اخبار ویژه
خانه / اخبار ویژه / حجت الاسلام والمسلمین استیری امام جمعه باقرشهر: امروزاخراج آمریکا از منطقه به یک شعار ورزم مشترک تمام گروههای مقاومت تبدیل شده است

حجت الاسلام والمسلمین استیری امام جمعه باقرشهر: امروزاخراج آمریکا از منطقه به یک شعار ورزم مشترک تمام گروههای مقاومت تبدیل شده است

به گزارش دفتر امام جمعه باقرشهر نماز جمعه اینهفته 11 بهمن ماه 98 مصادف با پنجم جمادی الثانی 1441به امامت حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا استیری امام جمعه محترم باقر شهر در مصلی بزرگ این شهر وباحضوراقشار مختلف مردم برگزار شد.

عناویـــــن خطبـــــــــــه اول:

1.حضرت زهرا(س): خدای متعال به برکت پدرم محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله شما را از گرفتاری‌ها نجات داد.

2. حضرت زهرا(س): پیامبر بوسیله برادر و پسرعمّش علی صلوات‌الله‌علیهما این چنین به اسلام و شما مسلمانان خدمت کردند.

3. هدف حضرت زهرا (س) چیست که اصحاب پدرش راباتعبیرات تند مخاطب قرار می‌دهد؟

عناویـــــن خطبــــــــــه دوم:

1. آمریکایی ها از زمان شهادت سردارسلیمانی سه سیلی محکم خورده اند!!

2. جنتلمن به چه کسی گفته میشود؟

3. امروزاخراج آمریکا از منطقه به یک شعار ورزم مشترک تمام گروههای مقاومت تبدیل شده است

مشـــــــــــــــــــروح خطبـــــــــــــه اول:

بســــــــم ا الله الـــــرحمـــــــــن الرحیـــــــــــــم

IMG_20200201_150758_239

عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوی الله.

موضوع بحث ما پیرامون خطبه فدکیه بود اینهفته هم اشاره ای کنم.

حضرت خطاب به مردم ضمن اشاره به اهمیت رسالت پیامبر و زحماتی که برای هدایت مردم متقبل شدند فرمودند: شما در شرایط بسیار سختی بودید. وضعیت اقتصادی شما به حدی ضعیف بود که حتی آب آشامیدنی سالمی نداشتید و غذایتان بسیار غذای پستی بود. در دنیا جایگاه و اعتباری نداشتید و از لحاظ فرهنگی در نهایت پستی زندگی می‌کردید.

فَأَنْقَذَکُمُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ؛ خدای متعال به برکت پدرم محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله شما را از این گرفتاری‌ها نجات دادالبته  شما نجات پیدا کردید ولی نه به سادگی بلکه بعد از حوادث فراوان. این حوادث جیست؟ حضرت اشاره به تفصیل برخی از آن حوادث می‌فرمایند: از وقتی که پیغمبر مبعوث به رسالت شدند تا زمانی که شما را نجات دادند مشکلات فراوانی را تحمل کردند؛ از جمله این‌که: مُنِیَ بِبُهَمِ الرِّجَالِ؛ به مردان دلاوری مبتلا شد که با او جنگیدندوَ ذُؤْبَانِ الْعَرَبِ، وَ مَرَدَهِ أَهْلِ الْکِتَابِ؛ گرگان عرب و سرکشان یهود و نصاری به جانش افتادند. باید برای نجات شما در مقابل همه این‌ها مقاومت می‌کرد. بعد به آیه‌ 64از سوره مائده اشاره می‌کنند و می‌فرمایند: «کُلَّمَا أَوْقَدُواْ نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ؛ هر آتش جنگی که آن‌ها افروختند خدای متعال آن آتش را خاموش کرد» اما چگونه؟ أَوْ نَجَمَ قَرْنٌ لِلشَّیْطَانِ، وَ فَغَرَتْ فَاغِرَهٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ؛ هرجا شاخ شیطان ظاهر شد یا درندگان مشرک دهان‌ها‌یشان را باز کردند که شما را ببلعند پیغمبر«قَذَفَ اَخاهُ فی لَهَواتِها »برادرش علی را در دهان این درندگان انداخت تا شما سالم بمانید. «لهوات» گوشت‌های ته حلق استلَا یَنْکَفِئُ حَتَّى یَطَأَ جناحها بِأَخْمَصِهِ؛ وقتی علی در دهان آن‌ها می‌افتاد آن‌ها را رها نمی‌کرد و در مقابلشان تسلیم نمی‌شد تا این‌که زیر قدم‌های خود لگدمالشان می‌کردوَ یُخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَیْفِهِ؛ و آتش افروخته را با شمشیر خود خاموش می‌کردمَکْدُوداً فِی ذَاتِ اللَّهِ وَ مُجْتَهِداً فِی أَمْرِ اللَّهِ؛ وقتی پای کار خدا به میان می‌آمد علی سر از پا نمی‌شناخت و هیچ نیرویی را برای خودش ذخیره نمی‌کرد. هر زحمتی بود تحمل می‌کرد و هر رنجی بود به جان می‌خرید.

حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در این‌جا که می‌خواهد بفرماید پدرم چگونه شما را از بدبختی‌ها نجات داد، شروع به توصیف امیرالمومنین علیه‌السلام می‌کنند. می‌فرمایند: پدرم شما را نجات داد؛ اما به وسیله کسی که این اوصاف را دارد؛ سَیِّدَ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ؛ سرور اولیای خداست. مُشَمِّراً نَاصِحاً، مُجِدّاً کَادِحاً؛ کسی است که آستین‌ها را بالا زده و با کمال خیرخواهی، با کمال کوشش و با نهایت سعی و تلاش آماده هر نوع فعالیتی است. «مشمر» یعنی آستین بالا زده و مهیا شده برای ورود در کارلا تأخذه فی الله لومه لائم؛ در مورد امر خدا هیچ ملامت‌گری نمی‌توانست او را از کار خودش باز دارد.

در ادامه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها خطاب به همین مسلمانانی که در مسجد جمع شده‌اند و حضرت مشغول خطبه خواندن برای آن‌ها هستند می‌فرمایند: پیامبر بوسیله برادر و پسرعمّش علی صلوات‌الله‌علیهما این چنین به اسلام و شما مسلمانان خدمت کردند. اما شما چه کردید؟ وَ أَنْتُمْ فِی رَفَاهِیَهٍ مِنَ الْعَیْشِ؛ شما به فکر راحتی و زندگی مرفه خودتان بودید، وَادِعُونَ؛ راحت لمیده بودید و استراحت می‌کردید، فَاکِهُونَ؛ مشغول شادی و مزاح و خوشگذرانی بودید، آمِنُونَ؛ احساس خطری نمی‌کردید.

داستان جنگ‌های علی همه عالم را پر کرده است و چیزی نیست که نیاز به شرح داشته باشد؛ ولی چون در خطبه اشاره شده اجمالا عرض می‌کنم که تنها در جنگ احد، بر تن امیرالمومنین هشتاد زخم از ضربه شمشیر و نیزه نشست. زنان زخم‌بند که بدن علی را زخم‌بندی کرده بودند می‌گفتند: ما پارچه را از یک طرف زخم وارد می‌کردیم و از طرف دیگر بیرون می‌کشیدیم ولی علی اصلا اظهار درد نمی‌کرد. چه صبری است صبر علی

هدف حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چیست که در چنین حالتی اصحاب پدرش را که بسیاری از آن‌ها از بنی‌هاشم و قریش و از اقوام حضرت بودند با آن تعبیرات تند مخاطب قرار می‌دهد؟ چرا این چنین به تفصیل به خدمات پدر و شوهرش اشاره می‌کند؟ پیداست که تنها مسأله این نیست که مزرعه‌ فدک از ایشان گرفته شده و می‌خواهند آن را پس بگیرند. آیا کسی که رسول خدا به او گفته است: «تو اولین کسی هستی که به من ملحق می‌شوی و حیاتت طولی نمی‌کشد» این‌ همه زحمت‌ به جان می‌خرد تا مزرعه‌ای را پس بگیرد؟!علاوه آیا راه پس گرفتن مزرعه این است که بیاید این‌گونه مردم را توبیخ کند؟! شاید خیلی راه ساده‌تری داشت. کافی بود بگویند: «من دختر پیغمبرم! احترام پیغمبرتان را نگه دارید و نان ما را قطع نکنید!» شاید اگر به این زبان می‌گفتند خیلی مخالفت نمی‌کردند؛ دست‌کم عده‌ای از مسلمانان با ایشان همراهی می‌کردند و می‌گفتند: «این‌که چیزی نیست اگر مال خودمان هم بود از آن می‌گذشتیم.» اما وقتی حضرت با این زبان توبیخ سخن می‌گویند انسان مطمئن می‌شود که این داستان فقط برای گرفتن یک مزرعه‌ نبوده و مسأله چیز دیگری است.

IMG_20200201_150817_267

قضیه چیست؟؟فاطمه می‌دید که مسیر رسالت و هدایت پیغمبر و آن راهی که خدای متعال به وسیله پیغمبر برای سعادت انسان‌ها باز کرده در حال منحرف شدن است. نگرانی و ترس فاطمه از این انحراف بود. اما برای این‌که در این فرصت کوتاه به همه بفهماند که حق با اوست و راهی که دیگران می‌روند اشتباه است، باید کاری کندکه داستانش تا آخر بماند. باید ثابت کند که علی است که لیاقت جانشینی رسول خدا را دارد و دیگران این صلاحیت را ندارند. از این رو داستان فدک را پیش کشید تا ثابت کند که این‌ها نه صلاحیت قضاوت دارند و نه از قرآن و نه از مسائل شرعی بهره‌ای برده‌اند و نه سابقه‌ درخشانی در زمان پیامبر و در زمان جنگ‌ها دارند.

مشـــــــــــــــروح خطبــــــــــــه دوم:

خودم را وشما نماز گزاران عزیز را در ابتدای خطبه دوم هم توصیه میکنم به تقوای الهی!

مطلب اول

شنبه ۱۲ بهمن ۶ جمادی‌الثانیه بازگشت حضرت امام خمینی(ره) به ایران (۱۳۵۷ هـ ش) و آغاز دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی

تبریک عرض میکنم با توجه به کمبود وقت فقط توصیه میکنم قدرانقلاب ،امام ،رهبری وشهدا را بدانیم ودین خودمان را نسبت به آنها ادا کنیم ان شاءالله هفته آینده صحبت خواهم کرد

مطلب دوم:

اشاره ای به راهپیمایی میلیونی عراق؛در جمعه گذشته

راهپیمایی میلیونی جمعه گذشته مردم عراق در بغداد، در پیش چشم متحیر جهانیان و در قاب نگاه خشمگینانه‌ی استکبار، یک نقطه عطف تاریخی است. پس از این راهپیمایی عراق را باید به گونه‌ای دیگر نگریست. این اتفاق یکی از معجزات خون پاک شهیدین مقاومت در ایران و عراق است.

علت آن که آمریکا جرأت کرد، سرداران مقاومت را مستقیما و علناً، هدف عملیات دزدانه و شبانه‌ی تروریستی قرار دهد، یک نکته بود؛ ” توهم عدم توان بازدارندگی ایران انقلابی و محور مقاومت در پاسخگویی“!

این توهم از آنجا ناشی شد که آمریکا از ماهها قبل تلاش کرده بود، دو بال اصلی جبهه مقاومت (لبنان و عراق) را با فتنه بی‌دولت سازی و گسترش آشوب‌های خشونت بار بشکند و با موج سواری بر اعتراضات بنزینی در ایران، اغتشاشات ضد انقلابی را با شدت و سرعت بیشتری در قلب محور مقاومت، گسترش ببخشد. او تصور می‌کرد، حوادث اخیر در منطقه ایران را به احتیاط واخواهد داشت. چرا که مردم ایران عصبانی و ناراضی‌اند و بخشی از مشکلات خود را ناشی از حضور سپاه در منطقه می‌دانند، ازسوی دیگر حکومت نیز بخاطر شرایط عراق و لبنان در عمق راهبردی خود و نیز آشوب‌های بنزینی، راه نادیده انگاری و فراموشی حادثه و عدم پاسخ را در پیش خواهد گرفت.

سیلی اول: کار مشترک مردم ایران و عراق؛ قصه شهادت بزرگ سلیمانی و ابومهدی المهندس، اما جریان را به گونه ای دیگر رقم زد، پیام سوگوارانه و حماسی رهبرحکیم انقلاب اسلامی، “انتقام سخت” را وعده داد. قیامتی انسانی و طوفانی الهی از خشم و سوگ و نفرت مقدس صدها میلیون انسان برخاست و سیل اشک‌های مردم کشورهای مختلف به ویژه ایران و عراق مانند خون شهیدین این دو کشور، به هم آمیخته شد و شرکت دهها میلیونی مردم دو کشور در تشییع و تجلیل و ترحیم این شهدای تاریخ ساز ،اولین سیلی گیج کننده را برچهره استکبار نواخت.

سیلی دوم: اقدام موشکی ایران؛ همزمان با تدفین پیکرهای مطهر شهدا، با پرتاپ جسورانه و شجاعانه‌ی موشک‌های ایران به مهمترین پایگاه راهبردی آمریکا در منطقه (عین الاسد) خواب را ازچشم آمریکا ربود و او را در شوک و بُهت دیگری فرو برد. اصابت دقیق ۱۳موشک و تلفات صدها نفری از مقتولین و مجروحین حادثه، حیثیت و آبروی سیاسی، نظامی، فناوری آمریکا را در منطقه و جهان برد. این سیلی سخت آنگونه است که پس ازگذشت سه هفته از آن، هنوز ایالات متحده از شوک آن بیرون نیامده است. چرا که این اولین اقدام نظامی یک کشور در طول ۸۰ سال گذشته بود.

سیلی سوم: تظاهرات میلیونی ضدآمریکایی مردم عراق؛ فراخوان هماهنگ گروههای مقاومت و یکپارچگی تحسین برانگیز رهبران گروههای مقاومت درعراق، موجب شد امواج از هم گسیخته انسانی که به تدریج و با برکت خون شهیدین مقاومت، در حال حرکت به سوی هم بود، با این وحدت راهبردی، به سرعت بهم پیوست و تبدیل به جریان بزرگ و ضداستکباری گردید. راهپیمایی جمعه گذشته بغداد، به درستی ثوره العشرین دوم، نام گرفت و حماسه ثوره العشرین اول را در صد سال گذشته (۱۹۲۰) به رهبری میرزای شیرازی دوم، زنده کرد. آن قیام به اخراج انگلیس منتهی گردید و قطعا راهپیمایی اخیر شروع یک حرکت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی برای اخراج آمریکا ازعراق خواهد بود. بدون تردید اخراج آمریکا ازعراق -که دیر هم نیست- به اخراج قطعی این کشور استکباری از کل منطقه غرب آسیا خواهد انجامید و انتقام سخت از خون شهدای مقاومت، تحقق خواهد یافت.امروزاخراج آمریکا از منطقه به یک شعار ورزم مشترک تمام گروههای مقاومت تبدیل شده است.

به یاری خداوند منتقم سیلی های دیگر از دیگر دوستان مقاومت و رهروان شهید سلیمانی در آینده ازسوی گروههای دیگر و کشورهای دیگر بر چهره نحس آمریکا و صهیونیسم نواخته خواهد شد.

IMG_20200201_150838_186

مطلب سوم:اشاره ای به یکی از محورهای سخنان مقام معظم رهبری در خطبه های نماز جمعه که هفته گذشته فرصت نشد به محضر شما عرضه بدارم.

البته محورهای متعددی در خطبه های مقام معظم رهبری هست که با توجه به وقت معدودی که داریم فقط به یک مورد اشاره میکنم .رهبرمعظم  انقلاب در خطبه‌ی اخیر شان در “جمعه انقلابی” در رساترین تعبیر اروپا را چنین معرفی می‌کنند: «آن جنتلمن‌های پشت میز مذاکره، همان تروریست‌های فرودگاه بغداد هستند.اینها همان‌ها هستند.تفاوتی نمی‌کند، لباس عوض می‌کنند

جنتلمن به چه کسی گفته میشود؟

جنتلمن” در زبان لاتین و انگلیسی به انسانهای مؤدب، باوقار، با شخصیت و شیک‌پوشی گفته می‌شود که قواعد اجتماعی و فرهنگی و اخلاقی جامعه را رعایت می‌کند و با رفتاری جذاب و محترمانه با دیگران مواجه می‌شود. اما واقعیت این است که این صفت امروز در آمریکا و اروپا بیشتر برای فریبکاری و دلبری موذیانه از ساده‌اندیشان و ظاهربینان به کار می‌رود.

انگلیس و فرانسه و سپس آلمان، در این فریبکاری سابقه‌ای طولانی و سیاه دارند.

اگرچه کشورهای دیگر اروپایی مانند؛ ایتالیا، هلند، پرتقال، اسپانیا و… دست کمی از این کشورها ندارند.اما حکایت انگلیس که ” ام الاستعمار” و مادر همه حکومتهای استعماری دنیا از جمله خود آمریکا است و رژیم پلید صهیونیستی ولیده نامشروع اوست، فرق دارد.

از سابقه دویست ساله‌ی انگلیس در آزار و اذیت و استعمار مردم مظلوم ایران، فقط اشاره به “هولوکاست ایرانیان” در اواخر حکومت قاجار و مرگ ۹ تا ۱۱میلیون نفر از جمعیت ۲۱میلیونی ایران بر اثر قحطی ساختگی و جنایات او در مشروطه و سپس در نهضت ملی شدن صنعت نفت کافی است. در دوران جنگ تحمیلی کمکهای بیشمار بریتانیا در اسناد مختلف آمده است. فروش ۷۸ نوع سلاح و تجهیزات نظامی و ترابری، که به بیش از ۲۰میلیارد دلار می‌رسد از آن جمله است.

مساعدتهای فرانسه در دوران دفاع مقدس به رژیم صدام آنچنان اهمیتی دارد که رسانه‌های آن روز اعتراف کردند؛ اگر فرانسه کمکهای خود را به مدت سه هفته به روی صدام ببتدد،رژیم بعث سقوط خواهد کرد.یکی از مهمترین این سلاحها،هواپیمای ” سوپر اتاندارد” و موشک‌های اگزوسه بود

نام آلمان برای ما ایرانیان به خصوص رزمندگان اسلام و جانبازان شیمیایی و مردم مظلوم شهرهای سردشت و اشنویه و سرپل ذهاب یادآور درد و رنج دائمی تا زمان مرگ و شهادت است.یکصد و پنجاه هزار جانباز شیمیایی و هزاران نفر از مردم عادی سه شهر فوق اکنون بیش از سی سال است با دردهای جانکاه پوستی و تنفسی و اعصاب و روان دست و پنجه نرم می‌کنند و صدها هزار خانواده درگیر، کمکهای ناجوانمردانه آلمان به صدام هستند. ۸۶شرکت از ۲۰۷شرکت آلمانی در ساخت سلاحهای شیمیایی به صدام حسین کمک کردند.در تاریخ ثبت شده است که آلمان با ساخت کارخانه‌ی سلاح شیمیایی در ۱۲۰کیلومتری شمال بغداد در مساحت ۲۵ کیلومتر مربع به ساخت مواد شیمیایی مانند؛ خردل،تابون و ساوین اقدام کرد و شریک اولِ رژیم بعثی در ۳۵۰۰بار حمله شیمیایی به رزمندگان اسلام و ۳۵ بار حمله شیمیایی به شهرهای ایران است.

اکنون برای همه ما باور پذیر است که اروپایی‌ها، همان جنتلمن‌های تروریستی هستند که فرقی با تروریستهای فرودگاه بغداد ندارند. سابقه تاریخی این سه کشور در قرنهای گذشته و در چهل سال گذشته و در یکسال گذشته و تامل منصفانه در آن کافی است که به وعده‌های توخالی و اهریمنی این شیطان‌های شیک پوش اعتماد نکند و بر سر میز مذاکره، مواظب چاشنی‌ها و تله‌های انفجاری این جنتلمن‌های تروریست باشد.لذا امروز منصفانه نیست اگر کسی از مذاکره صحبت کند

{والســــــــــــــــــــــــــــــلام علیکـــــــــــــــــــــــــــــم ورحمه اللـــــــــــــــــــــــــه وبـــــــرکاته}

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

-- بارگیری کد امنیتی --