اخبار ویژه
خانه / اخبار ویژه / حجت الاسلام والمسلمین استیری،امام جمعه باقرشهر وکهریزک: یکى از مقاطع مهم و نقاط عطف تاریخ معاصر ما، کودتاى سوم اسفند رضاخانى است

حجت الاسلام والمسلمین استیری،امام جمعه باقرشهر وکهریزک: یکى از مقاطع مهم و نقاط عطف تاریخ معاصر ما، کودتاى سوم اسفند رضاخانى است

به گزارش دفتر امام جمعه باقرشهر نماز باشکوه جمعه 29 بهمن ماه 1400  مصادف باشانزدهم رجب المرجب 1443 ،به امامت حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالعلی استیری امام جمعه محترم باقر شهر وکهریزک در مصلی باقرشهر وباحضوراقشار مختلف مردم برگزار شد.

عناویـــــن خطبـــــــــــه اول:

۱. خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: در هیچ کاری به این اندازه تردید ندارم که مؤمن را ناراحت کنم .

۲ . بلاها و مصائبی که به انسان می‌رسد، سه قسم است.

عناویـــــن خطبــــــــــه دوم:

۱ . صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه‌گاه محرومان بوده است.

 ۲. هجمه ای که نسبت به روحانیت رقم میخورد خورد،با هیچ دوره قابل مقایسه نیست.

۳ . براى برداشتن گام‌هاى استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت.

مشــــــروح خطبــــــه اول:

اعوذ باللـــــــه مـن الشیــــطان الرجیــــــم              بســــــــم الله الـــــرحمـــــــــن الرحیـــــــــــــم

عبادالله اوصِیکُمْ و نفسی بِتَقْوَى اللَّهِ بندگان خدا شما را و خودم را سفارش می کنم به تقوای الهی،

موضوع بحث مادرهفته گذشته  پیرامون حدیث قُرْب نَوَافِل بود که گفتیم حدیث معروف و مشهوری است .

که از جایگاه مؤمن نزد خدا سخن گفته است. فراز اول را عرض کردم که خداوند فرمود:هرکس به دوستى از من اهانت کند، آشکارا به جنگ من آمده و من به‌یارى دوستانم از هر چیز شتابان‌ترم.

امافرازدوم: مَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَیْ‏ءٍ أَنَا فَاعِلُهُ کَتَرَدُّدِی عَنْ وَفَاهِ الْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَکْرَهُ مَسَاءَتَهُ 

من در هر کاری که انجام دهم، آن اندازه تردید ندارم که دربارۀ وفات مؤمن تردید دارم، او از مرگ بدش آید و من ناراحت کردن او را خوش ندارم

می‌فرماید: شیعه، گاهی ناراحت می‌شود، اما صلاحش در این است که این ناراحتی را داشته باشد. من می‌خواهم جانش را بگیرم، اما نمی‌خواهد جان بسپارد و خیال می‌کند که ماندن در این دنیا برایش خوب است. گاهی فقر به او می‌دهم، اما نمی‌خواهد، برایش سخت است. گاهی دچار مصیبت می‌شود، جزع و فزع می‌کند و نمی‌تواند صبر کند و استقامت ندارد.

خداوند سبحان در این حدیث قدسی می‌فرماید: در هیچ کاری به این اندازه تردید ندارم که مؤمن را ناراحت کنم. معنای این جمله این است که هیچ کاری برای من سخت‌تر از ناراحت کردن مؤمن نیست. خداوند که بین وجود و عدم، مردّد نمی‌شود، پس معنایش همین است که برای خدا خیلی مشکل است که بنده‌اش را ناراحت کند. اما صلاح بنده در این است که ناراحت شود. چون صلاح است، خداوند سبحان که باید طبق مصالح و مفاسد عمل کند.

توجه  بفرمایید بلاها و مصائبی که به انسان می‌رسد، سه قسم است؛ قسم اوّل، مصائب اکتسابی است.

یعنی بلایای انسان، در اثر عملکرد خود اوست. قرآن کریم می‌فرماید: (شوری، 30)

«وَ مَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُو عَنْ کَثِیر»

 «و هرگونه مصیبتى به شما برسد، به سبب دستاورد خود شماست، و خدا از بسیارى درمى‏گذرد.»

مثلاً افراد گناهکار، در اثر گناه و نافرمانی، معمولاً زندگی پریشان و ناآرامی دارند و این مصیبت را خود به‌وجود آورده‌اند. سپس می‌فرماید: خداوند متعال از خیلی از گناهان و اشتباهات شما می‌گذرد، وگرنه مصائب شما شدیدتر بود.

قسم دوّم، بلاهایی است که از سوی جامعه به انسان تحمیل می‌شود.

نظیر موانعی که جبر جامعه برای ازدواج و اشتغال جوانان پدید می‌آورد. این مشکلات نیز ارتباطی به خداوند ندارد ازطرف جامعه است. قرآن کریم می‌فرماید:{نحل، 112}

 «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَهً کانَتْ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ»

«و خدا شهرى را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان مى‏رسید، پس [ساکنانش‏] نعمت‌هاى خدا را ناسپاسى کردند، و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‏دادند، طعم گرسنگى و هراس را به [مردم‏] آن چشانید.»

قسم سوّم از بلاها که موضوع بحث ماست، مصائبی هستند که انسان در وقوع آن دخالت و تقصیری ندارد و در واقع، آن بلا یا مصیبت، از جانب خداوند متعال است.
اهل دل مصائب خدادادی را از الطاف خفیّۀ خداوند متعال می‌دانند. گاهی الطاف پروردگار متعال، آشکارا به انسان می‌رسد که به آن الطاف جلیّه گفته می‌شود. نعمت‌های ظاهری نظیر زندگی خوب، خانوادۀ صالح و بدن سالم، از الطاف جلیّه محسوب می‌شوند. گاهی لطف و مرحمت خداوند، پنهانی و در قالب یک بلا یا مصیبت به وی می‌رسد و به آن الطاف خفیّه می‌گویند.

آنچه در این روایت آمده، راجع به مصائب خدادادی یا الطاف خفیّۀ خداوند متعال است. گاهی مصائب بزرگی برای بندگان پدید می‌آید و باید بداند که صلاح و مصلحت او در تحمّل آن مصائب است. باید صبور باشد و استقامت بورزد تا بتواند موفق شود.

گاهی بنده توجه ندارد و برای خود شرّ می‌خواهد، تصوّر می‌کند خیرش در آن دعاست، امّا شرّ اوست، لذا به او نمی‌دهند. به قول قرآن کریم:

«وَ عَسی‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون»
مشــــــروح خطبــــــه دوم:

ابتدا خودم را وشما عزیزان نماز گزار را در ابتدای خطبه دوم هم توصیه میکنم به تقوای الهی

بایدبدانیم که گرفتاری‌های ما از کجاست! «ألا إنَّ داءَکُمُ الذُّنوبُ، و دَواءَکُمُ الاستِغفارُ»(جامع الاخبار/ ص57)-بدانید که درد شما گناهان است و دارویتان استغفار!-. باور کنیم که واقعا داروی دردهای ما استغفار است! امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: درهای بلا و گرفتار را با استغفار، به روی خود ببندید. «اِدفَعوا اَبوابَ البَلاءِ بِالاِستِغفار»(وسائل‌الشیعه/ ج9/ ص29)؛ یعنی گناهان ،بلاها و خطراتی که در زندگی تهدیدتان می‌کند، یا اگر گرفتاری‌هایی دارد می‌آید یا آمده، با استغفار آن‌ها را برطرف کنید.

باتوجه به وقتی که داریم دو مطلب را به محضر شما نمازگزاران عزیز تقدیم میکنم:
یکشنبه 1 اسفند شهادت حجت‌الاسلام شیخ فضل‌ اللَّه محلاتی (1364 ش)روز روحانیت و دفاع مقدس

اول اسفند ماه سال ۱۳۶۴ بود که هواپیمایی با مسافرانی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و برخی قضات دادگستری عازم جبهه‌های دفاع مقدس بود. این هواپیما پس از دقایقی، مورد حمله دو فروند هواپیمای جنگی دشمن قرار گرفت و چهل نفر از یاران امام و انقلاب و از جمله آیت‌الله شیخ فضل‌الله محلاتی را آسمانی کرد و به همین جهت این روز، به عنوان «روز روحانیت و دفاع مقدس» نامگذاری شده است.

صدها سال است که روحانیت اسلام تکیه‌گاه محرومان بوده است روحانیت در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارت‌ها و تلخی‌هایی متحمل شده‌اند و همراه با تحمل اسارت‌ها و تبعیدها، زندان‌ها و اذیت و آزارها و زخم زبان‌ها، شهدای گران‌قدری را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نموده‌اند.

از فیضیه گرفته تا سلول‌های مخوف و انفرادی رژیم شاه ، کوچه و خیابان تا مسجد و محراب امامت جمعه و جماعات و از دفاتر کار و محل خدمت تا خطوط مقدم جبهه‌ها و میادین مین، خون پاک شهدای حوزه و روحانیت افق فقاهت را گلگون کرده است روحانیت با کمی امکانات، تفکر اسلام ناب را بر افکار و اندیشه مسلمانان جاری ساخته است

در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی، علمای اسلام اولین کسانی بوده‌اند که بر تارک جبین‌شان خون و شهادت نقش بسته است. کدام انقلاب مردمی – اسلامی را سراغ داریم که در آن حوزه و روحانیت پیش‌کسوت شهادت نبوده‌اند و بر بالای دار نرفته‌اند و اجساد مطهرشان بر سنگ‌فرش‌های حوادث خونین به شهادت نایستاده است؟

1)  «میرزا مسیح مجتهد تهرانی» (1263-1194ه. ق) در فتوا علیه روسیه بعد از معاهده ترکمنچای و واقعه قتل گریبایدوف (22 بهمن 1207) -صد و پنجاه سال قبل از انقلاب اسلامی -.

2)  «ملا علی کنی» (1306-1220ه. ق معادل 1267-1148ه. ش) در مبارزه با قرارداد استعماری رویتر و مقابله با تأسیس فراموشخانه (لژ فراماسونری میرزا مَلکُم خان) و….

3)  «میرزای شیرازی اول» (1312-1230ه. ق معادل‌1273-1194ه. ش) در جریان نهضت تنباکو که به تعبیر امام خمینی سلام الله علیه: «آن نصف سطر میرزای شیرازی رضوان الله علیه مملکت ما را از تو حلقوم خارجی‌ها بیرون کشید.» (صحیفه امام، ج‌9، ص‌537)

4)  «سید محمد کاظم یزدی» – صاحب عروه- (1337-1247ه. ق) در فتوا به وجوب دفاع مسلمانان از وطن مقابل حمله ایتالیا به لیبی، انگلیس به عراق و روسیه به ایران.

5)  «آخوند خراسانی» – صاحب کفایه- (1329-1255ه. ق معادل 1290-1218ه. ش) در حمایت از نهضت مشروطه.

6)  «میرزای شیرازی دوم» (1338-1258ه. ق) در فتوای جهاد شیعیان عراق علیه استعمار انگلستان.

7)  «شیخ فضل الله نوری» (1327-1259ه. ق معادل‌1288-1222ه. ش) در نهضت مشروطه مشروعه.

8)  «آقا نجفی اصفهانی» (1332-1262ه. ق معادل‌1293-1225ه. ش) و برادرش «حاج آقا نورالله» (1346-1278ه. ق معادل‌1306-1238ه. ش) در مبارزات شان با استعمار، حمایت شان از مشروطه و جهاد اقتصادی شان در تأسیس «شرکت اسلامیه».

9)  «سیّد عبد الحسین لاری» (1342-1263ه. ق معادل 1303-1226ه. ش) در حمایت از نهضت مشروطه و فتوای جهاد علیه استعمار انگلستان.

10)  «شیخ الشریعه‌ی اصفهانی» (1339-1266ه. ق) در فتوای لزوم استعمال اجناس ساخت داخلی و اجتناب از از استفاده از مصنوعات خارجی.

امروز شبهاتی در خصوص مسائل دینی، انتشار کلیپ هایی در وهن دین و هجمه ای که نسبت روحانیت درفضای مجازی رقم میخورد خورد، نگران کننده هست. با هیچ دوره قابل مقایسه نیست که متاسفانه حتی در بین برخی از متدینین متاثر از فضای مجازی نیز این شبهات شنیده می شود. امروز همانگونه که مقام معظم رهبری در دیدار مردم آذربایجان شرقی فرمودندببینید دشمن کجا را هدف قرار داده است دشمنان دوتا کار انجام دادند وانجام میدهند یکی فشار اقتصادی است ودیگری هم عملیات رسانه ای که با لجن پراکنی ارکان نظام را از جمله روحانیت اصیل را با دروغ و تهمت و شایعه مورد هجمه قر ار میدهند که اگر جرأت کنند حتی به حضرت امام هم تهمت میزنند لذا همه ما باید هوشیارانه عمل کنیم و با جهادتبیین مسائل را برای نسل جوان تشریح کنیم البته جایگاه روحانیت در بین مردم ما قوی‌تر از آن است که با این اعمال تضعیف شودهم اکنون نیز با وجود همه مشکلات و ناملایمات روحانیت همچنان پای کار مردم و انقلاب است و در دفاع از استقلال همه ارکان کشور حضور جدی دارد{تکبیرنمازگزاران}

سه‌شنبه 3 اسفند 20 رجب کودتای انگلیسی رضاخان

دربیانیه گام دوم، مقام معظم رهبری میفرمایند: «عزیزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه‌ى خود یا گوش سپردن به تجربه‌ى دیگران نمى‌توان دانست.» و «براى برداشتن گام‌هاى استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این‌راهبرد غفلت شود، دروغ‌ها به جاى حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهاى ناشناخته قرار خواهد گرفت.»درواقع همان جهاد تبیین که مقام معظم رهبری برآن تاکید دارند.

یکى از مقاطع مهم و نقاط عطف تاریخ معاصر ما، کودتاى سوم اسفند رضاخانى است.

حکومت رضاشاه از سلطنتش که شروع نشد، از کودتاى 1299 شروع شد؛ استبداد از آن وقت شروع شدصد ویک سال پیش، در اسفند 1299 شمسى، قواى قزاق به فرماندهى رضا خان از قزوین به‌سوى تهران حرکت کرده و بدون هیچ مانعى، در سوم اسفند، تهران را تصرف نمودند. با ورود قزاق‌ها، احمدشاه قاجار از روى ترس و ناچارى، رضاخان را به‌عنوان فرمانده کل قوا و همدست وى، سیدضیاءالدین طباطبایى را به سمت نخست وزیرى منصوب کرد. این موضوع ازجمله رویدادهاى تاریخى است که باید ابعاد آن‌را مورد بررسى قرار داد. که مورد تحریف قرار نگیرد اگرچه امروزبا دو تحریف بزرگ مواجه هستیم:

تحریف اول؛ انکار نقش انگلستان

کودتاى سوم اسفند، صد در صد یک کودتاى انگلیسى بود و رضا شاه خود در جلسه‌اى با حضور چند نفر ازجمله دکتر مصدق و… اظهار مى‌کند: «من را انگلیسى‌ها آوردند.» اساسا در ایران آن زمان، با توجه به سلطه‌اى که انگلستان داشت چنین حرکت بزرگى نمى‌توانست صورت بگیرد و تأیید انگلستان را نداشته باشد.

اما متأسفانه در تاریخ نگارى‌ها، هم دوره پهلوى و هم بعد از انقلاب، برخى از افراد سعى کردند که در این مسأله بدیهى تشکیک و تحریف کنند؛ در حالیکه آن‌هایى که این مسأله تردید مى‌کنند، به نظر مى‌رسد یا از عالم سیاست اطلاعى ندارند یا این‌که با ترفندهاى پیچیده انگلیسى‌ها در اعمال نفوذ و اعمال سلطه آشنایى ندارند.

تحریف دوم؛ القاء مفیدانگارى کودتاى سوم اسفند

برخى کودتاى سوم اسفند را مفید مى‌دانند و مى‌گویند ما در شرایطى بودیم که مشروطه تقریباً شکست خورده بود، وثوق‌الدوله قرارداد ننگین 1919 را امضاء کرده و کشور شرایط از‌هم‌پاشیده و بسیار فلاکت‌بارى داشت؛ قیام‌ها تجزیه‌طلبانه نیز وجود داشت و احمد شاه هم قدرتى نداشت و ناکارآمد بود. رضا خان و سیدضیاء با هم آمدند و کشور را از فروپاشى نجات دادند.

در پاسخ این مغالطه تاریخى باید گفت، اولاً باید عوامل به‌وجود آمدن وضعیت قبل از کودتا را بررسى کنیم؛ ثانیا باید ببینیم این ادعا که قیام‌هاى که صورت‌گرفته، قیام‌هاى تجزیه‌طلبانه بوده است، آیا ادعاى درستى است؟ مثلا آیا قیام شهید میرزا کوچک خان، حرکتى تجزیه‌طلبانه بود؟

باید بدانیم که انگلستان و روسیه تزارى بنا را بر این گذاشتند که ایران باید در وحوشت و بربریت نگه داشته شود؛ آن وقت چطور مى‌شود یک کودتاى انگلیسى به‌عنوان راه نجات ایران قلمداد شود

فراموش نکنیم در سال 1907(1285شمسی) انگلیس و روس با هم قرارداد مى‌بندند که ایران را به سه قسمت تقسیم کنند و در سال 1915 آن قسمت میانى که مال دولت و ملت ایران بود آن هم برداشته مى‌شود و بین دو قدرت تقسیم مى‌شود و بنا بر نابودى ایران بود، حتى در پایان جنگ جهانى اول، قرار بود اصلا ایرانى وجود نداشته باشد

{والســــــــــــــــــــــــــــــلام علیکـــــــــــــــــــــــــــــم ورحمه اللـــــــــــــــــــــــــه وبـــــــرکاته}

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

-- بارگیری کد امنیتی --