت میکنند فقط کافی است که خدا اراده کنند همه چیز درست میشود
اما نکته ای که میخواهم عرض کنم این است که : روى آوردن در مشکلات به سوى خدا افتخار نیست، بلکه افتخار آن است که در آرامش و راحتى و سلامت و قدرت، انسان متوجه خدا باشد و طوق بندگى او را بر گردن نهد. آنها که در چنین ساعاتى به یاد او هستند خدا آنان را در ساعات سخت و طوفانى از لطف خود محروم نخواهد کرد.
نشانه ایمان خالص آن است که انسان در سلامت و بیمارى، جوانى و پیرى، فقر و غنا، پیروزى و شکست، آزادى و زندان و بالأخره در همه حال به یاد او باشد و بر آستان او پیشانى نهد.
به همین دلیل، پیامبران بزرگ و امامان و پیشوایان راستین را مى بینیم که در همه حال، به یاد او بودند. حالات امام على (ع) را در زمانى که در گوشه خانه بود و دستش به ظاهر از همه جا کوتاه بود، با زمانى که ظاهراً بر تخت قدرت تکیه زده بود، یکسان مى بینیم. عبادت و راز و نیاز شبانه، رسیدگى به بینوایان و دردمندان، زهد و بى اعتنایى نسبت به دنیا، در هر دوحالت از زندگى او ظاهر و آشکاربود.
{والســــــــــلام علیکــــــــــم ورحمـــــه اللـــــه وبرکاتـــه}
{پایان نکته سوم }ادامه دارد….