نمازجمعه پرصلابت جمعه حسن آبادفشافویه به امامت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقااستیری امام جمعه محترم فشافویهدرتاریخ1394/11/30با حضوراقشارمختلف مردم درمصلی امام خمینی این شهربرگزارشد.امام جمعه محترم دربخشی ازخطبه دوم یادآورشدند:ملت ایران با خلق حماسه سیاسى در عرصه انتخاباتى که دشمن تمام توان خود را بر آن متمرکز کرده، علاوه بر به نمایش گذاشتن اقتدار مردمى نظام اسلامى، همبستگى ملى و عزم و اراده ملى براى برداشتن گامهاى بلند جهت حرکت رو به جلو، بسترها و زمینههاى خلق حماسه اقتصادى را فراهم خواهدکرد. هر ایرانى متعهد نسبت بهسرنوشت کشور و انقلاب، باید در خلق این حماسه سیاسى نقشآفرینى کند.
#################################################
عناوین خطبه اول:
1-شرح کوتاهی برخطبه حضرت زهرا(س)درمسجدالنبی قسمت سوم.
2- نقشی که امام بعد ازرحلت پیغمبر اکرم درمیان جامعه دارد،ادامه واتمام کارپیامبردرجامعه است.
عناوین خطبه دوم
1- سه خصوصیت ویژه درسیره حضرت زهراسلام الله علیها.
2- ملت ایران با خلق حماسه سیاسى در عرصه انتخابات اقتدارخودرا به نمایش خواهدگذاشت.
مشــــــروح خطبـــــــــه اول:
أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم
خودم وهمه ی عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می کنم«أُوصِیکُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ فَإِنَّهَا حَقُّ اللَّهِ عَلَیْکُمْ»
بحث مادرباره خطبه معروف حضرت زهرا سلاماللهعلیهابودکه حضرت حضرت بعدازحمدوشکروثنای الهی به حکمت بعثت انبیاء اشاره میکنند.
حضرت زهرا سلاماللهعلیها بعد از اشاره به حکمت بعثت انبیاء و به خصوص بعثت پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به توضیح وضعیت جهان در زمان بعثت آن حضرت میپردازند. در نهجالبلاغه وقتی امیرالمؤمنین علیهالسلام وضع بشر در زمان بعثت را ترسیم میکنند به ابعاد مختلفِ اعتقادی، اخلاقی، اقتصادی و اجتماعی جامعه آن زمان اشاره میکنند؛ اما حضرت زهرا سلاماللهعلیها فقط ناهنجاریهای دینی آن زمان بیان میکنند. شاید نکتهاش این باشد که هدف اصلی حضرت از انشاء این خطبه اتمام حجت درباره مسأله رسالت و ادامه آن یعنی مسأله امامت است و ذکر مسأله فدک بهانهای بود برای انجام رسالت و نقشی که میتوانستند در هدایت مردم ایفا کنند؛ نقشی که اجرای آن از هیچ فرد دیگری ساخته نبود.
در ادامه خطبه روشن خواهد شد که مسألهای که حضرت زهرا سلاماللهعلیها بیشترین تأکید را روی آن دارند مسأله جانشینی امیرالمؤمنین نسبت به پیغمبر اکرم علیهماالسلام است و آنچه در این جهت بیشتر مورد توجه است نقشی است که امام بعد از رحلت پیغمبر اکرم در میان جامعه دارد و آن، ادامه و اتمام کار پیامبر در جامعه است.
پیغمبر اکرم غیر از ابلاغ وحی و تلاوت آیات قرآن، وظیفه تعلیم و تبیین آیات و بیان تفسیر احکام را هم بر عهده داشتند که در طول دوران 23 سال بعد از بعثت تدریجاً به این کار هم پرداختند؛ ولی به دلیل داشتن عمری نسبتاً کوتاه و اشتغالات فراوان، فرصت تبیین همه احکام را به طور کامل پیدا نکردند. علاوه بر این تبیین بسیاری از احکام در شرایط خاصی باید صورت گیرد؛ لذا خدای متعال همانطور که در تقدیر علمی خود وجود انبیاء و بالاخره وجود خاتم الانبیاء را ترسیم فرموده بود، برای ادامه کار آن حضرت هم دوازده پیشوای معصوم را پیشبینی کرده بود.
بیشترین تلاش حضرت زهرا سلاماللهعلیها این است که در این فرصت، این مسأله را بفهمانند که کار پیامبر در تبیین احکام تمام نشده و باید کسی باشد که بتواند این کار را به نحو احسن انجام دهد و شناسایی و تعیین چنین کسی کاری نیست که از عهده مردم برآید. به تعبیر ما جانشین رسول الله باید معصوم و دارای علم الهی باشد تا بتواند حکم هر موضوعی را از طرف خدا بیان کند.
باید به این نکته توجه داشت که پیامبر اکرم وظایف متعدد و شئون مختلفی داشتند. اولین وظیفهشان ابلاغ رسالت بود (وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ(مائده/99). در این مرحله میبایست شناخت و بینش صحیح را به مردم آموزش دهند. در چنین مقامی اکراه و الزام اصلاً معنا ندارد. در این مرحله مردم باید حق را بفهمند و حجت برایشان تمام شود(رُّسُلاً مُّبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ(نساء/165). بعد از ابلاغ رسالت اگر عدهای این شریعت را پذیرفتند و بنا گذاشتند که به احکام این شریعت عمل کنند، در این صورت پیامبر وظیفه دیگری پیدا میکنند و آن مدیریت جامعه اسلامی است. وظیفه اول جنبه تعلیمی دارد و وظیفه دوم جنبه اجرایی. بخش عمده احکام اسلام مربوط به مسائل اجتماعی است و مسائل اجتماعی نیاز به مجری، مدیر و رهبر دارد. این وظایف عیناً در جانشین او هم پیدا میشود. پس اولین وظیفه جانشین پیغمبر بیان احکام و اتمام حجت با مردم است. در این مرحله ممکن است مردم حرف او را قبول نکنند؛ در این صورت او وظیفه دیگری نخواهد داشت؛ اما اگر مردم قبول کردند و گفتند: ما حاضریم دستورات شما را عمل کنیم، در این صورت او وظیفه دیگری پیدا میکند و آن مسأله امامت عملی و اجرایی است. آنجا که امیرالمؤمنین میفرمایند: «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِر … لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا؛(نهج البلاغه خطبه سوم) اگر کسانی حاضر نشده بودند و قول نداده بودند که من را یاری کنند، خلافت را رها میکردم» اشاره به وظیفه دوم است. البته مشروعیت این وظیفه قبلا از طرف خدا تعیین شده بود؛ اما چون قبل از این، مردم ایشان را یاری نمیکردند او هم وظیفهای نداشت.
#################################################
مشـــــــروح خطبــــــــــــــــــه دوم:
خودم و تمامی عزیزان را به تقوای الهی دعوت می کنم، قالَ رَسُولُ اللهِ صَلَی اللهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَسَلَّمَ: « بادِروُا بِعَمَل ِالْخَیْرِ قَبْلَ اَنْ تُشْغَلْوا عَنْهُ وَ احْذَرُوا الذُّنُوبَ فَاِنَّ العَبْدَ یَذْنِبُ الذَّنْبَ فَیُحْبَسُ عَنْهُ الرِّزْقُ» (بحارالانوار ؛ جلد74؛صفحه172)
حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه واله و سلّم فرمودند: به کارهای نیک (حسنات، مستحبات) مبادرت بورزید قبل از آن که دستتان از انجام عمل خیر کوتاه شود و از عمل خیر بازداشته شوید.
چون تأخیر در انجام عمل خیر باعث شود توفیق از انسان سلب توفیق بشود و دیگر نتوانیم اعمال خیر انجام دهیم. پس هم باید در کارهای خیر سرعت عمل داشته باشیم و هم مراقبت باشیم عمل خیری که انجام داده ایم از بین نرود.
و همچنین حضرت فرمود: از گناهان بپرهیزید و دوری کنید، چون هنگامی که بندهای مرتکب گناه می شود، تمام روزی یا قسمتی از آن حبس می شود و به او داده نمی شود و محروم می گردد.
بسیاری از گرفتاری ها و گره های زندگی انسان منشأ و باعث آن گناهان می باشد و یکی از آثار گناه روی روزی انسان است، رزق و روزی خداوند وسیع و بی انتهاست که شامل روزی های دنیوی و اخروی، مادّی و معنوی فراوان است که رزق های مادی و دنیوی قسمتی از آن است که با انجام اعمال خیر و ترک گناهان نصیب انسان می شود.
پس فرد با تقوا هم در انجام اعمال خیر تعلل نمی کند و هم مرتکب گناه نمی شود و از این طریق روزی را به سوی خود همیشه باز نگه می دارد و خداوند او را از روزی محروم نمی کند.
دوشنبه13 جمادیالاول شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) به روایت 75 روز (11 ه ق)
عن النبی (ص) : « أَمَا تَرْضَیْنَ أَنْ تَکُونِی سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ» یک روایتی از اهل عامه و سنت راجع به شأن و منزلت حضرت زهرا (س) عرض می کنم . این حدیث از صحیح بخاری که او از عایشه نقل می کند . عایشه می گوید : ما زنان پیامبر (ص)تماممان خدمت پیامبر (ص) نشسته بودیم نگاه کردیم دیدیم فاطمه(س) می آید و گامهایی که حضرت زهرا بر می دارد همانند پیامبر(ص) است.(دوتا از ویژگی های حضرت رسول (ص) در فاطمه (س) بود یکی سخن گفتن حضرت زهرا (س) است و یکی راه رفتن او شبیه پیغمبر (ص) بود.)ایشان می گوید فاطمه زهرا(س) آمد « أَجْلَسَهَا عَنْ یَمِینِهِ » پیامبر خدا(ص) فاطمه زهرا(س) را طرف راست خودش نشاند، حالا زنها همه نشستهاند. «فسارّها»؛ یک چیزی را به صورت سرّی به حضرت زهرا(س) فرمود. «فَبَکَت»، دیدند حضرت زهرا شروع کرد به گریه کردن. «ثم سارها ثانیه فضحکت»؛ دیدم بار دوم پیغمبر خدا(ص) با فاطمه(س) چیزی را به طور سرّ و پنهانی فرمود و حضرت زهرا(س) خندید (خندیدن غیر از مسرور شدن است) عایشه میگوید : من میان زنهای پیامبر(ص) از یک جرأتی برخوردار بودم ( و این دو حالت سری و گریه و خنده حضرت زهرا (س) من را بر آن داشت تا به این سر پی ببرم) آمدم پیش حضرت زهرا(س) و گفتم پیامبر(ص) به شما چه فرمود؟
فرمود «ما کنتُ لاُفشِیَ سرّ رسول الله حتی قبض»، سرّ پیغمبر(ص) را فاش نمیکنم تا رسول خدا(ص) زنده است. در برخی از تعبیرات(شاید بخاری هم داشته باشد) فاطمه زهرا(س) فرمود: «إنی لَبَذِرَه»، من یک زنی که سر را فاش میکند نیستم.
این گذشت و پیامبر(ص) از دنیا رفت. بعد از وفات رسول خدا(ص) از حضرت زهرا(س) سؤال کردم آن سرّی که پیامبر(ص) به شما فرمود چه بود؟فرمودند: حالا که پدرم از دنیا رفته میگویم. من کنار پدرم نشستم، پدرم رسول خدا(ص) به صورت پنهانی به من فرمود: قرآن هر سال یک مرتبه بر من عرضه میشد، امسال قرآن دو مرتبه بر من عرضه شد «ما أری إلا دنوّ أجلی» این را من نشانهی نزدیک بودن مرگم میبینم. برای همین من گریستم.
رسول خدا(ص) نمیتوانست گریهی حضرت زهرا(س) را ببیند. بعد که دیدند من گریستم بار دوم به من فرمودند «أما ترضین أن تکونی سیده نساء المؤمنین» آیا فاطمه(س) تو خشنود نمیشوی که سید زنان مؤمنان باشی؟ در نسخه دیگر آمده؛ «سیده نساء هذه الامه». در نسخهی سوم که ابن عبدالبر در استیعاب نقل میکند «أما ترضین أن تکونی سیده نساء العالمین». برای همین من خندیدم و پیامبر(ص) فرمود پس صبر کن و شکیبایی پیشه کن. این فرمایش رسول خدا(ص) است.
حالا چه «سیده نساء المؤمنین» باشد، چه «سیده نساء هذه الامه» باشد و چه «سیده نساء العالمین» باشد هیچ تفاوتی نمیکند. چون اگر «سیده نساء العالمین» باشد روشن است که حضرت زهرا(س) از همهی زنهای عالم بالاتر است. اگر «سیده نساء الامه» باشد، امت پیامبر(ص)، أفضل عالم است و حضرت زهرا(ص) أفضل زنهای امتهاست. و اگر «سیده نساء المؤمنین»باشد باز هم همینطور است، مؤمنین این امت، افضل مؤمنین هستند و فاطمهی زهرا(سلام الله علیها) هم أفضل همهی زنها حتی مریم است. پس این نظر بزرگان عامه و اهل سنت است.
بنابراین با این روایتی که عرض شد و روایات دیگری که وجود دارد اما مجالی برای بیان آنها نیست پیامبر خدا(ص) جایگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها) را مشخص میکند که حضرت زهرا(س) دارای چه جایگاهی است.
یعنی ما دو الگوی منحصر به فرد در جهان خلقت داریم؛ یک مرد و یک زن. آن منحصر به فرد که در جهان خلقت ثانی ندارد؛ رسول خدا(ص) است و آن الگوی منحصر به فردی که در میان بانوان کپی و نظیر ندارد؛ حضرت زهرا(سلام الله علیها) است.
لذا بنده در اینجا به سه خصوصیت برجسته حضرت زهرا (س) اشاره می کنم که اگر به این سه خصوصیت در جامعه عمل بشود فقر و فساد و رذائل اخلاقی و بسیاری از گناهان و معضلات اجتماعی از جامعه زدوده می شود.
1- مواسات در سیره حضرت زهرا(س):
خداوند در قرآن می فرماید : « وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذی آتاکُمْ (33) » (سوره نور) یعنی از آن مال که خدا به شما ارزانی داشته به دیگران بدهید یعنی هر چه برای خود می پسندید برای دیگران هم بپسندید و آنچه برای خود دوست ندارید برای دیگران هم دوست ندارید.
که حضرت زهرا (س) در رعایت قانون مواسات، بسیار کوشا بودند و درآمد سرشار فدک را به صورت کامل، بین فقرا تقسیم میکردند و اگر هم قادر به کمک مالی نبودند، به دیگران دعا میفرمودند.
البته این قانون مواسات فقط مربوط به ثروتمندان نیست، بلکه هرکس به هر اندازایکه می تواند و وسعش می رسد کمک کندکه قرآن کریم میفرماید: «لِیُنْفِقْ ذُو سَعَهٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّه (7)» (سوره طلاق) کسانی که ثروت و مال فراوان دارند، باید زیاد انفاق کنند و کسانی که ندارند، به انداز? وسعشان انفاق نمایند. نمونه این مواسات و انفاق در سوره انسان یا هل اتی که در پاداش انفاق همراه با ایثار حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) و همه اهل آن خانه است که سه روز موقع افطاری غذای خود را به ترتیب به سائل و یتیم و اسیر دادند و خود گرسنه ماندند.
2- ساده زیستی در سیره حضرت زهرا(س):
حضرت فاطمه زهرا(س) در حالی که مالک فدک بود ، به زندگی ضروری قانع بود و ثروت فدک را صرف فقرا و نیازمندان میکردند. و حضرت زهرا (س) با اینکه پدر گرامی او حضرت محمد (ص) اشرف مخلوقات بود و حاکم مسلمانان بود اما حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» در مراسم ازدواج و نوع و مقدار جهیزیه، در مهریه و لباس عروسی و در زندگی روز مرّه، در خوراک و پوشاک ساده زیستی را انتخاب کرد و باز هم به زندگی ضروری اکتفا کرد.و از تجمل گرائی که آفت جامعه است دوری می کردند که این الگوئی است برای همه جامعه شیعی.
قرآن کریم در مذمّت اتراف و تجمّلگرایی میفرماید: «وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ (41) فی سَمُومٍ وَ حَمیمٍ (42) وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ (43) لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ (44) إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفینَ (45)» (سوره واقعه) تجمّلگراها باید در روز قیامت، زیر دود و هرم جهنّم بایستند تا حساب و کتاب پس دهند و سپس به جهنّم بروند. آنها به راستی شوم و بدبختند. زیرا در دنیا مترف و تجمّلگرا بودند. اینگونه افراد، معمولاً خودخور و خودمحور هستند و همه چیز را برای خود میخواهند.
3-عفاف و حجاب در سیره حضرت زهرا (س):
حجاب و عفاف، یکی از ضروریات دین اسلام است و بیش از بیست آیه از قرآن کریم، راجع به آن نازل شده است.
خداوند در آیه ای می فرماید :یا رسول الله به زنها و دختران و به همه زنهای مؤمن بگو: چادر سر کنند و با چادر خوب رو بگیرند، زیرا این چادر، علامت شخصیت زن است.
و این دستور قرآن کریم در سیره حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» ظهور و بروز جدی دارد. وقتی بنا شد ایشان برای عروسی به خانه شوهر بروند، پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» دستور دادند چادر سر کنند و در میان زنها به طرف خانه شوهر حرکت کنند. حرکت ایشان به نحوی بود که به هیچ وجه در بین زنان، نمایان نبودند تا به آن خانه رسیدند.
حیا و عفّت حضرت زهرا«سلاماللهعلیها» به اندازهای است که وقتی از ایشان پرسیدند: بهترین زنان چه کسانی هستند، فرمودند: «خَیْرُ النِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ» بهترین زنان کسى است که مردى او را نبیند و او مردى را نبیند.
اما متأسفانه جامعه فعلی، نسبت به این فضیلت مهم غافل است و با بیتوجّهی به عفاف و حجاب، دچار مصیبت بزرگ و مهلک شده است؛ حیا و عفّت و غیرت، بسیار کمرنگ شده و بیبندوباری گسترش یافته است و در اثر این مفاسد بزرگ، به انسانیّت، ضربات و صدمات جدی وارد شده است.عزیران شعار محبت به اهلبیت (ع) کافی نیست بلکه باید با عمل همراه شود.
اشاره ای به انتخابات 7 اسفند
ملت ایران با خلق حماسه سیاسى در عرصه انتخاباتى که دشمن تمام توان خود را بر آن متمرکز کرده، علاوه بر به نمایش گذاشتن اقتدار مردمى نظام اسلامى، همبستگى ملى و عزم و اراده ملى براى برداشتن گامهاى بلند جهت حرکت رو به جلو، بسترها و زمینههاى خلق حماسه اقتصادى را فراهم خواهدکرد. هر ایرانى متعهد نسبت بهسرنوشت کشور و انقلاب، باید در خلق این حماسه سیاسى نقشآفرینى کند.
در این بین یک پرسش اساسى مطرح است که انتخابات اسفندماه چگونه مىتواند به حماسهاى سیاسى بدل گردد و «مظهر آبروى نظام» شود؟
روایتی ازرسول خدا به محضرشمانمازگزاران عزیز عرضه بدارم:
قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ : ” أَیُّمَا رَجُلٍ اسْتَعْمَلَ رَجُلًا عَلَى عَشَرَهِ أَنْفُسٍ ، عَلِمَ أَنَّ فِی الْعَشَرَهِ أَفْضَلَ مِمَّنِ اسْتَعْمَلَهُ ، فَقَدْ غَشَّ اللَّهَ ، وَغَشَّ رَسُولَهُ ، وَغَشَّ جَمَاعَهَ الْمُسْلِمِینَ
رسول خدامیفرمایند:هرکس ازبین 10نفرفردی را برای مسؤلیتی انتخاب کنددرحالی که بین آنها شایسته ترباشد به خداورسول خدا ومردم خیانت کرده است.
ملاکهاى انتخاب اصلح؛درسه حوزه باید موردتوجه قراربگیرد
1-خصوصیت اسلامی ازجمله اعتقادبه اسلام <ارزشهای دینی واعتقادی تقوا خدامحورواخرت محوری
2-خصوصیت انقلابی :ازجله وفاداربه نظام،قانون اساسی،قوانین ومقررات جمهوری سالامی ،اعتقادبه اصل ولایت مطلقه فقیه والتزام به اطاعت واجرای فرامین ولی فقیه ،حسن سابقه انقلابی،دلسوز وامانت دانستن مسؤلیت،دارای تخصص وتجربه ، بهترین معیار و ملاک، اصول مکتب امام و حساسیت و تعصب داشتن نسبت به آنهاست.
3-خصوصیت فردی واجتماعی:ازجمله اینکه ازتوده مردم وطبقه مستضعف ومتوسط جامعه باشد،داشتن روحیه خدمت،خیرخواه امت بودن،صداقت کلامی وسیاسی داشتن ،ساده زیست باشو واهل عمل باشدنه شعار
ان شاءالله ملت ایران با خلق حماسه سیاسى در عرصه انتخابات اقتدارخودرا به نمایش خواهدگذاشت.
والســـــــــلام علیکــــــــــــم ورحمــــــــــــــه الله وبــــــــــــرکاته