به گزارش دفتر امام جمعه باقرشهر نماز باشکوه جمعه امروز بیست و پنجم تیر ماه ،به امامت حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالعلی استیری امام جمعه محترم باقر شهر وکهریزک در شبستان جدید مصلی این شهر وباحضوراقشار مختلف مردم برگزار شد.
عناویـــــن خطبـــــــــــه اول:
۱. خداوند، قرآن،وپیغمبر اکرم (ص) ، امیرالمؤمنین علی (ع) را به خوبی به مردم معرفی کردند.
۲ . همۀ علوم قرآن نزد امیرالمؤمنین علی (ع) است.
۳. قرآن منهای علی، ناقص است، چنانچه علی منهای قرآن هم ضلالت است.
عناویـــــن خطبــــــــــه دوم:
۱. شورای نگهبان حافظ جمهوریت و هم اسلامیت نظام است.
۲. شیعیان در جهان اسلام باید روشی معتدلانه و خارج از هرگونه افراط و تفریط، اتخاذ نمائید
۳. یکی از درسهای دعای عرفهاین است که انسان همیشه بدیهاى خودراباخوبىهاى خدامقایسه کند
مشــــــروح خطبــــــه اول:
اعوذ باللـــــــه مـن الشیــــطان الرجیــــــم بســــــــم الله الـــــرحمـــــــــن الرحیـــــــــــــم
عبادالله اوصِیکُمْ و نفسی بِتَقْوَى اللَّهِ. بندگان خدا شما را و خودم را سفارش می کنم به تقوای الهی،خداوند متعال در قرآن میفرماید: وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ کسى که خدا را فراموش مىکند، قهراً فردى بىراهه، بىرهبر، بىهدف و بىقانون، غرق در شهوات مىشود و تمام هدفها و عملکردش سلیقهاى و مطابق تمایلات و هوسهاى خودش مىشود و این بزرگترین خطر براى انسان است.
موضوع بحث ما،پیرامون فضیلتهای فراموش شده بود هفته گذشته راجع به یکی دیگر از فضیلتهای فراموش شده ، ازدواج اسلامی صحبت کردم.که گفتیم کیفیت خواستگاری ، میزان مهریه و کیفیت ولیمه هایی میبینیم بعضاً براساس آموزه های اسلام نیست!!
یک فضیلت فراموش شده که بالاترین فضایل است ، مولا امیرالمؤمنین علی (ع) است خداوند، قرآن، پیغمبر اکرم (ص) ، امیرالمؤمنین علی (ع) را خوب به مردم معرفی کردند. وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفى بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ {سوره رعد، آیه 43}
اینها میگویند که تو پیغمبر نیستی. بگو پیغمبرم و دو تا دلیل دارم که یک دلیلم قرآن و خداست. یک دلیل دیگرم هم علی (ع) است. اما به جای اینکه بگوید علی (ع) میفرماید: و مَنْ کان عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ. آنکه علم قرآن نزد اوست. اگر بخواهیم این آیه را معنا کنیم، یک مقایسه بکنیم در قرآن، میفهمیم که خدا چه میگوید. پروردگار عالم راجع به حضرت سلیمان و حضرت بلقیس داستانی دارد.
هدهد به حضرت سلیمان گفت که یمن یک مملکت خورشیدپرست است و ملکه ای هم به نام بلقیس دارد. شاه و سلطان آنجا بلقیس است. بعد از رد و بدل شدن نامهها، حضرت سلیمان در جلسه گفت چه کسی هست که تخت بلقیس را از یمن به شام نزد من بیاورد. یکی گفت من نصف روز وقت میخواهم میتوانم این کار را بکنم. اما شخص دیگری که در تاریخ، در روایات ما آمده که اسمش آصف بن برخیا گفت من میتوانم به یک چشم به هم زدن این کار را بکنم. و قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّالیک طرفک . به یک چشم به هم زدن. قرآن میفرماید که حضرت سلیمان اجازه داد. به یک چشم به هم زدن، تخت بلقیس و خود بلقیس و همه پیش حضرت سلیمان آمدند. قرآن میفرماید اینکه این کار را کرد، یک کمی از علم قرآن داشت. و قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ، در ادبیّات تنوین این علمٌ، دلالت بر قلت میکندیک قطره از دریای علم تخت بلقیس را نزد حضرت سلیمان آورد.
اما همۀ این دریای علم نزد امیرالمؤمنین علی (ع) است. وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفى بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ علم به جای تنوین قلّت اضافه شده به الکتاب که دلالت بر استیعاب میکند. یعنی همۀ علم قرآن پیش علی (ع) است که یک قطرهاش پیش آصف بن برخیا بوده و توانسته تخت بلقیس را از یمن به شام بیاورد. لذا خدا هم قرآن را معرفی میکند و هم ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) را میکند و پیغمبر اکرم (ص)،هم در بیست و سه سال دو چیز را معرفی میکنند، یکی قرآن و یکی ولایت. در حدیث ثقلین پیغمبر اکرم در هر فرصتی شاید بیش از هزار جا امیرالمؤمنین و قرآن را معرفی کرده است.
اگر قرآن را به دست امیرالمؤمنین (ع) بدهند، میتواند به یک شبانه روز بر دنیا مسلّط شود. اگر حضرت ولی عصر (عج) به یک شبانه روز مسلّط به جهان میشود، از اینجاست. اگر به شش شبانه روز مستقر به جهان میشود، از اینجاست. اگر هم امام زمان بعدش میتواند دنیا را اداره کند، یک دنیای منهای فقر و یک دنیای منهای اقتصاد سالم و یک دنیای منهای غم و غصه و منهای ظلم، از همین جاست. یعنی امام زمان (عج) قرآن را پیاده میکند و وقتی پیاده کرد، قانون اسلام یعنی اقتصاد سالم. یعنی همه در رفاه و آسایش.
سیصد آیه نظیر این آیه ، دربارۀ امیرالمؤمنین علی (ع) است.اهل تسنن تا این اندازه قبول دارند. شیعه میگوید دو ثلث قرآن اما بالاخره سیصد آیه دربارۀ امیرالمؤمنین، معرفی امیرالمؤمنین هست و همه و همه علی را شناختند، چنانچه قرآن را شناختند. امابعد از پیغمبر اکرم(ص) مظلوم واقع شد. ریاست طلبیها، پول پرستیها، لجاجتها، عصبیتها، دشمنیهای شخصی، اینها همه و همه جمع شد و امیرالمؤمنین را کنار زدند.قرآن منهای علی، ناقص است. پیغمبر اکرم (ص) حتی دم مرگ هم میفرمود ای مردم! قرآن، علی و علی، قرآن و قرآن منهای علی ضلالت است و کسی نمیتواند قرآن معنا کند. چنانچه علی منهای قرآن هم ضلالت است معلوم است که قرآن منهای ولایت، دیگر کاربرد ندارد و نمیتواند انسانها را زنده کندو این یکی از مصائب بزرگ جامعۀ بشریت است.
مشــــــروح خطبــــــه دوم:
درابتدای خطبه دوم هم خودم را وشما نمازگزاران عزیز را توصیه میکنم به تقوای الهی!«پرهیزکارى، رئیس صفات پسندیده است»; (التُّقَى[1] رَئِیسُ الاَْخْلاَقِ).
شنبه 26 تیر سال روز تأسیس نهاد شورای نگهبان (1359 ش)
آیتالله شهید شیخ فضلالله در تمامی مراحل نهضت مشروطیت بر اصل اسلامیبودن نهضت و اصل نظارت علما و قوانین مجلس تأکید میکرد اما بعد از اینکه مظفرالدین شاه اجازه تشکیل مجلس منتخبین را صادر کرد و پیش از انتصابات مجلس اول متوجه شد این اتفاق نیفتاده است. بههمیندلیل سکوت را جایز ندانست و مخالفتش را با موضعگیری قاطع علیه مجلس اول و مصوبات آن آغاز کرد. بستنشینی در اماکن مقدسه را که منجر بهصدور فرمان مشروطه شده بود دوباره از سر گرفت و با گروه زیادی از علما و روحانیون بهحضرت عبدالعظیم(س) مهاجرت کرد و بهاین ترتیب سه ماه بستنشینی علما از نهم جمادیالاول 1325 هجری قمری آغاز شد و تا هشتم شعبان همان سال ادامه پیدا کرد.
شیخ فضلالله نوری برای حل این مسأله موضوع نظارت علما بر قوانین موضوعه را پیشنهاد کرد که بهعنوان اصل دوم متمم قانوناساسی بهتصویب رسید و نظارت علما بر قوانین مجلس قانونی شد.
بنا شد مراجع تقلید شیعه 20نفر از فقها را اعلام کنند تا مجلس از میان آنان پنج تن را انتخاب کند و این هیأت پنج نفری که خارج از مجلس بودند قبل از تصویب قوانین توسط مجلس، مواد آنرا بررسیکرده و آنها را با قواعد شریعت تطبیق دهند و اگر شبههای ایجاد شد از مرجع تقلید در عتبات نظرخواهی شود. چیزی که اساساً در دوران سیاه پهلوی عملی نشد.
با پیروزی انقلاب اسلامی نظارت علما بر قوانین کشور بهصورت جدی مطرح شد. که در تاریخ 26تیرماه 1359 با حکم امام خمینی و انتصاب شش نفر از فقها، رسمیت یافت.
البته آغاز بهکار شورای نگهبان بدون مشکل هم نبود. از زمانی که این نهاد تأسیس شد جریانها و عناصر مخالف با حاکمیت دینی با آن مخالفت کردند تا آنجا که برخی نیروهای سیاسی و جناحی وارد میدان حمله و توهین و تضعیف شورای نگهبان شدند. و این حمله وتوهین وهجمه ها تا امروز هم ادمه داشته است.شورای نگهبان حافظ جمهوریت و هم اسلامیت نظام است و بزرگترین مانع بر سر راه دشمنان و فرصت طلبان که نتوانند در مراکز مهم تصمیمگیری نظام حضور پیدا کنند، در این این شورا ۶ فقیه و ۶ حقوقدان برجسته حضور دارند و بر اساس قانون و شرع تصمیم میگیرند چطور برخی به خود اجازه میدهند به رأی شورا اعتراض کنند کما اینکه دیدیم عده ای در همین انتخابات اخیر سخنانی علیه شورای نگهبان برزبان جاری کردند.که بسیاری از این سخنان منصفانه نبود.
چرا برخی شاکی شده اند جالب است برخی خطرات که طی سالهای گذشته در برابر آن همه سختی و ناملایمات مردم و فتنهها و ظلمهای حتی یک خط بیانیه ندادند امروز مرثیه خوان جمهوریت نظام شدند شما دلسوز جمهوریت نظام نیستید شما به دنبال منافع فردی و وجود فرصت طلب هستید.
اگر دلتان برای جمهوریت میسوزد و راست میگوئید از خانهها و دفاتر شیشهای و ماشینها فاصله بگیرید و در صف مرغ و گوشت و مایحتاج مردم بروید ببینید چه ظلمها که به جمهوریت نظام و اسلام حکومت کردید
یکشنبه 7 ذیالحجه شهادت حضرت امام محمدباقر(ع) به دستِ هشام بن عبدالملک اُمَوی(114 ق)
بهتصریح قرآن یکی از کارهای شیطان و جنود او، ایجاد اختلاف، دشمنی، تفرقه، قطع رابطه، دوبههمزنی، درگیری، تشت، دعوا، ضدیت، کشمکش، مخالفت، ناسازگاری، مشاجره، نزاع و بهاصطلاح قرآنی آن «نَزغ» است. نزغ، بهمعنای ایجاد شرّ و فساد است، در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: «بِمُوالاتِکُمْ… اِئْتَلَفَتِ الْفُرْقَهُ»- بهبرکت ولایت شما، افتراقها، تبدیل بهائتلاف شده است.که وجود امام باقر (ع)اینگونه بودند و تکیه گاه مردم وجامعه بودند در ایجاد وحدت و انسجام جامعه .حضرت فرمودند:
(یَا مَعْشَرَ الشِّیعَهِ شِیعَهِ آلِ مُحَمَّدٍ کُونُوا النُّمْرُقَهَ الْوُسْطَی یَرْجِعُ إِلَیْکُمُ الْغَالِی وَ یَلْحَقُ بِکُمُ التَّالِی (الکافی، ج2، ص75)
«ای شعیان آل محمّد(ص) تکیهگاه میانه باشید تا تندرونده بهسوی شما بازگردد و عقبمانده بهشما برسد» امام(ع) در این روایت، شیعیان را به«نُمرقه الوُسطی» تشبیه کردند. نُمرقه بهمعنای بالش و پشتی کوچک(وسادهٌ صغیرهٌ(العین، ج14، ص359)) است، که در قرآن هم آمده است: «وَ نَمَارِقُ مَصْفُوفَهٌ»؛ “بالشهایی ردیف شده”(غاشیه: 15). معمولا هنگام نشستن و برای تکیه دادن دوتا متکی میگذارند، یکی «پشتی» و دیگری «بغلی» که بهآن بهراحتی تکیه و اصطلاحاً لم میدهند، این بالشهای کنار دستی، هم نشستن را صاف میکند و هم راحت. بهاین متکای دوم در عربی «النُمرقه الوُسطی» میگویند.
حضرت میفرمایند، شیعیان در جهان اسلام باید همچون بالش میانه باشند؛ یعنی روشی معتدلانه و خارج از هرگونه افراط و تفریطی که مخلّ وحدت امت اسلام است، اتخاذ نمائید تا دیگر مسلمانان جهان اسلام بتوانند بهشما تکیه کنند.
سهشنبه 9 ذیالحجه روز عرفه(روز نیایش)شهادت حضرت “مسلم بن عقیل” نماینده ی امام حسین(ع) در کوفه(60 ق)وچهارشنبه 30 تیر 10 ذیالحجه عید سعیدقربان
فرصت گذشته فقط به عرض تبریک و عرض تسلیت اکتفاء میکنم اگر نماز عید برگزار شد مطالبی در خطبه های نماز عید سعید قربان تقدیم خواهم کرد.
{والســــــــــــــــــــــــــــــلام علیکـــــــــــــــــــــــــــــم ورحمه اللـــــــــــــــــــــــــه وبـــــــرکاته}
لازم به ذکر است جناب سرهنگ جلیلیان اولین فرمانده انتظامی شهرستان ری در مراسم نماز جمعه به ایراد سخن پرداختند