اخبار ویژه
خانه / خطبه های نماز جمعه / حجه الاسلام والمسلمین استیری امام جمعه حسن آبادفشافویه:17شهریورنقش بسزایی درشتاب سقوط پهلوی وپیروزی انقلاب اسلامی داشت.

حجه الاسلام والمسلمین استیری امام جمعه حسن آبادفشافویه:17شهریورنقش بسزایی درشتاب سقوط پهلوی وپیروزی انقلاب اسلامی داشت.

نمازباشکوه جمعه این هفته 13/06/1394 باحضوراقشارمختلف مردم وبه امامت حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقا استیری امام جمعه محترم درمصلی امام خمینی حسن آباد برگزارگردید .ایشان دربخشی ازسخنان خوددرخطبه اول گفتند:در یک تقسیم بندی نسبت به خود اعمال، ما یک قبائح عقلیّه داریم، یک قبائح شرعیّه داریم و یک قبائح عرفیّه متشرعه داریم. حق حیاء این است که انسان در هر سه رابطه از خدا خجالت بکشد. چه عملت قُبح عقلی داشته باشد، چه قُبح شرعی داشته باشد، چه قُبح عرفی در محیط متشرعه داشته باشد و بالأخره حق حیاء این طور است که اگر بخواهیم به طور مطلق بگوییم نسبت به «جمیع قبائح» است. از خدا حیاء کن! یعنی شرم کن! انجام نده! حتی فکر معصیت هم نکن! 

امام جمعه محترم دربخشی ازخطبه دوم گفتند: اگر نگاهی اجمالی به روابط دیپلماتیک ایران و انگلیس در تاریخ معاصر بیندازیم، در می یابیم که انگلیس در همه این سال ها با خباثتی مثال زدنی و منحصر به فرد، در مقاطع مختلف، ضربات جبران ناپذیری را به ایران زده است.که ذکرهمه آنها مثنوی 70من میشود

بازگشایی سفار ت انگلیس در تهران و تحرکات شبکه بی. بی.سی طی ماههای گذشته و شواهد و قرائن غیرقابل خدشه ای است،که  نشان می دهد به دنبال بسترسازی برای اجرای «پروژه نفوذ» در ایران هستند.

 

عناوین خطبه اول:

ادامه بحث حیاءواقسام حیاء

عناوین خطبه دوم:

1- دشمنان به دنبال بسترسازی برای اجرای «پروژه نفوذ» در ایران هستند.

2-17شهریور نقش بسزایی در شتاب سقوط پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی داشت.

مشروح خطبه اول:

بسم الله الرحمن الرحیم 

images

عبادالله و نفسی بِتَقوی الله فان خیر الزاد التقوی “همه شما نمازگزاران عزیز برادران و خواهران مومن و مومنه را به رعایت حدود الهی و تقوا و پرهیزگاری سفارش می کنم.

هفته  گذشته اقسام حیاء وسه مورد از کسانی را که بایدازآنها حیاءکنیم عرضه داشتم ه حیاء ازنفس ،حیاءازمردم وحیاأازدوناظر غیرمشهود به نام رقیب وعتید بود،حیاءازپیامبروائمهدومورد ی بود که هفته گذشته عرضه داشتم اما مورد آخر:

 حیاءمن الله

مرحله بالاتر آن است که کسی که بر تمام موجودت احاطه دارد، او دارد تو را می‎بیند. او «عالِم الْغَیْبِ وَ الشَّهادَه» است. «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى»، سوره العلق، آیه 14

دسته ای از روایات نقش ارزشیِ «حیاء من الله» را بیان می کنند ازعلیوعلیهالسلام وارد شده که فرمودند: «أفضلالحیاءاستحیاؤکمنالله؛بافضیلتترینحیاهاحیایازخداونداست.»  غررالحکم،ص 257

قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع) : الحیاء من الله یمحو کثیرا من الخطایا غررالحکم، ص 257.

انسان در «حیاء من الخلق» از این شرمش می آید که عمل زشت را در دیدگاه غیر انجام دهد. حالا اگر یک ذره معرفتش بالاتر باشد، در دیدگاه فرشتگانی که او را می بینند و اعمالش را ثبت و ضبط می کنند، نیز حیا می کند.

به عنوان نمونه چند روایت می خوانم که بعضی هایشان هم اشاره به آیات قرآن دارد. روایت اول از حضرت زین العابدین(ع) است که می فرماید: « خَفِ اللَّهَ جَلَّ ذِکْرُهُ لِقُدْرَتِهِ‏ عَلَیْکَ‏، وَ اسْتَحْیِ مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْکَ»(نزهه الناظر و تنبیه الخاطر، ص ۹۰) از خدا بیم داشته باش، چون او بر تو توانا است.» این طور نیست که بتوانی از چنگ خدا فرار کنی، خجالت بکش و معصیت نکن. خیال نکن می توانی از عذابی که وعده کرده است فرار کنی. بعد دارد «و استح منه لقربه منک؛ از خدا خجالت بکش، چون به تو نزدیک است.»این روایت اشاره به همین معنا است که خدا ناظر است. «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید»

امام موسی بن جعفر علیه السلام در این رابطه می‌فرمایند:

«فَاسْتَحْیُوا مِنَ‏ اللَّهِ‏ فِی سَرَائِرِکُمْ کَمَا تَسْتَحْیُونَ مِنَ النَّاسِ فِی عَلَانِیَتِکُم‏»،[تحف العقول،ص ۳۹۴]؛ «از خدا در خفا و سرّتان حیا کنید، همان‎طور که در آشکار و علن، از مردم حیا می‌کنید.» یعنی همان‌طور که کار زشت و خلاف را جلوی مردم  انجام نمی‌دهید، در برابر خدا حتی در نهان و تنهایی و جایی‌که کسی نیست هم همان‏‌طور باشید.

 

در آیه شریفه هم می فرماید «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری»(علق، آیه 14) در آیات دیگری هم اشاره به قُرب و نزدیکی دارد، مثلا می فرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَری» یا «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَ لکِنْ لا تُبْصِرُونَ»(واقعه، آیه 85) شماها نمی بینید ولی ما به او نزدیک ‌تر از شما هستیم. تو کور هستی و چشم باطنت کور است و مرا نمی بینی ولی من که می بینم که چه کار داری می کنی.

در سوره یونس در آیه ای هست «وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً؛ هیچ کاری نیست که شما انجام دهید مگر اینکه ما آن را می بینیم.»(یونس، آیه 61) کارهایتان در مرئی و منظر ما است و ما داریم می بینیم. من نمی خواهم بحث تفسیری کنم، ولی این را بگویم که «عمل» در اینجا اطلاق دارد، یعنی هم اعمال درونی ات را می گیرد و هم اعمال بیرونی ات را می گیرد. من بعد می رسم که شهود خدا هم سرّ انسان را در بر می گیرد و هم علن او را می گیرد. هر چه را که او انجام دهد، خدا می ‌بیند. «ما من عملٍ» استثنا ندارد. همه را می گیرد.

در ذیل این آیه روایتی آمده است که «کان رسول الله(ص) اذا قرأ هذه الآیه بکی بکاءً شدیدا؛ پیغمبر اکرم وقتی به قرائت این آیه می رسید، به شدت گریه می کرد.

 

در روایات متعدّده داریم که «استحیوا من الله حق الحیاء»این روایت از پیغمبر اکرم است که از خداوند آنگونه که حق حیاء است، حیاء کنید! حق حیاء از خدا یعنی چه؟

در روایت دیگری آمده است: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اسْتَحْیَا مِنْ رَبِّهِ حَقَّ الْحَیَاء» یا روایت دیگری از پیغمبر اکرم است که به ابی ذر فرمود: «یَا أَبَاذَرٍّ أَ تُحِبُّ أَنْ تَدْخُلَ الْجَنَّهَ؟ فَقُلْتُ: نَعَمْ!» بعد حضرت: پس سه کار کن که آخرین آن، این بود که «وَ اسْتَحْیِ مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ» همچنین روایت دیگری بود که شخص دیگری همین مطلب را داشت که حضرت پرسیدند: «أ کلکم یحب أن یدخل الجنه؟ قالوا: نعم یا رسول الله!» حضرت هم همان مطالبی را که در روایت ابی ذر بود فرمودند و سومین مطلب این بود که «و استحیوا من الله حق الحیاء» در همه این روایت ها یک حقی آمده است. منظور از این چیست؟

در یک تقسیم بندی نسبت به خود اعمال، ما یک قبائح عقلیّه داریم، یک قبائح شرعیّه داریم و یک قبائح عرفیّه متشرعه داریم. حق حیاء این است که انسان در هر سه رابطه از خدا خجالت بکشد. چه عملت قُبح عقلی داشته باشد، چه قُبح شرعی داشته باشد، چه قُبح عرفی در محیط متشرعه داشته باشد و بالأخره حق حیاء این طور است که اگر بخواهیم به طور مطلق بگوییم نسبت به «جمیع قبائح» است.از خدا حیاء کن! یعنی شرم کن! انجام نده! حتی فکر معصیت هم نکن!

 

یَا أَبَا ذَرٍّ أَ تُحِبُّ أَنْ تَدْخُلَ الْجَنَّهَ قُلْتُ نَعَمْ فِدَاکَ أَبِی قَالَ فَاقْصِرْ مِنَ الْأَمَلِ وَ اجْعَلِ الْمَوْتَ نُصْبَ عَیْنَیْکَ وَ اسْتَحِ مِنَ اللهِ حَقَّ الْحَیَاءِ قَالَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللهِ کُلُّنَا نَسْتَحِی مِنَ اللهِ قَالَ لَیْسَ ذَلِکَ الْحَیَاءَ وَ لَکِنَّ الْحَیَاءَ مِنَ اللهِ أَنْ لَا تَنْسَى الْمَقَابِرَ وَ الْبِلَى وَ الْجَوْفَ وَ مَا وَعَى وَ الرَّأْسَ وَ مَنْ حَوَى وَ مَنْ أَرَادَ کَرَامَهَ الْآخِرَهِ فَلْیَدَعْ زِینَهَ الدُّنْیَا فَإِذَا کُنْتَ کَذَلِکَ أَصَبْتَ وَلَایَهَ اللهِ 

یا اباذر! می خواهی به بهشت بروی؟

گفتم: آری یا رسول الله پدرم فدایت.

فرمود: آرزوهایت را کم کن و مرگ را جلو و در برابر دیده بدار، و آن طور که باید از خدا شرم داشته باش.

گفتم: یا رسول الله همگی ما از خدا می ترسیم.

فرمود: آن شرم را نمی گویم، و لکن حیاء از خدا این است که مرگ را فراموش نکنی، و شکم را (از حرام) نگهداری و فکر خود را (از بد اندیشی) حفظ کنی، و هر که مقام عالی آخرت را می خواهد باید زیور دنیا را رها کند، که اگر چنین باشی به ولایت خدا نایل گشته ای

پس شش نوع حیاءرا عرضکردمحیاء از خلق، حیاء از نفس، حیاء از فرشتگان، حیا از پیغمبر، حیا از ائمه وحیاءازخداوند». که باید توجه داشته باشیم چرا که قلت حیا وبیحیایی سبب میشد اعمال خوب انسان نابود شود.«

 

مشروح خطبه دوم:

 

خودم و همه عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می نمایم.

تقوا یعنی انسان خودش را با اراده خداوند تنظیم نماید و در این صورت ترس و اضطرابی وجود ندارد و در این حالت انسان امنیت خواهد داشت« إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٍ »(دخان-آیه51)،« أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ »(یونس-آیه62) انسان با تقوا وارد ولایت خداوند می شود و ولایت خداوند قلعه ی امنیت است” کلمه لا اله الا الله حصنی فمن قالها دخل حصنی و من دخل حصنی امن من عذابی ” چنین انسانی عاقبتش بشارت داده شده است.چقدر خوب است که انسان در لحظه ی مرگ بشارت داشته باشد .از بزرگترین حسرت ها در هنگام مرگ نشان دادن دو چیز به انسان است: اول نشان دادن اعمالی است که اگر شخص آن را انجام می داد به برکت آن عمل به مقامات عالی معنوی می رسید.
دوم نیز نشان دادن آن اعمالی است که اگر شخص آن اعمال را انجام نمی داد به مقامات (معنوی) عالی دست پیدا می کرد، ندامت و پشیمانی این حسرت را، اگر به تمام اهل دنیا تقسیم کنی همه آنها هلاک می شوند.

 

اشاره ای به روزمبارزه با استعمار

 

هفته گذشته متاسفانه فرصت نشد امروزاشاره ای داشته باشم :اگر نگاهی اجمالی به روابط دیپلماتیک ایران و انگلیس در تاریخ معاصر بیندازیم، در می یابیم که انگلیس در همه این سال ها با خباثتی مثال زدنی و منحصر به فرد، در مقاطع مختلف، ضربات جبران ناپذیری را به ایران زده است.که ذکرهمه آنها مثنوی 70من میشودکه به عنوان مثال میتوانیم به جدا کردن افغانستان از ایران براساس پیمان پاریس؛ تحمیل قرارداد رویترز که براساس آن، ایران به مدت 70 سال کاملا به انگلستان فروخته شد؛ تحمیل قرارداد تالبوت (انحصار توتون و تنباکو) به ایران که با حکم آیت الله میرزای شیرازی لغو شد؛ تحمیل قرارداد دارسی به ایران برای اکتشافات، استخراج و غارت منابع نفتی؛ اشغال ایران در چارچوب حمله متفقین به ایران و تحمیل قحطی و فقر به ملت و وارد آوردن خسارات جانی و مالی فراوان؛ نقش مستقیم در کودتای 28 مرداد 1332 برای همراهی با آمریکا؛ همراهی با آمریکا برای سرکوب انقلاب اسلامی ملت ایران؛ حمایت و پشتیبانی از سلمان رشدی؛ مشارکت در تحریم های ایران، مشارکت فعال در فتنه 88 و… اشاره کنیم که تنها بخشی  از اقداماتی است که دولت انگلستان در جهت منافع خود و علیه ایران انجام داد.

بازگشایی سفار ت انگلیس در تهران و تحرکات شبکه بی. بی.سی طی ماههای گذشته و شواهد و قرائن غیرقابل خدشه ای است،که  نشان می دهد به دنبال بسترسازی برای اجرای «پروژه نفوذ» در ایران هستند.

 

در آیه 22 سوره ابراهیم از زبان ابلیس لعین این گونه آمده است: « وَ مَا کَانَ لِی عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ إِلاَّ أَن دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلاَ تَلُومُونِی وَ لُومُواْ أَنفُسَکُم…»

نکته مهمی که از این آیه قابل دریافت است این است که: شیطان هرگز بر شما سلطه ندارد و بلکه با نفوذ به حریم نفس، تنها شما را دعوت به بدی می کند و البته شما نیز با سستی و ضعفهایی که در درون دارید، متأسفانه منفعلانه تسلیم شده و اجابت می کنید و جالب این که می گوید در مواجهه با شکستها و چالشها و ناکامی ها، حق ملامت من را ندارید بلکه بروید خود را ملامت کنید که چرا دچار غفلت و جهل شدید و به سان چوپان خواب رفته، همه داشته های خود را به دَم دندانها و چنگالهای تیز گرگ سپردید و آیا از گرگ جز گرگی و درندگی انتظاری می رود؟!

اصلی ترین پیام آیه شریفه، هشدار پیرامون معبر و منفذ نفوذ شیاطین جن و انس است که باید همیشه بسته بماند، چه آن که دشمنانِ طمع کرده بر ثروت ملتهای مظلوم منطقه و ایران اسلامی، در کمین همین روزنه های غفلت و آفتهای مرموزند تا به سان سپاه کفر و الحاد در زمان پیامبر اکرم(ص) و جنگ احد، از تنگه رها شده توسط پاسبانان و نگهبانان، به جبهه حق نفوذ کرده و شکستی تلخ با هزینه ها و تلفات سنگینی را به سپاه اسلام تحمیل نمایند.

از منظر حضرت امیر(علیه السلام) قوم و ملتی که اجازه دهد دزدان بی سروپا و دشمنان در کمین نشسته وارد حریم خانه و سرزمینشان بشود و در نهایت بخواهد داخل خانه با او گلاویز شده تا خصم متجاوز را از خانه بیرون کند، قوم و ملتی ذلیل هستند، زیرا اگرچه موفق به خارج کردن متجاوز هم بشود، باز برای این امر در درون خانه اش خسارات مادی و معنوی به بار آورده است، آن جا که می فرماید: «فَوَاللهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ  إِلَّا ذَلُّوا» (خطبه 27 نهج البلاغه)

آری این رساترین بیان است که به حق به منزله یک استراتژی و راهبرد قاطع و کارآمد تلقی می گردد و لذا از این بیان می توان فهمید که قوم و ملتی عزیز و نفوذناپذیر است که با هوشمندی، قلم پای دشمن را قبل از تجاوز به حریم خانه بشکند و با آمادگی همه جانبه، خصم را قبل از هر اقدامی مأیوس نماید. که ان شاءالله ماهم بتوانیم با هشدار به موقع و به هنگام رهبر معظم انقلاب و هوشیاری مردم و مسؤولین، بد خواهان نظام را مأیوس نماییم(تکبیرنمازگزاران)

سه شنبه17 شهریورسالروزقیام 17 شهریور و کشتار جمع پرشماری از مردم بی دفاع توسط رژیم ستمشاهی در میدان ژاله تهران (جمعه سیاه 1357 ه.ش)

کشورمان روزهای پرحادثه‌ای را پشت سر گذاشته و بسیاری از این روزهای حساس و بزرگ در تاریخ انقلاب اسلامی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

رژیم شاه تا قبل از واقعه 17 شهریور بر این باور بود که ایده ى مشاوران امنیتى و اطلاعاتى ساواک مبنى بر برقرارى  حکومت نظامى مؤثر واقع مى شود و مردم را از اجتماعات و راهپیمایى ها باز مى دارد، اما قیام 17 شهریور براى دربار یک پیام آشکار را به دنبال داشت و آن این که مدل سرکوب و سازش به بن بست رسیده است و خواسته مردم چیزى جز سرنگونى رژیم فاسد پهلوى نیست.

این روز یادآور کشتار مردم مظلوم و بی‌دفاعی است که بدون هیچ سلاحی و تنها با توکل بر اراده الهی در برابر رژیم ستم‌شاهی و زور‌گوی پهلوی ایستادگی کرده و پیروز شدند.

وی با بیان اینکه این قیام ثابت کرد که استکبار و ظلم هرگز پایدار نخواهد بود، افزود: این واقعه نقش بسزایی در شتاب سقوط پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی داشت و نقطه عطفی در مبارزات ملت ایران علیه حکومت ستم شاهی به شمار می رود؛ چرا که شهدای 17 شهریور درس فداکاری را به نسل‌های آینده نشان دادند و به ستمگران کوردل آموختند که با شهادت جمعی از مومنان نمی‌توانند سد عظیم مسلمانان را در هم بشکنند.

وقتی ملتی در راه اهداف مقدس خود تا آخرین نفس ایستادگی می کنند مسلماً می توانند دشمن را از پای درآورند. در طول تاریخ، عنصر مقاومت توانسته شیعه را سربلند نگه دارد و امروز نیز همین روحیه است که می تواند ما را در مقابل توطئه ها و فتنه ها پیروز کند.

25 ذی القعده روز دحو الأرض

بیست و پنجم ذیقعده، هم زمان با دحوالارض یعنی گسترش یافتن زمین است. از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمودند: «نخستین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنج ذی القعده بود. کسی که در این روز روزه بگیرد و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را عبادت کرده است خواهد داشت.

(والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته)

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

-- بارگیری کد امنیتی --