به گزارش روابط عمومی دفترامام جمعه حسن آباد نماز پرصلابت جمعه اینهفته 27فرودین به امامت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقااستیری امام جمعه محترم فشافویهوباحضوراقشارمختلف مردم درمصلی امام خمینی این شهربرگزارشد.امام جمعه محترم دربخشی ازخطبه دوم یادآورشدند:روشن کردن افکار عمومی و آگاهی بخشی، امروز یکی از نیازهای اصلی دنیای اسلام و جامعه است زیرا دشمنان برای مقابله با اسلام، با ابزارهای دین و اخلاق وارد شده اند که باید کاملاً هوشیار بود.
عناوین خطبه اول:
1-چگونه مسلمانانــــی که با سختــــی و گرفتاری تن به اســــلام دادند و ایمان آوردندباجامعه زاویه پیداکردند؟
2-دلیل همه انحرافات وجنایات که آثارش تا روز قیامت هم باقــــی خواهد ماند،دلبستگـــی ودنیا طلبـــی است!
عناوین خطبه دوم
1- یکی از برجستهترین و مفیدترین اقدامات و ابتکارات امام بزرگوار، اعلام «روز ارتش» بود.
2- در بین پیامبران و ائمه، مولودی مبارکتر از امام جواد(ع) وجود ندارد
مشــــــروح خطبـــــــــه اول:
أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم
«أُوصِیکُمْ ونًفسی بِتَقْوَی اللَّهِ فَإِنَّهَا حَقُّ اللَّهِ عَلَیْکُمْ»
امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرمایند:عَلَیکَ بِالتُّقی فَاِنَّهُ خُلْقُ الانبیاء؛ رعایت تقوا را بر خود لازم شمار؛ چرا که رعایت تقوا از اخلاق انبیاست
باتوجه به درپیش بودن میلاد حضرت امیرعلیه السلام موضوع بحث ما این است که چگونه مردم مسلمانی که با سختی و گرفتاری تن به اسلام دادند و ایمان آوردند و تحت شکنجههای بسیار واقع شدند، بعد از رحلت پیغمبر اکرم آرام آرام مسیر را تغییر دادند و با جامعه مورد نظر پیامبر زاویه پیدا کردند جانشین بلافصل پیامبررا25 سال خانه نشین کردندتا آنجا که نهایتا کار به واقعه کربلا انجامید؟ این مسئله ابعاد مختلفی دارد. یک بعد آن تاریخی است که اصلا جریان چه بود؛ چگونه این قضایای تاریخی اتفاق افتاد؛ از کجا سرچشمه گرفت، و چه تحولاتی پیدا کرد تا به این داستان منتهی شد. البته پس از آنکه این قضیه از نظر تاریخی کاملا روشن شد، نوبت به تحلیل تاریخ میرسد که عواملش چه بود؛ چه چیزهایی عامل اصلی و چه چیزهایی عامل کمکی بود، و چه شرایطی فراهم شد که کار به اینجا انجامید؟ این کار مورخین است که بر تاریخ و منابع تاریخی تسلط دارند و بنده قصد ندارم در اینجا بعد تاریخی را مطرح کنم. بُعد دیگر این مسئله بُعد کلامی آن است که این جریانات چه اندازه با عقاید اسلامی وفق یا تضاد دارد؛ فرقههای مختلف مسلمانان درباره این مسئله چه نظرهایی دارند، و کدام درست و کدام باطل است؟ این مسایل هم با شیوه بحث کلامی خاص خودش بررسی میشود که متکلمان و بزرگان ما بیش از هزار سال روی آن کار کردهاند و با سلیقهها و تحقیقات مختلفی که داشتهاند بخشهای مختلفش را بررسی کردهاند، و فکر نمیکنم چیز دیگری برای تحقیق بهجا گذاشته باشند. البته کار انسانی هیچگاه به نقطه آخر نمیرسد، ولی الحمدلله به قدر کافی و حتی بیش از حد کافی در این زمینهها کار شده است و بخشهایی از آنها هم به عنوان مطالب درسی در حوزهها تدریس میشود. نمونههایی از آنها کتاب الغدیر و عبقات است که کسانی عاشقانه عمری را صرف کردند؛ رنج مسافرتها به جان خریدند، و خوندلها خوردند و به خوبی از عهده آن برآمدند.
بُعد دیگر این مسأله جنبه علمی و تحلیلی دارد، که بعضی از آنها بیشتر آهنگ روانشناختی و بعضی دیگر آهنگ جامعهشناختی دارد، و شامل مسائلی از ایندست میشود که این رفتار به عنوان یک عمل انسانی چگونه شکل میگیرد؟ چگونه میشود که کسانی در زمانی تا پای جان برای اسلام بایستند، در جنگها شرکت کنند و زخم بردارند و روز دیگری به نحوی عمل کنند که نهایتا به ضرر اسلام تمام شود؛ این کار از نظر روانشناسی چگونه تحلیل میشود؟ این پدیده تاریخی چگونه به عنوان یک پدیده اجتماعی برای یک قوم یا گروه شکل گرفت و چه عواملی داشت؟ اگر انسان عوامل آن را بفهمد، میتواند موارد مشابه آن را نیز تفسیر کند و از آن برای خودش عبرت بگیرد. اینگونه بحثهای تحلیلی است که میتواند عبرتآموز باشد و از نظر تأثیری که میتواند در فکر و رفتار ما بگذارد، خیلی اهمیت دارد.
این روشی است که قرآن کریم فراوان به کار گرفته و بخشی از تعالیم خودش را براساس همین روش آموزش داده است. همانگونه که ملاحظه میفرمایید بخش عظیمی از آیات قرآن داستان گذشتگان است، با اینکه قرآن کتاب تاریخ نیست. نقل این داستانها برای این است که دیگران از آن عبرت بگیرند و رفتار خودشان را تصحیح کنند که مثل بعضی از گذشتگان در چالهای نیفتند که نتوانند از آن بیرون بیایند و نه تنها به خودشان بلکه به میلیاردها انسان در طول تاریخ ضرر بزنند. فرض کنید درباره 25سال خانه نشینی امیرالمؤمنین وقضیه کربلابحث بشود که چه عواملی در آن مؤثر بود، از کجا ناشی شد، چه قشری بیشتر مؤثر بودند و چه انگیزههایی داشتند. بهخصوص در جاهایی که تحولی سریع در افرادی پیدا شد و دیروز در یک جبهه بودند و امروز رفتارشان عوض شده. چگونه میشود که انسان ده سال، بیست سال راهی را رفته است، سپس یک شبه یا کمتر از یک شب تغییر مسیر میدهد؟ چه عاملی باعث این تحول میشود؟ حال خواه از راه غلط به راه صحیح تغییر مسیر بدهد و یا برعکس، از راه صحیح به راه غلط برود. دانستن این مطالب خیلی مهم است و همان فایدهای را دارد که ذکر داستانهای تاریخی در قرآن دارد. چرا در قرآن این همه داستان بنیاسرائیل تکرار شده است؟ داستان کسانی که چند هزار سال پیشتر زندگی میکردند به ما چه ربطی دارد؟ خود قرآن فرموده که ما اینها را میگوییم تا شما عبرت بگیرید، تا شما درس بگیرید که چگونه باید رفتار کنید و رفتارتان چه پیامدهایی میتواند داشته باشد. اگر ما این داستانها را از این زاویه مطالعه کنیم و عوامل و پیامدهای آنها را در نظر بگیریم، به این فکر فرو میرویم که نکند یک روز ما هم به همین مشکلات مبتلا شویم! آنها هم انسانهایی مثل ما بودند، بهخصوص که مدتها پای منبر پیغمبر و امیرمؤمنان صلواتاللهعلیهما بودند، و حتی برخی از آنها در جنگها در رکاب حضرت علی علیهالسلام شرکت کرده بودند. چه میشود که این آدم عوض میشود؟ اگر چنین تحولی را در هزارها انسان ببینیم، آیا یک هزارم یا یک میلیونیم احتمال نمیدهیم که شاید ما هم به چنین مشکلی مبتلا شویم؟
اگر از ابتدای نهجالبلاغه شروع کنیم در خطبه سوم با خطبه شقشقیه روبهرو میشویم که مطالب بسیار مهمی در این زمینه در آن وجود دارد. همانگونه که میدانید حضرت در بخش عمدهای از این خطبه در عباراتی کوتاه، زیبا و نافذ، در عین حالی که کاملا پیداست که مصالح جامعه اسلامی را به خوبی مورد نظر قرار دادهاند به تحلیل تحولات خلافت میپردازند. همانند تفسیر هر حادثهای دیگر، بدون اینکه سبّ، لعن یا توهینی به کسی بشود، به بیان این مطلب میپردازند که این کار اشتباه بود و این ضررها را داشت، به صورتی که اگر کسی واقعاً بخواهد حقیقت را بفهمد از این بیانات نگران نمیشود. به همین دلیل، برخی از اهل سنت همین خطبه را همانند سایر خطبههای امام شرح کردهاند و هیچ احساس نگرانی نیز نکردهاند.
بخش عمده این خطبه درباره اصل جریانی تاریخی است که چگونه مسئله خلافت شکل گرفت. حضرت اشاره میفرمایند که قبل از من سه تا خلیفه آمدند که هر کدام به شیوهای تعیین شدند.که مافعلا واردآن بحث نمیشویم.
حضرت میفرماید: وقتی خلیفه سوم کشته شد، یک مرتبه دیدم همه مردم (به تعبیر خودمان) مثل مور و ملخ بر سر من ریختند؛ فَمَا رَاعَنِی إِلَّا وَالنَّاسُ کَعُرْفِ الضَّبُعِ إِلَی ینْثَالُونَ عَلَی؛ ناگهان خودم را در میان جمعی دیدم که هجوم آوردند و بر سر من ریختند. در اینجا حضرت تعبیراتی دارند که شارحان نهجالبلاغه در تبیین معنای آن، اختلاف دارند. میفرماید: حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنَانِ وَشُقَّ عِطْفَای.
اما عجیب این است که هنوز داستان این بیعت تمام نشده بود و سامانی نگرفته بود که کار مخالفتها شروع شد. از اینجا محل بحث ماست که چطور مردمی که آن چنان بر امیرالمؤمنین هجوم میآورند و به پذیرش خلافت مجبورش میکنند، چند روز بعد از او فاصله میگیرند و علیه او جنگ بهراه میاندازند؛ بهخصوص زبیر که در آن شورای ششنفره طرفدار خلافت علی بود؟!
تا این جا طرح همان سؤالی بود که که اول عرایضم مطرح کردم.اما پاسخ آن از این جا شروع میشود که حضرت میفرماید: کَأَنَّهُمْ لَمْ یسْمَعُوا اللَّهَ یقُولُ تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلا فَساداً وَالْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ؛ گویا اینهایی که بیعت را شکستند و با من جنگ به راه انداختند و حاضر شدند خون مرا بریزند، این آیه را نشنیدهاند. یعنی جا داشت که به این آیه توجه کنند و اگر به این آیه درست توجه میکردند، به این کارها اقدام نمیکردند. آن آیه چیست؟ تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلا فَساداً وَالْعاقِبَهُ لِلْمُتَّقِینَ؛(قصص، 83.)خداوند میفرماید: سعادت آخرت را برای کسانی قرار دادیم که در دنیا به دنبال برتریطلبی نباشند. سپس میفرماید: بلی وَاللَّهِ لَقَدْ سَمِعُوهَا وَوَعَوْهَا؛ بله، به خدا قسم این آیه را شنیده بودند؛ نه تنها شنیده بودند که خوب معنیاش را درک کرده بودند، ولی میدانید چرا این کار را کردند؟ وَلَکِنَّهُمْ حَلِیتْ لَهُمُ الدُّنْیا فِی أَعْینِهِمْ وَرَاقَهُمْ زِبْرِجُهَا؛ مسئله این جاست که زینت دنیا آنچنان آنها را تحت تأثیر قرار داد که از عمل به این آیه بازماندند و آن را فراموش کردند. گویا چنین آیهای وجود ندارد و گویا عهدشکنی، آن هم با علی، کسی که خود پیغمبر او را تعیین کرده است، مشکلی نخواهد داشت. همه همّشان این بود که به پولی یا مقامی برسند، هر چه بادا باد! زیورآلات دنیا در برابر چشمانشان آرایش شده بود، زیورهای دنیا مایه اعجاب آنها شده بود و به آنها دلبستگی پیدا کردند و همه چیز باطل شد. قرآن، کلام پیغمبر، عهد، پیمان و بیعت همه بر باد رفت. به حسب این بیان تنها عامل این همه انحراف و جنایت که آثارش تا روز قیامت هم باقی خواهد ماند، این بود که چند نفر به زینت دنیا دلبستگی داشتند.
مشـــــــروح خطبــــــــــــــــــه دوم:
خودم وهمه ی عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می کنم
امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرمایند: لِلمتّقی ثَلاثُ عَلاماتٍ: اِخلاصُ العَمَلِ و قَصرُ الاملِ و اغتنامُ المَهلِ؛ انسان متّقی سه علامت دارد: در کارش اخلاص دارد، آرزوهایش کوتاه است و غنیمت شمار فرصت هاست.
یکشنبه29 فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی و نیروی زمینی
«ارتش آماده دفاع از کشور و نظام جمهوری اسلامی در هر زمانی می باشد.»
بدون شک یکی از برجستهترین و مفیدترین اقدامات و ابتکارات امام بزرگوار، اعلام «روز ارتش» بود. اگر یک نگاهی بکنیم به انگیزههایی که آن روز در سطح کشور و نسبت به همهی زوایای کشور در ذهن دشمنان ایران و انقلاب وجود داشت، میفهمیم که اعلان یک روز به عنوان روز ارتش کار بزرگی بود، کار مفیدی بود، کار ضروری و لازمی بود. انگیزهی بسیار قوی و خطرناکی وجود داشت حتّی از درون خود ارتش برای نابود کردن ارتش ایران؛ تلاش میکردند؛چنین انگیزههایی وجود داشت، امام در مقابل این انگیزهها ایستاد؛ امام تشخیص دادند که ارتش باید با قوّت و قدرت بماند و نقش ایفا کند و عوارضی را که توانسته بود در دوران طاغوت، ارتش را از مردم جدا بکند، بایستی زائل کرد؛ و زائل کردند.
نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در طول هشت سال دفاع مقدس، 45 عملیات موفق انجام داد که بیشتر آنها منجر به آزادسازی قسمت زیادی از خاک اشغال شده کشورمان شد . همزمان با عملیاتهای نظامی پرسنل جهاد خود کفایی ضمن تعمیر قطعات آسیب دیده، اقدام به ساخت قطعات مورد نیاز نیز کردند. اکنون با گذشت بیست و هشت سال از پایان جنگ تحمیلی،نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایرانبا استفاده از نیروهای متخصص و مهندسان توانسته است که تسلیحات و تجهیزات نظامی متعددی را طراحی و تولید کند و به مرحله خودکفایی برسد. وامروزهم آماده دفاع از کشور و نظام جمهوری اسلامی ایران در هر زمانی می باشد.(تکبیرنمازگزاران)
دوشنبه10 رجب ولادت حضرت امام محمد تقی «جواد الائمه»(ع) (195 ه ق(
«در بین پیامبران و ائمه، مولودی مبارکتر از امام جواد(ع) وجود ندارد.»
امام رضا(ع) در حدیثی امام جواد(ع) را به عنوان مبارکترین مولود خدا میخواند و میگوید که در بین پیامبران و ائمه، مولودی مبارکتر از امام جواد(ع) وجود ندارد.
دلیل اینکه امام جواد(ع) از دیدگاه امام رضا(ع) به عنوان مبارکترین مولود خداوند است این است که امام رضا(ع) تا 48 سالگی دارای فرزند نشد و پس از آن صاحب فرزند شدو در آن زمان عدهای به تمسخر امام رضا(ع) میپرداختند و عدهای از شیعیان نیز استرس داشتندنگران بودند که بعد از امام رضا(ع) چه کسی ولایت شیعه را عهدهدار خواهد بود که با ولادت امام جواد(ع) بسیاری از این مشکلها حل شد.هرچند عدهای در این مدت باز هم در این امر ایجادتردید میکردندچون تنها امامی که در سن کودکی و در هفت سالگی به امامت رسیده لذا امام جواد(ع) بارها توسط ظالمان زمان مورد پرسش و پاسخ قرار گرفت، اما امام همیشه با علم امامت که در وجود خود در کودکی داشتند، همیشه توطئه دشمنان را خنثی مینمودند و به آنها اجازه سوءاستفاده از این موضوع را نمیدادند.
پنجشنبه13 رجبفرخنده میلاد حضرت امیرالمؤمنین علیبنابیطالب(ع) (10 سال قبل از بعثت) – آغاز ایام البیض (اعتکاف)
این شخصیت بی نظیر که از دوران کودکی در کنار پیامبر اسلام (ص) رشد و نمو کردند و تربیت یافتند، در مقاطع مختلف حیات شریف خود برای اقامه حق و حفظ اسلام تلاش و پیامبر اسلام (ص)، آن حضرت را میزان حق معرفی کردند.مهمترین درس از زندگی آن شخصیت بی نظیرِ تاریخ بشر، برای امروز دنیای اسلام و جامعه، بصیرت بخشی، روشن کردن فضا، و عمق دادن به ایمان و اندیشه کسانی است که نیازمند بصیرت هستند.
پنجشنبه2 اردیبهشت تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (1358 ه ش) – سالروز اعلام انقلاب فرهنگی (1359 ه ش)
از مهمترین نیازهاى انقلاب اسلامى پس از پیروزى، پیشگیرى از فعالیت ناجوانمردانه ضدانقلاب در داخل و خنثىسازى توطئههاى خارجى بود. در آن زمان، دستگاه دفاعى و امنیتى بازمانده از دوره پهلوى، به پاکسازى و بازسازى نیاز داشت. بر اساس همین نیاز، کمیتههاى انقلاب اسلامى با حضور و شرکت فعال مردم در مساجد بهصورت خودجوش تشکیل شد. دولت موقت ابتدا تلاش داشت این نیروها را زیر سلطه خویش درآورد ولى این تلاش با مخالفت افراد متعهد این تشکیلات روبهرو شد. در نهایت، این نهاد تازهتأسیس، زیر نظر حضرت امام قرار گرفت. ایشان هم در دوم اردیبهشت سال 1358، بهصورت رسمى، فرمان تشکیل این نیرو را زیر نظر شوراى انقلاب صادر کرد.
اعتکاف عملی است مرکب از چند عبادت وهدف ازآن تمرین انقطاع ازغیر خداونداست
همه عبادات در یک هدف کلی مشترکاند، اما برای هر یک از آنها اهداف جداگانهای نیز باید وجود داشته باشد. در غیر اینصورت، دلیلی نداشت تا به صورتهای گوناگونی در ایند. حال سؤال اینجاست که هدف از تشریع اعتکاف چیست؟ و اعتکاف چه هدفی را دنبال میکند؟ اعتکاف عملی است مرکب از چند عبادت. پس در یک نگاه اهداف عبادت، در اعتکاف هم منظور گردیده است. پس در اعتکاف نیز همان اهداف نماز، روزه، نماز شب، حضور در مسجد، دعا، توبه و استغفار مورد توجه قرار گرفته است. از مجموعه این عبادات میتوان هدفی دیگر نیز در نظر گرفت که آن تمرین انقطاع از غیر خداوند است. معتکف در طول مدت اعتکاف از همه تعلقات دنیایی میبرد و تمام وقت به عبادت میپردازد. او در این مدت از مسجد که خانه خداست، به خانه خود و دیگران نمیرود. کلامی غیر از قرآن و دعا و نماز به زبان جاری نمیکند. معتکف اراده خود را در مسیر اراده خدا قرار میدهد و در طول روز به خاطر او، دست از خوردن و آشامیدن میکشد و به روزهداری قیام میکند.
پس هدف از اعتکاف، همان است که در مناجات شعبانیه از خداوند میخواهیم: الهی هب لی کمال الانقطاع الیک؛ خدایا! به من نهایت بریدگی وابستگی از غیر خودت را هدیه نما.
والســـــــــلام علیکــــــــــــم ورحمــــــــــــــه الله وبــــــــــــرکاته