به گزارش دفتر امام جمعه باقرشهر نماز باشکوه جمعه یازدهم شهریور ماه 1400 مصادف با بیست وپنجم محرم الحرام 1443 ،به امامت حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالعلی استیری امام جمعه محترم باقر شهر وکهریزک در مصلی این شهر وباحضوراقشار مختلف مردم برگزار شد.
عناویـــــن خطبـــــــــــه اول:
۱. حداقل کاری که ما میتوانیم در مسیر ادای دین برداریم چیست؟
۲ . هدف امام حسین از قیام، اصلاح امت در پرتو امربه معروف و نهی ازمنکر است.
۳. تمامی اعمال نیک مثل نماز،روزه، حج،رسیدگی به فقراو…دربرابرامربه معروف و نهی ازمنکر مثل یک قطره است
عناویـــــن خطبــــــــــه دوم:
۱. تمدن اسلامی پس از رسول خدا(ص)و حضرت علی(ع)بیش از همه مرهون و مدیون امام سجاد(ع)می باشد
۲. سلاح اصلی استکبار و استعمار ،نفوذ در مراکز حسّاس و تصمیمگیر است.
۳. در حقیقت بقای واقعی نظام مبتنی بر رضایت مردم و اعتماد آنان است.
مشــــــروح خطبــــــه اول:
اعوذ باللـــــــه مـن الشیــــطان الرجیــــــم بســــــــم الله الـــــرحمـــــــــن الرحیـــــــــــــم
عبادالله اوصِیکُمْ و نفسی بِتَقْوَى اللَّهِ. بندگان خدا شما را و خودم را سفارش می کنم به تقوای الهی،
گفتیم اولویتی که سبب شدحضرت اباعبدالله دست به فداکاریای بزند و قدم به کربلا بگذارد وبرای آن جان خود و عزیزانش را فدا کندموضوع باورهای دینی و معنوی مردم بود اما موضوع بحث هفته کذشته پیرامون این سؤال بود که آیا نسبت به عاقبت به خیری دیگران هم مسئولیتی داریم؟ دوروایت هم در این زمینه تقدیم حضور شما نمازگزاران عزیز کردم.
اما سؤال این است که حداقل کاری که ما میتوانیم در مسیر ادای دین برداریم چیست؟
بهترین وسیله برای رسیدن به جواب این سؤال، وصیتنامه های شهداست. وقتی وصیتهای شهدا را مطالعه میکنیم میبینیم یک چیز در همه وصیتنامه ها خیلی پرتکرار و برجسته است و آن چیزی نیست جز امام حسین (ع)و مکتب سیدالشهدا(ع)
عده ای از محققین، با پژوهش روی وصیتنامه شهدا مشاهده کردند به طور میانگین در هر وصیتنامه، چهار بار از امام حسین(ع) و مکتب او و هدف او صحبت شده است. نشون میدهد که شهدا عاشق اباعبدالله بودند.
سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی میگوید: »هرکه میخواهد ما را بشناسد، داستان کربالا را بخواند» اگر میخواهی هدف شهدا را بشناسی ببین هدف امام حسین(ع)چه بود.خب مگر هدف سیدالشهدا چه بود؟ حضرت در وصیتنامه ای که نزد برادرشان محمد بن حنفیه گذاشتند به صراحت فرمودند:
إنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی اُرِیدُ أن آمُرَ بِالْمَعرُوفِ و أنهی عَنِ الْمُنکَرِ و أسِیرُ بِسیرَهِ جَدّی وَ أبی عَلیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیه السّلام.
یعنی هدف من از این قیام، اصلاح امت در پرتو امربه معروف و نهی ازمنکر است. عزیزان من! امربه معروف و نهی ازمنکر آنقدر برای حضرت مهم است که برای ادای این فریضه، اسارت خاندان و شهادت یاران و عطش فرزندان و خالصه همه سختیها را به جان میخرد. »حضرت همه چیز را فدای این تکلیف کرد. حضرت همه وظایف را، فدای وظیفه مهمترکردند حتی حضرت حج را فدا کرد.
مقام معظم رهبری از این واجب به عنوان واجب فراموش شده یاد میکنند؛ یعنی واجبی که غبار گرفته و از یادها رفته و کسی سراغش را نمیگیرد! مگر میشود در جامعه مسلمان شیعه دوازده امامی، واجب الهی فراموش بشود؟! چطور ممکن است؟ در ایام کرونا زیارتها قدری محدود شد، مردم ناراحت بودند و به حق هم بود، با وجود اینکه زیارت مستحب است، ولی واجب خدا که اینقدر مورد تأکید همان امام معصوم است تعطیل میشود و هیچکس هم اعتراضی نمیکند. این نشان میدهد که حسین (ع) حتی در بین ما مذهبی ها مظلوم است!!
نماز گراران عزیز بیش از 900 روایت ناب از حضرات معصومین دربار ه این فریضه نقل شده است! یکی از آن روایات، روایتی اعجاب آور و فوق العاده از وجود نازنین مولای متقیان امیر مؤمنان علی (ع) است.
حضرت در حکمت 374 کتاب شریف نهج البلاغه میفرمایند:
و ما أعمالُ البِرِّ کُلُّها و الجِهادُ فی سَبیلِ اللّه ِ عِندَ الأمرِ بِالمَعروفِ و النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ ، إلاّ کَنَفثَهٍ فی بَحرٍ لُجِّیٍّ .
تمامی اعمال نیک مثل نماز و روزه و حج و رسیدگی به فقرا و ساخت مسجد و حوز ه علمیه و… و حتی جهاد در راه خدا همه اینها در مقابل امربه معروف و نهی ازمنکر مثل یک قطره است در برابر دریای خروشان! الله اکبر! یعنی اگر شب را تا صبح عبادت کنیم، صبح را تا شب روزه بداریم، برای امام حسین (ع) نذری بدهیم و مجلس بگیریم و اشک بریزیم اما اهل امربه معروف و نهی ازمنکر نباشیم، بی تعارف،معطلیم. به همین دلیل است که امام حسین (ع) همه چیز را فدای این تکلیف میکنند؛ چون این تکلیف از همه تکالیف دیگر مهمتر است.
در روایت دیگر، امام باقر(ع) هم جایگاه امربه معروف را ترسیم میکنند و هم برکات فوق العاده آن را در اجتماع بیان میدارند. میفرمایند: « فَریضَهٌ عَظیمَهٌ بِها تُقامُ الْفَرائِض»
تُقامُ الْفَرائِضُ یعنی چه؟ یعنی واجبات دیگر همه بند این واجب اند. قوام آنها به این است. شما دستورات دینی را به شکل یک خیمه تجسم کنید. الصلواه عمودالدین؛ نماز عمود و ستون خیمه است. اگر این عمود بخوابد خیمه میخوابد، اما آیا مهمتر از عمود خیمه چیز دیگری داریم؟ بله! زمین زیر خیمه. زیربنا و شالوده زیر این خیمه اگر محکم نباشد همان عمود هم نمیتواند محکم بایستد. لذا فرمود: ؛ تُقامُ الْفَرائِضُ امربه معروف زمین این خیمه است که ستون روی آن سوار شده است. به نوعی زیربنا و پی و فونداسیون و شالوده ساختمان دین است. اگر این زیربنا محکم نباشد عمود این خیمه هم که نماز است با همه اهمیتش میخوابد « تُقامُ الْفَرائِضُ »یعنی همین. اگر امربه معروف پا بگیرد کم کم نمازخوانها زیاد میشوند و اگر ضعیف شود نماز ضعیف میشود و همینطور دیگر فرایض!!
امام باقر (ع) در ادامه به آثار و برکات امربه معروف و نهی ازمنکر اشاره میکنند که خیلی هم چشمگیر است:
و تَأمَنُ المَذاهِبُ، با امربه معروف و نهی ازمنکر است که امنیت در راهها برقرار میشود،و تَحِلُّ المَکاسِبُ، کسب وکارها حلال میشود. اگر همه به گرانفروش و کم فروش تذکر بدهند کسب او اصلاح خواهد شدو تُرَدُّ المَظالِمُ،جلوی ظلم و ستم گرفته میشود. دیگر بدها بر ما مسلط نمیشوند و تَعمُرُ الأرضُ، زمین آباد میگردد و یُنتَصَفُ مِنَ الأعداءِ،از دشمنان انتقام گرفته میشود؛ و البته برای ظهور منتقم اصلی زمینه سازی خواهد شد. و یَستَقیمُ الأمرُ. کارها سر و سامان میگیرد؛ چراکه مردم در مدار دین زندگی میکنند. {الکافی، شیخ کلینی، ج ۵، ص ۵۵}
مشــــــروح خطبــــــه دوم:
ابتدا خودم را وشما عزیزان نماز گزار را در ابتدای خطبه دوم هم توصیه میکنم به تقوای الهی
در دعای شریف ابوحمزه میخوانیم: اِرحَمنی صَریعاً عَلَی الفِراشِ تُقَلِّبُنی اَیدی اَحِبَّتی؛ این حالتی که برای همه پیش میآید و شاید خیلیها این حالت احتضار و لحظات نزدیکی مرگ را در دیگران دیدهاند؛ من و شما در آن لحظات از خودمان اختیاری نداریم؛ هیچکس در آنجا به ما نزدیکتر از خدا نیست. وَ نَحنُ اَقرَبُ اِلیهِ مِنکُم وَ لکِن لا تُبصرِون؛{واقعه/85}هیچکس نمیتواند ما را در آن حالت، از آن ورطهای که در مقابل ما است نجات بدهد، مگر عمل صالح و فضل الهی.لذا هم خودم را وهم شما عزیزان را توصیه میکنم به تقوای الهی …
امروزجمعه 25 محرم سالروز شهادت امام زینالعابدین(ع) بنا به روایتی
شیعیان پس از واقعه دردناک عاشورا بدترین روزها را می گذراندند، عاشورا غمبارترین روز پیروان واقعی رسول اللّه (ص) بود و بعد از واقعه عاشورا وضعیت شیعیان بدتر شد؛ بعد از شهادت، امام حسین علیه السلام میان مسلمانان چند دستگی به وجود آمد و فاجعه بعد از فاجعه، جامعه اسلامی را تهدید کرد و هر یک از سران حکومتی قیام کردند، حتی ابن زیاد و عبد اللّه بن زبیر هم داعیه خلافت داشتند و کسانی که در روی زمین، منفورترین و مبغوض ترین چهره ها بودند، به خلافت طمع نموده و می خواستند متولی دین اسلام و مسلمانان شوند! از سوی دیگر، خوارج هم در آن ایام به جولان پرداختند و هر کسی از ایشان چند نفر را دور خودش جمع و آشوبی به پا می کرد. جامعه مسلمین در آن روزگار دچار هرج و مرج گشته حتی اصول اولیه انسانی هم فراموش شده بود.
یکی از پژوهش گران معاصر گفته است، اگر مؤسس اول اندیشه شیعی و اسلامی را حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام بدانیم، موسس دوم اندیشه اسلام، حضرت علی بن الحسین علیه السلام است؛ گویا با عاشورا اندیشه ها و عقاید علوی که اسلام راستین نبوی است، ذبح گشته و به مسلخ برده شده بود و اسلام را چنان وارونه کرده بودند که یزید همه کاره شده بود! اما امام سجاد علیه السلام دوباره اصول نبوی و علوی را بنیان گذاشت و تمدن اسلامی پس از رسول خدا صلی اللّه علیه وآله وسلم و حضرت علی علیه السلام بیش از همه مرهون و مدیون امام سجاد علیه السلام می باشد.که البته حضرت از شیوه های مختلفی بهره بردند که مجال پرداختن با آنها در این وقت اندک نیست .
12 شهریور روز مبارزه با استعمار انگلیس و سالروز رشهادت رئیسعلی دلواری
اگر تاریخ دورهی استعمار را بررسی کنیم میبینیم غربیها علیرغم ظاهر نونوارِ اتوکشیدهی ادکلنزدهی منظم و مرتب و داعیه حقوق بشر، چه وحشیگری عظیمی در این مقوله کردند.نه اینکه فقط آدمها را بکُشند؛ در دور نگهداشتن ملتهای تحت استعمارِ خودشان از عرصهی پیشرفت و امکان پیشرفت در همهی زمینهها هم تلاش زیادی کردند.
دوواژه در مورد استعمار وجود دارد یک واژه استعمار فدیم و یک واژه هم استعمار نو
استعمار قدیم این است که مثلا میگویند صنعتی که در هند بود، علمی که در هند بود، از اروپا و انگلیس و غرب نه اینکه کمتر نبود بلکه بیشتر هم بود. انگلیسها وقتی وارد هند شدند، یکی از برنامههایشان این بود که جلو گسترش صنعت بومی را بگیرند. بعد کار هند بهآنجا میرسد در دورههای بعد، فقیر و گدا و خیابانْخواب و گرسنهی بهمعنای واقعی داشته باشد؛ آفریقا همینجور است؛ بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین همینجورند. پس نظام سلطه علاوه بر اینکه جنگافروز است، فقرآفرین هم هست.
اما استعمار نو این بود که در رأس کشورها بیگانگان حکومت نمی کنند؛ مثل دوران استعمار قدیم نبود که حاکم انگلیسی برود در هند حکومت کند؛ نه، از خود کشورها کسانی را میگماشتند؛ مثل رژیم طاغوت، مثل رضاخان و زمان قبل ازانقلاب، و مثل بسیاری از دولتهای دیگر کشورهای جهان سوم
سالهای متمادی ملتها را فشردند؛ مستبدان را آوردند؛ هرطور توانستند، از حضور ملتها مانع شدند. امروز میبینند این هم بُردی ندارد؛ لذا راه دیگری را برای تسلط بر کشورها در پیش گرفتهاند و آن، نفوذ در ملتهاست؛که به تعبیر مقام معظم رهبری استعمار فرانو نامیده میشود.
استعمار فرانو یعنی دستگاه استکباری واستعماری بدون اینکه طرف مقابل متوجه شود نفوذ کند به طوری از نیروهای طرف مقابل استفاده میکند تا خودش به هدف برسد
با استفاده از ابزارهای تبلیغی و تأثیرگذاری روحی روانی بر روی آحاد ملتها، خریدن عناصر زبده و فعال و تأثیرگذار جوامع و روشهای پیچیدهی دیگر، همان اهداف استعماری قدیم را دنبال میکنند.
کاری کند که عناصری از ملتی که این مستکبر میخواهد آنرا قبضه و تصرف کند، بدون اینکه بدانند، بهاو کمک کنند. دشمن، ایمان شما را سد مستحکمِ خود میبیند و دلش میخواهد این سد برداشته شود. حالا عناصری از میان خود ما بیایند و بنا کنند این دیوار را تراشیدن یا سوراخ کردن. اینها گرچه خودی هستند، اما دارند برای دشمن کار میکنند؛ دشمن هم روی اینها سرمایهگذاری میکند.لذا سلاح اصلی استکبار و استعمار ، نفوذ است ،نفوذ در مراکز حسّاس و تصمیمگیر، ایجاد تفرقه است که باید با برنامه ریزی مناسب و دقت در جذب نیرو، مراقب نفوذ دشمن در تمام عرصهها تا دچار آسیب نشویم.{تکبیرنمازگزاران}
اشاره ای به اولین دیدار هیئت دولت سیزدهم با مقام معظم رهبری
اشاره به یک نکته میکنم:
شاید این اولیبار باشد که رهبر انقلاب از تعبیر «آسیب دیدن اعتماد عمومی» سخن گفتهاند و دولت را موظف بهترمیم این آسیب کردهاند. این یک هشدار جدی و مهم است. آنقدر مهم که بهجرات میتوان گفت: بازسازی اعتماد عمومی مهمترین رسالت و ماموریت دولت سیزدهم است.
در حقیقت بقای واقعی نظام مبتنی بر رضایت مردم و اعتماد آنان است و بدون آن حتی اگر صورت نظام باقی بماند از سیرت حقیقی آن تهی خواهد بود. بههمین جهت است که امام خامنهای، از امید و اعتماد عمومی بهعنوان «بزرگترین سرمایه» یاد میکنند و دولت را بهتقویت آن توصیه میکنند.
اما در چگونگی بازسازی اعتماد عمومی چند نکته عرض میکنم:
البته به خاطر ظیق وقت فقط به سه نکته اشاره میکنم.
نکته اول:
برای حل یک چالش ابتدا باید کمبودها و اشکالات منجر بهآنرا دید و قبول کرد. توجه بهضعفها اگر بر اساس واقعیات و آرمانها نباشد، موضع منفعلانه ایجاد میکند؛ امّا اگر ضعف را بشناسیم و راهحل رفع مشکل را هم درست انتخاب کنیم، موضع فعالانه دستگاه عظیم اجرایی را تقویت میکند.
نکته دوم:
بازسازی اعتماد عمومی براساس رفتارها، تصمیمات و عمل کارگزاران سیاسی بهدست میآید. وقتی یک مسؤول مهم کشوری صدها کیلومتر دورتر از دفتر کارش و از نزدیک بازدید میکند، تکلیف وزراء و مسؤولین میانی هم مشخص میشود که به طور مستقیم حرف مردم را بشنوند. در نتیجه این دیوار بی اعتمادی ترک برمیدارد.
نکته سوم:
شاید محوریترین مؤلفه در بازسازی اعتماد عمومی همین «حس ناامیدی از عملیشدن وعدهها» باشد. دولت سیزدهم میتواند در کوتاهمدت این حس را تغییر دهد و در طول زمان از بین ببرد. عملی کردن حرفها و وعدهها هر چند راهی سخت و دشوار است، ولی «کلید اصلی بازسازی اعتماد عمومی» است.