اخبار ویژه
خانه / اخبار ویژه / نکته چهارم پیرامون دعای هفتم صحیفه سجادیه ” هرگاه که بلا نازل شد بر شما باد که دعا و تضرع به درگاه خدای تعالی داشته باشید. “

نکته چهارم پیرامون دعای هفتم صحیفه سجادیه ” هرگاه که بلا نازل شد بر شما باد که دعا و تضرع به درگاه خدای تعالی داشته باشید. “

نکته چهارم پیرامون دعای هفتم صحیفه سجادیه

” هرگاه که بلا نازل شد بر شما باد که دعا و تضرع به درگاه خدای تعالی داشته باشید. “

بســـــــــــم الله الـــــرحمـــــن الـــــرحیــــــــــم 

«فرازپنجم،ششم وهفتم»

وَ قَدْ نَزَلَ بِی یَا رَبِّ مَا قَدْ تَکَاًّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ. وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَیَّ وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَیَّ. فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَوَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ وَ لَا مُیَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.

ترجمه:این جمله به منظور مقدمه‌چینی برای جلب رحمت الهی است که با اظهار عجز و ناتوانی و اضطرار باشد که عنایت حق را معطوف خویش گرداند؛ پروردگارا محنتی وحوادثی بر من روی آورده که سنگینی آن سخت به زحمتم انداخته وپریشان حالم ساخته  و باری بر دوشم فرود آمده که از گرانی آن پشتم خمیده ومرا به رنج وغم افکنده  اگرچه به ظاهر برای هریک از گرفتاری‌ها سببی هست و لکن من می‌دانم که سر رشته به دست تو است و آنچه به من رسیده از ناحیهٔ تو است.وبه اقتدار توبرمن روآورده، این تویی که با دست قدرتت این سیلی به من زدی و با سلطنتت این سیل را به سوی من روانه کردی. آنچه را که تو وارد کنی وغمی را ومشکلی را که روانه سازی کسی نتواند زائل کنددری  را که تو ببندی کس نتواند گشود و اگر تو بگشایی کس نتواند بست.کسی آسان نتوان ساخت وکسی یاری نتوان کرد آن را که تو خوارسازی.

 download

شداید و گرفتاری ها و حوادث ناگوار گاهی چنان انسان را خسته و ناتوان می کنند که تمام توان خود را از دست داده و تحمل کمترین فشار درونی و بیرونی را ندارد، و در مسیر زندگی خود جز تاریکی و یاس و ناامیدی چیزی نمی بیند و درهای نجات را بر خود بسته می انگارد.

آنان که به خدای متعال یعنی قدرت حکیمانه برتر و نیروی لایزال غیر متناهی امیدوارند، هرگز شداید زندگانی بر آنان غالب نمی گردد. لذا به هر مقدار که حوادث ناگوار آنان را احاطه کند، نه تنها امیدشان به یاس تبدیل نمی شود، بلکه قدرت فوق العاده ای از ایمان به دست می آورند که آن را سپر حوادث قرار می دهند.و لا ناصر لمن خذلت و آن کس را که در حریم نصرت و یاری تو قرار نگیرد، هرگز یاوری نخواهد داشت. و لذا در سوره مبارکه آل عمران آمده است:إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَکُمْ وَإِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۶۰﴾

اگر خدا شما را یارى کند هیچ کس بر شما غالب نخواهد شد و اگر دست از یارى شما بردارد چه کسى بعد از او شما را یارى خواهد کرد و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند

مرحوم کلینی از امام موسی بن جعفر (ع) روایت کرده است که فرمود: هیچ بلایی بر بنده نازل نمی‌شود که خدای تعالی به دل او بیندازد که دعا کند مگر اینکه رفع آن بلا نزدیک خواهد بود و هیچ بلایی بر بنده نازل نمی‌شود که آن بنده از دعا کردن خودداری بکند مگر آنکه آن بلا طولانی خواهد بود پس هرگاه که بلا نازل شد بر شما باد که دعا و تضرع به درگاه خدای تعالی داشته باشید. و از امام صادق (ع) روایت می‌کند که فرمود: آیا بلای درازمدت را از کوتاه‌مدت تشخیص می‌دهید؟ عرض کردیم؛ نه فرمود: هرگاه به دل یکی از شما الهام شد که هنگام بلا دعا کند پس بدانید که آن بلا کوتاه‌مدت است.

همه ما در زندگی با ناملایمات و مشکلاتی در طول زندگی دست و پنجه نرم کرده و می کنیم و در خیلی مواقع هم از این بابت شاکی بوده ایم و اگر خیلی آدم خوب و خدا محوری باشیم و این گلایه و شکایت را به زبان نیاوریم، در دل خود و هنگامه های نجوا کردن با خدا این علامت سؤال برایمان وجود دارد که چرا اینقدر سختی و مشکلات؟!!

دراین جا خوب است به این نکته اشاره کنم که مصائب و مشکلاتی که در زندگی با آن ها مواجه می شویم  به طور کلّی بر چند قسم هستند:

قسم اول: مصائبی که نتیجه ی وضعی عملکرد خودمان می باشدکه هم در آیات وهم روایات به آن اشاره شده است.در این مورد خداوند متعال در کلام شریف خویش این چنین می‌فرماید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها؛ اگر نیکى کنید، به خودتان نیکى می‌کنید و اگر بدى کنید باز هم به خود می‌کنید».[اسراء/7]

و از این قبیل داستان‌ها در طول تاریخ، بسیار اتفاق افتاده، مردمی که به خویش ظلم کرده و از مسیر حق و هدایت انحراف پیدا کرده‌اند و دنبال دنیا و جاه‌طلبی بوده‌اند، خداوند هم سرنوشت آنان را آن گونه که به اختیار، خودشان خواسته‌اند و دنبال آن بوده‌اند رقم زده.

از جمله این سرگذشت‌ها، داستان قوم یهود بوده که چندین مرتبه خداوند به آنان نعمت عافیت عنایت فرمود، تا آنجا که بنی‌اسرائیل دارای مقام و شوکتی بودند، امّا سرکشی و طغیان کردند، حتی پیامبران خود را هم کشتند

 امروزه هم داستان ما چنین می‌باشد، اگر دنبال عمل خیر باشیم، در واقع به خودمان خیر رسانده‌ایم و اگر دنبال عمل شر باشیم در واقع برای خودمان شر و فساد را فراهم کرده‌ایم.

قسم دوم: مصائبی که از ناحیه دیگران بر ما تحمیل می شود: در آیه 41 سوره «روم» مى خوانیم: «ظَهَرَ الْفِسادُ فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النَّاسِ لِیُذِیْقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛

خداوند میخواهد عکس العملهای کارهای مردم را به آنها نشان دهد ونتیجه بعضی از اعمالی که انجام داده اند به آنها بچشاند شاید بیدار شوند وبه سوی حق برگردند.لذا در این آیه هم خداوند یک هدف تربیتی را دنبال میکنند وآن اینکه تا طعم تلخ نتیجه اعمال خود را نچشند به خود نمی آیند!!

اما باز لازم است به این نکته اشاره کنم که مؤمن واقعی چون تسلیم رضای الهی است هنگام گرفتاری ،آرامش روحی و روانی واقعی دارند، چرا که می دانند و یقین دارند که خدای متعال خیر حقیقی بنده اش را می خواهد نه خیری را که ما آن را خیر توهّم کرده ایم. «… عَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون؛ چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است؛ و چه بسا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است؛ در حالی که خدا مى ‏داند، و شما نمى ‏دانید» (البقره:216)

  قسم سوم:  امتحانات الهی

 هدف از امتحان چیزی نیست مگر شکوفا ساختن استعدادهای الهی ما: آزمایش یکی از سنتهای خداوند در مورد انسانهاست، چنانکه خداوند در قرآن می‌فرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین»؛ (قطعاً همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها، آزمایش مى کنیم؛ و بشارت ده به استقامت کنندگان)(سوره بقره، آیه 155)

به چند مثال ساده در این زمینه توجه بفرمایید:

بسیارى از حوادث تلخ به خاطر عدم دقت و مدیریّت خود ماست. اگر در داد و ستدها، اسناد تجارى را محکم تنظیم نکردیم و ضامن و وثیقه از طلبکار نگرفتیم و او مال ما را نداد، مقصّر خود ما هستیم.

اگر روى حوض آب نرده نگذاشتیم و کودک در آن افتاد و غرق شد، مقصّر خود ما هستیم.

اگر مراعات بهداشت، قوانین رانندگى و آداب اجتماعى را نکردیم و گرفتار امراض و تصادفات و تحقیرها شدیم، مقصّر خود ما هستیم.

پس باید توجه داشت که هر مشکل و ناراحتی که در دنیا عارض انسان می شود، چه خود باعث آن باشد و چه خود نقشی در آن نداشته باشد، در هر حال عکس العمل صحیح انسان را می طلبد و عکس العمل صحیح را دین (عقل و نقل ) مشخص می کند. لذا در مواجهه با هر مشکل و درد و رنج و ناراحتی بلافاصله باید دید وظیفه ی دینی ما در مقابل آن چیست؟

امتحان مؤمنین حقیقى غربال اخلاق ها و کردارهاى آنان است، تا رذائل از جان آنان ریخته شده و فضائل فطرى او شکوفا گردد و این آزمایش، مؤمنین را قدم به قدم به درجات برتر مى کشاند و آنها را مقرّب الهى مى سازد و امتحان فاسقان و کافران حقیقى، ظاهر ساختن خباثتهاى درونى از عمق جان آنان و ریزش تدریجى فضایل قشرى و ظاهر نماى آنان است.

{والســــــــــلام علیکــــــــــم ورحمـــــه اللـــــه وبرکاتـــه}

{پایان نکته چهارم}ادامه دارد….

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

-- بارگیری کد امنیتی --