نمازباشکوه جمعه اینهفته 95/07/09به امامت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقااستیری امام جمعه محترم فشافویه وباحضورگسترده اقشارمختلف مردم درمصلی امام خمینی شهربرگزارشد.
ایشان دربخشی ازخطبه اول گفتند: غفلت دیگری كه موجب بدبختی ماست، غفلت از «عمر» است. عمر، نعمت فوق العاده بالایی است. هیچ نعمتی بعد از ولایت، از نعمت عمر بالاتر نیست. در میان عوام مردم مشهور است كه عمر طلاست. اما این غلط است؛ این تشبیه، تشبیه اشتباهی است، عمر طلا نیست؛ بسیار با ارزشتر از آن است. انسان اگر توجه به عمر و جوانی داشته باشد، میتواند در همان جوانی، سعادت دنیا و آخرت را برای خود تأمین كند.
جهنمیها در جهنم آه و ناله میكنند. یكی از حرفهایشان این است كه خدایا! ما را به دنیا برگردان تا اعمال صالحی انجام بدهیم. به آنها خطاب میشود: مگر هفتاد سال عُمر به تو ندادم، چه كردی؟ مگر جوانی و پیری نداشتی؟ جوانیات را صرف چه كاری كردی؟ پیریات در چه مصرف شد؟
خطیب محترم جمعه حسن آباددربخشی ازخطبه دوم هم بااشاره به 13مهرماه روز نیروی انتظامی،اظهارکرد: جايگاه و نقش نيروى انتظامى در پاسدارى از دستاوردهاى انقلاب اسلامى، در كنار ديگر نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران بر كسى پوشيده نيست. در اين ميان، بزرگترين وظيفه اين نيرو بر اساس سخنان مقام معظم رهبرى و فرماندهى كل قوا، پاسدارى از ارزشهاى اصيل انقلاب اسلامى است. تحقق اين وظيفه بزرگ، در سايه راهكارهايى بهدست مىآيد كه مهمترين آنها عبارتند از: اتكال به خداى متعالى در كليه امور، اعتقاد راسخ به ولايت فقيه، ملاك عمل قرار دادن قانون، مقررات و شرع در انجام وظايف و رعايت كردن شئونات اسلامى.
عناویــــــن خطبــــــــه اول:
1- غفلت دیگری كه موجب بدبختی ماست، غفلت از «عمر» است.
2- دنیا بازار است و ما مجبوریم جوانی خود را در این بازار بفروشم لااقل مفت نفروشیم.
عناویــــــن خطبـــــــه دوم:
1- بزرگترين وظيفه اين نيرو، پاسدارى از ارزشهاى اصيل انقلاب اسلامى است.
2- راهبرد بياعتمادي به دشمن، محصول ديگري از پسابرجام است که خود بسیارارزشمند است.
مشــــــروح خطبـــــــــه اول:
أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم
در ابتداي خطبه اول خودم و همه شما را به تقواي الهي دعوت و توصيه مي کنم .
بحث ماپیرامون موارد غفلت بودهفته گذشته مورد چهارم ازموارد غفلت را عرض کردم که غفلت دشمن بوددونوع ازدشمنان را معرفی کردیم نوع اول شیطان ونوع دوم هم هوای نفس بود ونع سوم هم دنیاست که قبلا دراین زمینه صحبت کرده ام
اما موردچهارم ازغفلت غفلت از عمراست که خودیکی ازنعمتهاست!
غفلت دیگری كه موجب بدبختی ماست، غفلت از «عمر» است. عمر، نعمت فوق العاده بالایی است. هیچ نعمتی بعد از ولایت، از نعمت عمر بالاتر نیست. در میان عوام مردم مشهور است كه عمر طلاست. اما این غلط است؛ این تشبیه، تشبیه اشتباهی است، عمر طلا نیست؛ بسیار با ارزشتر از آن است. انسان اگر توجه به عمر و جوانی داشته باشد، میتواند در همان جوانی، سعادت دنیا و آخرت را برای خود تأمین كند.
چه بسیار افرادی را سراغ داریم كه بیش از چهل یا پنجاه سال از عمرشان نگذشته بود، اما به خاطر توجه به عمرشان، افتخارها آفریدند. بیش از دویست جلد كتاب دربارهی ترویج اسلام و تشیّع، فقه تشیّع، نوشتند. عكس آن هم چه بسیار سراغ داریم؛ صد سال عمر كرد اما فقط و فقط مانند یك حیوان آمد؛ مثل یك حیوان خورد؛ و مثل یك حیوان از دنیا رفت. یا به قول روایت، سنگی آمد و كم كم جای خود را در جهنم باز كرد. یك آدمی كه هفتاد سال عمر كرد وقتی مرد، صاف رفت ته جهنم!
بدبختی اینجاست كه افرادی كه غفلت از عمر دارند خوابند. پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ میفرمود: «النّاسُ نِیامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهُوا؛ مردم خوابند؛ یك وقت بیدار میشوند كه عزرائیل بیاید.» قرآن میفرماید: وقتی عزرائیل آمد انسان میبیند عمرش به غفلت گذشته، از عمر استفاده نكرده، و كار هم از كار گذشته است. آنجا میگوید: خدایا! مرا برگردان برای اینكه كاری برای قبر و قیامتم بكنم؛ برای اینكه آدم بشوم. «رَبِّ ارْجِعُونِ، لَعَلّی اَعْمَلُ صالِحاً فیما تَرَكْتُ كَلاّ؛[سوره مؤمنون، آیات 99 و 100] (گوید) پروردگارا! مرا (به دنیا) باز گردان تا شاید به تدارك گذشته عمل صالحی بجای آورم. (به او خطاب میشود كه) هرگز نخواهد شد.»
دم مرگ میبیند كاری نكرده است؛ عمرش به غفلت گذشته است؛ میگوید: خدا! مرا برگردان. خطاب میشود: برگشت محال است.
قرآن میفرماید: نه فقط دم مرگ، بلكه وقتی كه در جهنم رفت، آنجا با آه و ناله میگوید: خدایا! مرا برگردان تا برای عالم آخرت كاری بكنم، اما جواب نفی میشنود، قرآن میفرماید:
«و هُمْ یَصْطَرِخُونَ فیها رَبَّنا اَخرِجْنا نَعّمَلْ صالِحاً غَیْرَ الَّذی كُنّا نَعْمَلُ»[ سوره فاطر، آیه 37] «كفار در جهنم فریاد میكشند (و میگویند) پروردگارا! ما را (از جهنم) بیرون ببر تا اعمال صالح انجام دهیم ـ غیر آنچه كه تاكنون میكردیم.»
یعنی جهنمیها در جهنم آه و ناله میكنند. یكی از حرفهایشان این است كه خدایا! ما را به دنیا برگردان تا اعمال صالحی انجام بدهیم. به آنها خطاب میشود: مگر هفتاد سال عُمر به تو ندادم، چه كردی؟ مگر جوانی و پیری نداشتی؟ جوانیات را صرف چه كاری كردی؟ پیریات در چه مصرف شد؟
«اَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ ما یَتَذَكَّرُ فیهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَجآءَكُمُ النَّذیرُ فَذُوقُوا فَما لِلظّالِمٍینَ مِنْ نَصیرٍ»[ دنبالهی آیه 37 از سوره فاطر] «(در جواب، خداوند به آنها میگویند:) آیا ما به اندازهای كه آنكه اهل پند گرفتن بود پند گرفته بود به شما عمر ندادیم (مثلاً 60 سال یا بیشتر یا كمتر) و برای شما پیامبری آمد (كه شما را از چنین روزی بیم داد. حال كه از فرصتها و نیز عمر خود بهره نگرفتید) پس بچشید (عذاب جهنم را) كه ظالمین (در اینجا دیگر) یاوری ندارند.»
آیا به اندازهای كه متذكر بشوی عمر به تو ندادیم؟ خطاب قهر خدا میگوید: «فُذُوقُوا» بچشید این عذاب را در جهنّم، برای اینكه ظالم یاور ندارد. این ظالم به چه كسی ظلم كرده است؟ ظلم به خود برای چه ظلم به خود؟ برای این كه میتوانسته با پنجاه سال عمر، با شصت یا هفتاد سال عمر، سعادت دنیا و آخرت را بخرد، میتوانسته برای دیگران سعادت درست كند، با عمر میتوانسته است افتخارها بیافریند، اما غفلت از عمر و غفلت از جوانی، موجب شد جوانی به هدر رود؛ و این عمر و جوانی به قدری نعمت بالایی است كه در روایت دارد وقتی اهل محشر وارد صف محشر میشوند، هنوز به حساب و كتاب نرسیده، یك بازرسی از آنها میشودو در آن بازرسی، از این دو چیز سؤال میشود: اول از عمرش و دوم از جوانیش.
همه و همه مخصوصاً جوانهای عزیز از دختر و پسر باید مواظب جوانی و عمر باشند! عبادت در جوانی، عصای پیری است. تا جوانید میتوانید سعادت آفرین باشید. اگر از چهل سال بالاتر رفتید دیگر نشست است. اگر اندوختهای برای سعادت خود تأمین نكرده باشید دیگر نمیتوانید كار كنید. مواظب باشید جوانی به هدر نرود! مواظب باشید جوانی به بطالت، به شهوت، به كارهای بیجا، از بین نرود! همه و همه، پیر مردها، پیر زنها، مواظب عمر باشید.
انسان ممكن است به یك روز بتواند سعادت دنیا و آخرت را برای خود تأمین كند. غفلت از عمر و از این نعمت بزرگ، انسان را به سقوط میكشاند؛ و به قول قرآن شریف، به سرحدّ حیوانیت میرسد. بلكه پستتر از حیوان.
ببینید دنیا بازار است و ما مجبوریم جوانی خود را در این بازار بفروشم لااقل مفت نفروشیم. امیرالمؤمنین(ع) میگوید: قیمت شما بهشت است، ارزان خودتان را نفروشید.
قرآن قصههای زیادی دارد. ما خیال نکنیم كه قصههای قرآن مال 2-3 هزار سال پیش است. در قرآن داریم كه یوسفی بود.او را بردند و به چاه انداختند. برای جوبسازی و توجیه كارشان پیراهن یوسف را با خون آغشته کردند تا بگویند گرگ پار هاش کرده است. وقتی خواستند یوسف را ببرند، گفتند: «إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»(یوسف/12). ما یوسف را حفظ میکنیم «وَ إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ»(یوسف/11) ما خیرخواه او هستیم. اما همینها که خیرخواه و محافظ بودند یوسف را بردند و. . .
وقتی قرآن میگوید «یوسفی بود» یعنی تو جوان یوسف هستی. «یوسف را بردند» یعنی تو را میبرند. به اسم بازی یوسف را بردند، یعنی تو را هم با توجیه و جوسازی میبرند. اصلاً قصه یوسف مال من است.
#####################################################################
مشـــــروح خطبـــــه دوم:
بســــــــم الله الرحــــــمن الرحـــــــيم
در ابتداي خطبه دوم هم خودم و هم شما را به تقواي الهي دعوت مي کنم
«قال رسول الله (ص (خَصْلَةُ مَنْ لَزِمَهَا أَطَاعَتْهُ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةُ ، وَ رَبِحَ الْفَوْزُ بِالْجَنَّةِ ، قِيلَ : وَ مَا هِيَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ؟ قَالَ : التَّقْوَى ، مَنْ أَرَادَ أَنْ يَكُونَ أَعَزَّ النَّاسِ فَلْيَتَّقِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»رسول خدا (ص) فرمود : يک صفت است که هر کس ملازم آن باشد دنيا و آخرت در اختيار او خواهد بود و به بهشت نيز نائل خواهد شد .گفته شد يا رسول الله(ص) آن صفت چيست؟ فرمود: تقوا. هر کس مي خواهد عزيزترين مردم باشد تقوا را پيشه ي خود سازد.
اشاره ای به مناسبتها:
دوشنبه 12 مهر 1 محرمالحرام آغاز سال 1438 هجري قمري – آغاز هفته احياي امر به معروف و نهي از منكر
درسال 61هجری حادته ای اتفاق افتادامام حسین علیه السلام با یاران به شهادت رسیدند واهلبیت هم به اسارت رفتند وسختی های فراوانی را هم متحمل شدنداماقرار نيست عاشوراي سال 61 در سال 61 هجري باقي بماند ، عاشورا بايد هر سال بجوشد و هر روز در رگ هاي ما جاري شودعاشورا ست كه بر مسلمين فرياد مي آرد كه هيهات من الذله، عاشوراست كه ما را از مبتلا شدن به يزيد زمانه حفظ مي كند عاشوراست كه معيار مي دهد يزيد زمانه كيست؟
چراقضیه کربلا اتفاق افتاد؟
پاسخ ازقرآن
حرف دراین زمینه، زیاد است. من یک آیه از قرآن را در پاسخ به این سؤال مطرح میکنم. قرآن جواب ما را داده است. قرآن، آن درد را به مسلمین معرفی میکند. آن آیه این است که میفرماید: «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة واتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیّا(مریم: ۵۹).» دو عامل، عامل اصلی این گمراهی و انحراف عمومی است:
عامل اول
یکی دورشدن از ذکر خدا که مظهر آن نماز است. فراموش کردن خدا و معنویّت؛ حساب معنویّت را از زندگی جدا کردن و توجّه و ذکر و دعا و توسّل و طلب از خدای متعال و توکّل به خدا و محاسبات خدایی را از زندگی کنار گذاشتن.
عامل دوم
دوم «واتّبعوا الشهوات»؛ دنبال شهوترانیها رفتن؛ دنبال هوسها رفتن و در یک جمله: دنیاطلبی. به فکر جمعآوری ثروت، جمعآوریمال و التذاذ به شهوات دنیا افتادن. اینهارا اصل دانستن و آرمانها را فراموش کردن. این، درد اساسی و بزرگ است. ما هم ممکن است به این درد دچار شویم.
سهشنبه 13 مهر 2 محرمالحرام روز نيروي انتظامي
روز سيزدهم مهرماه بهعنوان روز نيروى انتظامى و آغاز هفته بزرگداشت ناجا نامگذارى شده است. برخوردارى از امنيت در زندگى اجتماعى، از آرمانهاى ديرين بشرى است. كابوس وحشتناكِ ترس ناشى از تجاوز، ظلم و تهديد، همواره عامل تلخكامى، ركود، ناتوانى و نوميدى انسان در زندگى جمعى بوده است دين اسلام امنيت را يكى از اصول زندگى و حالتى پرهيزناپذير در زندگى جمعى و عنصرى ضرورى در بهرهورى از مزايا و مواهب حيات و نيز زمينهساز تكامل و ارتقاى بشر پنداشته و از آن با عنوان يكى از مقدسترين آرمانهاى بشرى و الهى ياد كرده است
جايگاه و نقش نيروى انتظامى در پاسدارى از دستاوردهاى انقلاب اسلامى، در كنار ديگر نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران بر كسى پوشيده نيست. در اين ميان، بزرگترين وظيفه اين نيرو بر اساس سخنان مقام معظم رهبرى و فرماندهى كل قوا، پاسدارى از ارزشهاى اصيل انقلاب اسلامى است. تحقق اين وظيفه بزرگ، در سايه راهكارهايى بهدست مىآيد كه مهمترين آنها عبارتند از: اتكال به خداى متعالى در كليه امور، اعتقاد راسخ به ولايت فقيه، ملاك عمل قرار دادن قانون، مقررات و شرع در انجام وظايف و رعايت كردن شئونات اسلامى.
امنيت، از بزرگترين نعمتهايى است كه بخش عمدهاى از آن به دست نيروى نظامى و انتظامى تأمين مىگردد. ايمان بهمعناى باور همراه با عمل، براى انسان امنيت به ارمغان مىآورد؛ بهطورى كه در قرآن كريم، به مقدسترين سرمايه انسانى اطلاق شده است؛ موهبتى كه نجات و سرفرازى انسان به آن بستگى دارد و تمامى وعدههاى الهى، به وجود آن موكول گشته است. اين مسأله، نشاندهنده ارزش والاى امنيت و قداست آن در آموزههاى وحيانى است.
من به خاطرکمی وقت به یک ویژگی ازویژگیهای نیروی انتظامی اشاره میکنم
يكى از ويژگىهاى مهمى كه فرماندهى معظم كل قوا براى نيروى انتظامى بيان فرمودهاند، «اقتدار» است. ايشان در اينزمينه مىفرمايد: «نيروى انتظامى بايد داراى اقتدار باشد. اقتدار يك امر معنوى است و با صداى كلفت و اسلحه تيز و مشت محكم تفاوت دارد. اقتدارهاى ظاهرى، در حقيقت اقتدار نيستند. بايد وضعيتى بهوجود آيد كه هم نيروى انتظامى در خود احساس قدرت كند، هم آحاد ملت دريابند كه پاسدار و حافظ امنيت فردى و اجتماعى آنها، يك مجموعه مقتدر است و مىتواند از مردم دفاع كند و هم دشمنِ مخلّ امنيت بفهمد كه نيروى انتظامى مقتدر و تواناست.»
اشاره ای کوتاه مواضع انقلابى رئيس جمهور در سازمان ملل و دور تازهاى از اذعان مقامهاى ايرانى به بدعهدى آمريكايىها
اخيرا شاهد دور دوم اعترافات مسؤولان دولتى در مورد بدعهدى آمريكا هستيم. رئيس جمهور در نطق خود در مجمع عمومى سازمان ملل نسبت به اهمال آمريكا در اجراى برجام هشدار داد و آنرا نشانه بىاعتبارى آمريكا در سطح جهانى دانست، همچنين تعلل آمريكا در اجراى تعهدات قانونى را اشتباهى راهبردى تلقى كرد. وى همچنين مصادره ۲ ميليارد دلار از دارايىهاى ايران در آمريكا را مورد نكوهش قرار داد و از موش دواندن آمريكا در مناسبات بانكى بين ايران و بانكهاى بزرگ اروپا سخن بهميان آورد.
وزير خارجه هم در سفر به نيويورك در جمع اعضاى انديشكده شوراى روابط خارجى آمريكا گفت: «شاهد هيچ تلاشى براى عمل به تعهدات برجام از سوى مقامهاى كاخ سفيد نيستيم.» پيش از آنهم سيف رئيس كل بانك مركزى از بدعهدى آمريكا و دستاورد «تقريبا هيچ» ايران در برجام سخن گفتند
علىاكبر صالحى رئيس سازمان انرژى اتمى ايران در شصتمين كنفرانس عمومى آژانس بينالمللى انرژى اتمى در وين از عدم لغو كامل و جامع تحريمهاى ايران كه قرار بود طبق توافق هستهاى برداشته شوند، انتقاد كرد و گفت كه پايبند نبودن طرف مقابل به اين توافق مىتواند اجراى آنرا به خطر بياندازد
«بىاعتمادى به دشمن» راهبردى است كه مىتوان آنرا مؤلفه كليدى موفقيت در جهاد كبير دانست؛ چراكه تعبير قرآنى جهاد كبير كه به «تبعيت نكردن از دشمن» تفسير شده است، زمانى حاصل مىشود كه بىاعتمادى به دشمن در جامعه اسلامى به گفتمانى مسلط بدل شده باشد. براى آنكه بىاعتمادى به دشمن و بديهى فرض كردن اين گزاره كه غرب و در رأس آن آمريكاى جنايتكار قابل اعتماد نيست، به باورى عمومى بدل شود، كافى است كارنامه عملكردى آمريكا و غرب را در طول سدههاى اخير بررسى كنيم تا مشخص شود اروپايىها و آمريكايىها در تعامل با ديگر ملتها هيچگاه خيرخواه نبوده و تنها با هدف بهرهبردارى مادى و بدون توجه به اخلاق و انسانيت حركت كردهاند كه حاصل آن تبديل كشورها و ملتهاى جهان به توسعهيافته و عقبمانده است.بایدبگوییم راهبرد بياعتمادي به دشمن، محصول ديگري از پسابرجام است که خود بسیارارزشمند است که عده ای بالاخره باورکردند که غربیها خصوصاًآمریکاییها بدعهدی میکنند وقابل اعتمادنیستند
لازم به ذکراست درپایان خطبه دوم امام جمعه محترم نسبت به جابجایی وکیفیت معرفی بدون هماهنگی رئیس آموزش وپرورش منطقه گلایه نموده وافزودند: شایسته بود مدیرکل محترم آموزش وپرورش شهرستانهای استان تهران قبل ازمعرفی مسول جدید هماهنگی میکردند تاتودیع ومعارفه خوبی برگزارمیشدکه متاسفانه هیچ کسی نه بنده ونه فرمانداری ونه بخشداری مطلع نبودندلذا بهتر بود اولادرابتدای سال تحصیلی این اتفاق نمی افتاد ثانیااحترام وارزش آموزش وپرورش بابرگزاری تودیع ومعارفه مناسب،حفظ میشد
ایشان متذکرشدند که فرماندارمحترم شهرستان عنایت داشته باشند سه ماه است که بخش ازوجودبخشدارمحروم است باوجود اینکه پیگیریهای متعددی هم شده وقول هم داده اند که بخشدار معرفی شود تاکنون اتفاقی نیفتاده چرکه اگر بخشداردرمنطقه داشته باشیم چنین ناهماهنگیهایی قطعا صورت نخواهدگرفت.
والســـــــــلام علیکــــــــــــم ورحمــــــــــــــه الله وبــــــــــــرکاته