نمازجمعه پرصلابت جمعه حسن آبادفشافویه به امامت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقااستیری امام جمعه محترم فشافویهدرتاریخ1394/12/07با حضوراقشارمختلف مردم درمصلی امام خمینی این شهربرگزارشد.امام جمعه محترم دربخشی ازخطبه دوم یادآورشدند:ملت ايران با خلق حماسه سياسى در عرصه انتخاباتى كه دشمن تمام توان خود را بر آن متمركز كرده، علاوه بر به نمايش گذاشتن اقتدار مردمى نظام اسلامى، همبستگى ملى و عزم و اراده ملى براى برداشتن گامهاى بلند جهت حركت رو به جلو، بسترها و زمينههاى خلق حماسه اقتصادى را فراهم خواهدکرد. هر ايرانى متعهد نسبت بهسرنوشت كشور و انقلاب، بايد در خلق اين حماسه سياسى نقشآفرينى كند.
عناوین خطبه اول:
1-شرح کوتاهی برخطبه حضرت زهرا(س)درمسجدالنبیقسمت چهارم.
2- دو عامل باعث ميشود که انسان چيزي را که ميداند انکار کند.
عناوین خطبه دوم
1- خطرنفوذدشمن جدی است!!!
2-منظور دشمن از تندرو كسانى است كه در انقلاب مصممترند!
مشــــــروح خطبـــــــــه اول:
أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم
خودم وهمه ی عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می کنم«أُوصِيکُمْ بِتَقْوَي اللَّهِ فَإِنَّهَا حَقُّ اللَّهِ عَلَيْکُمْ»
بحث مادرباره خطبه معروف حضرت زهرا سلاماللهعليهابودکه گفتیم حضرت زهرا سلاماللهعليها بعد از اشاره به حکمت بعثت انبياء و به خصوص بعثت پيغمبر اکرم صلياللهعليهوآلهوسلم به توضيح وضعيت جهان در زمان بعثت آن حضرت ميپردازند.گفتیم هدف اصلي حضرت از انشاء اين خطبه اتمام حجت درباره مسأله رسالت و ادامه آن يعني مسأله امامت است و ذکر مسأله فدک بهانهاي بود براي انجام رسالت و نقشي که ميتوانستند در هدايت مردم ايفا کنند؛ نقشي که اجراي آن از هيچ فرد ديگري ساخته نبود.
حضرت زهرا سلاماللهعليها وضعيت زمانهاي را توصيف ميکنند که پيامبر مبعوث به رسالت شدند؛ اما از آنجا که ميخواهند ويژگيهاي پيامبر و جانشين او را تبيين کنند فقط به ناهنجاريهاي ديني اشاره ميکنند. ميفرمايد: فِرَقاً فِي أَدْيَانِهَا؛ وقتي پيغمبر مبعوث شد، اديان مردم پراکنده بود و مذاهب مختلفي وجود داشت؛ عُكَّفاً عَلَى نِيرَانِهَا؛ عدهاي آتشپرست و معتکف در آتشکدهها بودند. عَابِدَةً لِأَوْثَانِهَا؛ عدهاي بتپرست بودند و سر و کارشان با بتکدهها بود. مُنْكِرَةً لِلَّهِ مَعَ عِرْفَانِهَا؛ دستهاي هم در حالي که عرفان به خدا داشتند خدا را انکار ميکردند. شايد اين جمله به معرفت فطري همه انسانها نسبت به خداي متعال اشاره داشته باشد، و شايد مراد از آن بيش از اين معنا باشد. يعني آن مردم با وجود معرفتهاي ظاهري که حجت را برايشان تمام ميکرده است خدا را انکار ميکردهاند. باور اين فرض کمي سخت است که انسان با وجود معرفت به چيزي آن را انکار کند. اما اين امر خيلي تعجبي ندارد. گاهي در زندگي روزمره خودمان تجربه کردهايم که گاهي انسان براي اينکه غرورش نشکند يا منافعي را به دست آورد يا از زير بار مسئوليتي شانه خالي کند، از قبول حقيقتي سر باز ميزند. نمونههايي از اين گونه افراد در قرآن ذکر شده است. وقتي حضرت موسي و حضرت هارون علينبيناوآلهوعليهماالسلام مبعوث شدند و براي دعوت فرعون نزد او رفتند و گفتند ما از طرف پروردگار عالميان آمدهايم فرعون رو به مردم کرد و گفت: «مَا عَلِمْتُ لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرِي؛( قصص، 38) من غير از خودم معبودي براي شما نميشناسم. موسي فرمود: «لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنزَلَ هَـؤُلاء إِلاَّ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ؛( اسراء، 102) تو قطعاً ميداني که خداي آسمان و زمين هست و اين معجزات را او ايجاد ميکند.» کداميک راست ميگفتند؟ مسلما حضرت موسي دروغ نميگفت. فرعون ميدانست. پس چرا انکار ميکرد؟ وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا؛ (نمل، 14) دو عامل باعث ميشود که انسان چيزي را که ميداند انکار کند. يکي وقتي که ميخواهد حقي را به ظلم و ستم از ديگري سلب کند، و ديگري وقتي که ميخواهد بر ديگري برتري پيدا و رياست پيدا کند. اين دو انگيزه نفساني باعث ميشود که انسان چيزهايي را که ميداند انکار کند. اين دو عامل ممکن است در نفس ما هم وجود داشته باشد. وقتي انسان به حق خودش راضي نباشد و ناآگاهانه، نيمهآگاهانه يا آگاهانه ميخواهد به ديگري بگويد: من از تو بالاترم! حق را انکار ميکند.
قرآن ميفرمايد: «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا؛ (قصص، 83)سعادت آخرت براي کساني است که دنبال برتري بر بندگان خدا نباشند.» ريشه همه مفاسد اجتماعي از اينجاست که کساني ميخواهند يک سر و گردن بالاتر باشند. اين موجب فساد و بدبختي انسان ميشود. اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمايند: «کسي که بخواهد بند کفشش از بند کفش ديگري بهتر باشد، طالب علو است( تفسير نورالثقلين، ج4 ص144)آنچه فرعون را فرعون کرد، همين خصلت برتري طلبي بود. قرآن ميفرمايد:
فرعون برتريطلب بود.» ريشه همه مفاسد همين يک کلمه است. اگر ما ميخواهيم فرعوني نباشيم بايد سعي کنيم دنبال برتريطلبي نباشيم؛ بلکه دنبال انجام وظيفه باشيم. پس اينکه حضرت زهرا سلاماللهعليها ميفرمايد: منکرة لله مع عرفانها، نکتهاش همين است که کساني با اينکه خدا را ميشناختند اما اگر ميخواستند از خدا اطاعت کنند آن احساس برتريطلبيشان ارضا نميشد.
مشـــــــروح خطبــــــــــــــــــه دوم:
خودم و تمامی عزیزان را به تقوای الهی دعوت می کنم،
درخطبه دوم پیرامون انتخابات وسه نکته ازسخنان مقام معظم رهبری دردیدارمردم نجف آباداشاره میکنم:برگزارى انتخابات پرشكوه در نظام جمهورى اسلامى، هميشه يك مقطع درخشان براى ملت ايران بوده و آثار و بركات حضور گسترده مردم در انتخابات، بلافاصله در مسائل داخلى و بين المللى، خود را نشان مى دهد. اگر در اين انتخابات انسان هاى صالح، كارآمد، با نشاط، مؤمن، نجيب و امين انتخاب شوند، قطعاً كشور شاهد جهشى بزرگ براى پيشرفت و توسعه خواهد بود. استقبال خوب مردم از انتخابات و برگزيده شدن افراد اصلح در واقع پافشارى بر همين الزامات و حفظ استقلال و عزت ملى و پيشرفت همه جانبه كشور است.صندوق رأى جايى است كه ديدگاه ها و نظرات مختلف از طريق آن بازتاب پيدا مى كند و در قالب كرسى مجلس شوراى اسلامى، صندلى رياست جمهورى، كرسى مجلس خبرگان رهبرى و شوراهاى شهر و روستا متجلى مى شود.
در روزهاى گذشته ودرآستانه انتخابات و در حالى كه كشور براى يك حماسه سياسى ديگر آماده مىشود مقام معظم رهبری در ديدار با مردم نجفآباد به بيان نكاتى پرداختند كه شايسته است از سوى همه مسؤولان و سياسيون و مردم كشور مورد توجه قرار گيرد. توصيههاى صريح و روشن رهبر معظم انقلاب در اين ديدار و نكاتى كه معظم له در باب انتخابات و نقشههاى دشمن در آن بيان داشتند ازجمله مهمترين مسائلى است كه بايد مورد توجه قرار گيرد.بنده دراین فرصت کوتاه به سه نکته اشاره میکنم:
نکته اول:خطر نفوذ
مقام معظم رهبری در اين ديدار با تكيه مجدد بر مسأله خطر نفوذ دشمن و هشدار دادن نسبت به آن نشان دادند كه ايشان براى اين خطر اهميت جدى قائل هستند و همگان را نسبت به آن برحذر داشتند. تكرار فراوان مسأله خطر نفوذ در بيانات سالهاى اخير رهبر معظم انقلاب اسلامى بهخصوص بعد از مذاكرات هستهاى نشان از آن دارد كه معظم له نگرانى جدى نسبت به اين مسأله دارند و با هشدارهاى خود در حقيقت زمينه اين مسأله را از ميان مىبرند و مسؤولان و كشور را نسبت به اين خطر آگاه مىكنند. هوشيارى مردم در انتخابات و راى درست آنها به كسانىكه شائبه نفوذ دشمن را از ميان ببرند، مىتواند در اينزمينه مؤثر باشد.
لذابا تكيه مجدد بر مسأله خطر نفوذ دشمن به برخى از كانديداهاى انتخاباتى كه در روزهاى اخير از سوى دشمنان ملت مورد تبليغ قرار مىگيرند، متذكر شدند كه بايد به كلام امام برگردند و متوجه باشند كه وقتى دشمن با هدف ايجاد تفرقه در حال حمايت از آنان است و از ايشان تعريف مىكند، مانع اين عمل دشمن شوند و بىدرنگ از دشمنان اين ملت بيزارى بجويند. اين توصيه صريح در حالى صورت مىگيرد كه در روزهاى اخير و در نزديكى انتخابات، شاهد دخالت مستقيم دشمن در انتخابات و تلاش انگليس خبيث و آمريكاى جنايتكار براى ايجاد دودستگى در كشور هستيم. دشمنان ملت ايران با تبليغ و تعريف از برخى از كانديداها تلاش مىكنند كه در كشور دودستگى ايجاد كنند و چنين جلوه دهند كه كشور دچار اختلافات عميق و گستردهاى است كه آنان از آن خشنود هستند. اين در حالى است كه اگر كانديداهايى كه از سوى دشمن تعريف مىشوند صراحتاً از دشمن ابراز بيزارى كنند، مسأله تمام مىشود و هم اين تهمت از خود آنان دفع مىشود و هم زمينه اختلاف از ميان مىرود.
این که اين افراد در برابر دشمن ملت ايران و استعمار پير انگليس موضع بگيرند وبیزاری به جویند نه کارسختی است ونه توقع زیاذی!!!!چنانكه در چند روز اخير شاهد آن بوديم برخى از ياران انقلاب كه نامشان در فهرستهايى آمده بود كه انگليس خبيث از آن حمايت و تعريف كرده بود از دشمن بيزارى جستند و موضع خود را صراحتاً بيان داشتند که تشکرمیکنیم.اما انتظار مىرود همه مسؤولان سابق و كنونى كه در چنين وضعيتى قرار گرفتند و دشمن چنين طرحى را در مورد آنها اجرا كرده است، چنين اقدامى را انجام دهند و صراحتاً توى دهن دشمن بزنند.
نکته دوم:استفاده نکردن ازادبیات دشمن
تذكر روشن و صريح ديگر مقام معظم رهبری اين بود كه در ادبيات سياسى كشور درست نيست كه نيروهاى انقلاب اسلامى از ادبيات دشمن براى يكديگر استفاده كنند، ايشان خاطرنشان ساختند: اسلام طرفدار راه وسط و ميانه است اما وسط از نظر قرآن مقابل تندرو نيست، مقابل انحراف است. تند رفتن در صراط مستقيم چيز بدى نيست. منظور دشمن از تندرو كسانى است كه در انقلاب مصممترند، حزباللهىها را مىگويند و ميانهرو را كسى مىدانند كه در برابر آنها تسليم باشد.
از همين جهت ايشان متذكر شدند كه: از ادبيات سياسى دشمن استفاده نكنيم. دشمنان انقلاب از روز اول تعبير «تندرو» و «ميانهرو» را استفاده كردند. از نظر آنها از همه تندروتر، امام بزرگوار بود؛ امروز هم بندهى حقير را از همه تندروتر مىدانند.
نکته سوم:خصوصیات مجلس موردقبول
علاوه بر اين، در اين ديدار رهبر معظم انقلاب به خصوصياتى كه بايد در مجلسيان مورد توجه قرار گيرد پرداختند و خاطرنشان كردند كه ملت ايران مجلسى مىخواهد كه درد مردم را بشناسد و شجاع و متدين باشد و دولت را به سمت اقتصاد درونزا سوق دهد؛ به وظايف خود آشنا باشد و مرعوب آمريكا نباشد.
اين خصوصيات كه از سوى رهبر معظم انقلاب مورد توجه قرار گرفت، بايد از سوى همه مردم در رأى دادن مورد دقت نظر قرار گيرد. البته اين خصوصيات ذكرشده بهگونهاى است كه حرف دل قاطبه ملت ايران است و واقعاً مردم از چنين انسانهايى و چنين شخصيتهايى حمايت مىكنند. مقام معظم رهبری در اينباره خاطرنشان كردند: ملت ايران مجلسى مىخواهد كه علاج درد مردم را بشناسد. مجلس متدين، متعهد و شجاعى كه فريب ترفند دشمن را نخورد. مجلسى كه به عزت و استقلال اهميت دهد و مقابل طمع قدرتهايى كه دستشان از ايران كوتاه شده و مىخواهند برگردند بايستد. مجلسى كه دولت را موظف به اقتصاد درونزا كند.
بر اين اساس تدين، تعهد، شجاعت، فريب دشمن را نخوردن، توجه به عزت و استقلال، مقابله با دشمنان، توجه به اقتصاد كشور و اقتصاد درونزا ازجمله خصوصياتى است كه بايد مورد توجه مردم قرار گيرد.
والســـــــــلام علیکــــــــــــم ورحمــــــــــــــه الله وبــــــــــــرکاته