به گزارش دفتر امام جمعه باقرشهروکهریزک نمازباشکوه جمعه ،درتاریخ ششم خردادماه 1401 ماه مصادف با بیست وپنجم شوال 1443 به امامت حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالعلی استیری امام جمعه محترم باقرشهروکهریزگ وباحضورگسترده اقشارمختلف مردم درمصلی نمازجمعه برگزارشد
عناویــــــن خطبــــــــه اول:
- مرگ مثل باز شدن درب قفس و پر کشیدن پرنده در فضای باز است.
- اگر کسی میخواهد شیرینی عبادت را بچشد باید گناه را کنار بگذارد.
- اگرعالمی به علمش عمل نکند کمترین عذابی که خدا برای اودرنظرمی گیرداین است که حلاوت وشیرینی مناجات باخدا ازاوگرفته می شود
عناویــــــن خطبـــــــه دوم:
- تاریخ حضرات انبیاء و ائمه(ع) نشان میدهد گاهی اوقات صِرف فرزند معصوم بودن، افتخارآفرین نیست.
- عده ای در داخل و خارج از کشور تلاش دارند انقلاب را از «انقلاب» تهی کنند.
- آنچه از سیره معیشتی و اقتصادی امام صادق (ع)استفاده میشود، انصافورزی اسلامی است
مشــــــروح خطبـــــــــه اول:
أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم
درابتدای خطبه اول خودم را وشما عزیزان نماز گزار را توصیه میکنم به تقوای الهی
گفتیم یکی از اساسی ترین موضوعات زندگی انسان این است که دریابد «هدف اززندگی چیست» و پاسخ مناسبی برای این پرسش داشته باشد،که اگرپاسخ مناسبی نداشته باشد زندگی را بی معنی خواهد یافت. با اشاره به حدیثی از امام صادق (ع) چهارهدف را به محضر شما تقدیم کردم.
اما هدف پنجم :
« طَلَبْتُ حُبَّ الْمَوْتِ» در زندگی دنبال این بودم که عاشق مرگ باشم. چون از دیدگاه ادیان آسمانی این جهان یک قطعه کوچکی است. یک جهان بزرگتری در پیش است. رفتن به آنجا را نباید زشت بدانیم. پیغمبر اینطور مثال زده، مرگ مثل باز شدن درب قفس و پر کشیدن پرنده در فضای باز است. مرگ مثل بیرون آوردن لباسهای کثیف و شست و شوی تن و پوشیدن لباسهای فاخر است. پیامبران الهی و ائمه معصومین ما اشتیاق داشتند.اما اکثر ما از مرگ میترسیم. شخصی از پیغمبر پرسید: چرا از مرگ میترسم؟ فرمود: «أ لک مالٌ» دلبسته پولی هستی؟ راه اینکه مرگ را دوست بداری این است. « فوجد ته فِی تَقْدِیمِ الْمَالِ وَجْهِ اللَّه» پولهایت را در راه خدا بده، ترس تو از مرگ میریزد. پول را بدهیم، یعنی برای آنجا ذخیره کنیم. مثل کسی که در تهران مستأجر است و دریک نقطه خوش آب و هوا مثلا شمال ویلایی دارد تا میگویند: بریم شمال !! سریع موافقت میکند واستقبال میکند وترسی هم ندارد. میداند یک جایی مورد پسند خودش آنجا آماده کرده است. آنهایی که توانایی و دارایی دارند توجه کنند،آنهایی که میخواهند از مرگ نترسند، این مال را در راه خدا بدهند.
هدف ششم:
«طَلَبْتُ حَلاوَهَ الْعِبَادَهِ» در زندگی دنبال شیرینی عبادت بودم. ما خیلی عبادت میکنیم،اما اکثر اوقات از عبادت لذت نمیبریم میگوییم: به دلم ننشست. امام سجاد (ع) از خدا میخواهد « إلهی أذِقْنی حَلاوَهَ عبادَتِک؛شیرینی عبادت و بندگیات را به من بچشان.إلهی أذِقنی حَلاوَهَ مُناجاتِک؛شیرینی نجوای با خودت را به من بچشان ! شخصی از امام حسن مجتبی(ع) پرسید: مدتی است موفق به نماز شب نمیشوم. گاهی نماز شب میخوانم کیف نمیکنم. فرمود: روزگناه میکنی. تنبیه تو این است آن لذت و شیرینی را ترک کنی؟ امام صادق (ع)میفرماید:رسیدن به این هدف را در ترک معصیت دیدم «فَوَجَدْتُهَا فِی تَرْکِ الْمَعْصِیَه» اگر کسی میخواهد شیرینی عبادت را بچشد باید گناه را کنار بگذارد. مزدش این است که خدا آن شیرینی را به کام او میچشاند.
به این روایت توجه بفرمایید.
أَوْحَى اللَّهُ إِلَى دَاوُدَ ع لَا تَجْعَلْ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ عَالِماً مَفْتُوناً بِالدُّنْیَا فَیَصُدَّکَ عَنْ طَرِیقِ مَحَبَّتِی فَإِنَّ أُولَئِکَ قُطَّاعُ طَرِیقِ عِبَادِیَ الْمُرِیدِینَ إِنَّ أَدْنَى مَا أَنَا صَانِعٌ بِهِمْ أَنْ أَنْزِعَ حَلَاوَهَ مُنَاجَاتِی عَنْ قُلُوبِهِمْ
اگرعالمی به علمش عمل نکند کمترین عذابی که خدا برای او در نظر می گیرد این است که حلاوت و شیرینی مناجات با خدا از او گرفته می شود
اگر اینطور شد ؛ از دعای کمیل لذت نمیبرد ؛ دعای ابوحمزه لذت نمیبرد ؛ دعای افتتاح ؛ روزه ماه مبارک رمضان، آغاز هفته حج را در هفته آینده داریم اشاره ای کنم عمره رفته است حج رفته است اما لذت نمیبرد به جای عبادت ،به جای استفاده از آن فرصت طلایی که شاید در عمر انسان یک مرتبه اتفاق بیفتد به فکر این میافتد که مثلا ستونهای مسجدالنبی چند تاست !! بدانیم که عبادت هم مزه دارد .
مشــــــروح خطبـــــــــه دوم:
ابتدا خودم را وشما نمازگزاران عزیز را به تقوای الهی توصیه میکنم
باتوجه به سالروز ولادت حضرت معصومه(س)وروز دختر ضمن اینکه تبریک عرض میکنم سفارش به تقوارا ارتباط میدهم به فرازی از زیارتنامه حضرت
قرآن میفرماید روز قیامت چنان سخت است که در آن روز هر کدام از انسانها وضعی دارد که او را کاملا به خود مشغول میسازد و حتی در آن روز که انسان از برادر، مادر، پدر، زن و فرزندان خود فرار میکند(یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ(عبس: 34- 37)).
خلاصه قیامت، روز فرار است؛ درباره انگیزه فرار انسان از نزدیکترین افراد، مىتوان گفت، مىگریزد تا مبادا آن نزدیکان از حقوق خود مطالبه کنند و او را گرفتار سازد. مىگریزد تا مورد تقاضاى آنان قرار نگیرد. مىگریزد تا رسوایى او را نفهمند. مىگریزد تا به کار خود برسد و تکلیفش زودتر روشن شود.
در روزی که روابط خویشاوندى، در قیامت گسسته میشود و هرکس به فکر نجات خویش است و فرصت براى پرداختن به کار دیگران نیست، میگوییم: «یَا فاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ».
تاریخ حضرات انبیاء و ائمه(ع) نشان میدهد گاهی اوقات صِرف فرزند معصوم بودن، افتخارآفرین نیست،آنچه شرافت اعظم برای حضرت معصومه(س) محسوب میشود، ایفای نقش، رسالت، مأموریت و مسئولیت الهی به بهترین شکل از جانب ایشان بوده است
شنبه 7 خرداد 26 شوال روز قانون و آغاز هفته مجلس
البته فرصت بسیار کم است تشکر میکنم ازخدمات خالصانه نمایندگان محترم مجلس اشاره ای کنم به دیدار نمایندگان محترم با مقام معظم رهبری در چهارشنبه گذشته که شاخصهای نماینده و مجلس انقلابی را به زیبایی بیان فرمودند 8شاخص بیان فرمودند که سرآمد همه آنها انقلابی ماندن بهتر از انقلابی بودن است .
فرمودند:بعضی افراد در سالهای اول انقلاب بسیار پر شور و حرارت و به تعبیری سوپرانقلابی بودند اما استقامت و طاقت ماندن در این راه را نداشتند و نتوانستند در مسیر بمانند بنابراین مشکلتر از انقلابی بودن، انقلابی ماندن فردی و جمعیِ مجلس است.
از یک سو دشمنان بیرونی و عوامل داخلی آنها تلاش دارند با انگ «تندرو» و یا «افراطیگری» و بهرهگیری ازجنگ نرم، نیروهای مؤمن به انقلاب را منفعل و در جامعه منزوی کنند و از سوی دیگر غفلت شخصیتها و نهادهای اثرگذار نظیر حوزههای علمیه،نهادهای انقلابی مثل مجلس شورای اسلامی،دانشگاهها، آموزش وپرورش، سبب کمرنگ شدن و یا کمفروغ شدن آن شاخصهها شوندو آن زمان است که باید خطر انحراف را جدی گرفت.
واقعاً چه اتفاقی روی داده است که رهبری چندی ییش در جمع طلاب و اندیشمندان دینی کشور، ذردیدارنمایندگان خبرگان رهبری ،دردیدار اقشار مختلف وامروز هم دردیدارنمایندگان مجلس شورای اسلامی بر این نکته تأکید میکنند که باید انقلابی ماند و از انقلاب دفاع کرد.
انقلابی ماندن به عنوان یکی از شاخص های مهم که نشانه پایبندی به ارزش های انقلاب است، آن هم در شرایطی است که عده ای در داخل و خارج از کشور تلاش دارند انقلاب را از «انقلاب» تهی کنند.باید هوشیار تر عمل کنیم{تکبیرنمازگزاران}
به نظر می رسد که رهبر معظم انقلاب احساس می کنند در یک عرصه هایی این فضا یا کم رنگ شده یا در آستانه کم رنگ شدن است و این خطر است. تجربه ثابت کرده در طول 43سالی که از انقلاب گذشته هر وقت انقلابی عمل کردیم پیشرفت داشتیم و هر وقت انقلابی عمل نکردیم، آسیب دیدیم.
سهشنبه 10 خرداد 29 شوال روز جهانی بدون دخانیات
اعتیاد یــک بیمارى اجتماعی است که عوارض جسمى و روانى دارد و تا زمانى که بـه علل گرایش بیمار توجه نشود، درمان جسمى و روانى فقط براى مدتى نتیجه بخش خواهد بود و فـــرد مـــعتاد دوباره گرفتار مواد اعتیاد آور می گردد. اعتیاد به موادمخدر یکى از مهمترین مشکلات اجتماعی، اقتصادى و بهداشتى است که عوارض ناشى از آن تهدیدى جدى براى جامعه بشرى محسوب شده و موجب رکود اجتماعى در زمینه هاى مختلف مىگـــــردد.
جمعه 6 خرداد 25 شوال شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام (148 هـ ق)
نرخ گندم و نان روز به روز در مدینه بالا میرفت. نگرانی و وحشت بر همه مردم مستولی شده بود. آن کس که آذوقه سال را تهیه نکرده بود در تلاش بود که تهیه کند، و آن کس که تهیه کرده بود مواظب بود آن را حفظ کند. در این میان مردمی هم بودند که به واسطه تنگدستی مجبور بودند روز به روز آذوقه خود را از بازار بخرند. امام صادق(ع) از «مُعَتِّب» وکیل خرج خانه خود پرسید:ما امسال در خانه گندم داریم؟
بلی یا ابن رسول الله، به قدری که چندین ماه را کفایت کند گندم ذخیره داریم.آنها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش.یا ابن رسول الله، گندم در مدینه نایاب است، اگر اینها را بفروشیم دیگر خریدن گندم برای ما میسر نخواهد شد.همین است که گفتم، همه را در اختیار مردم بگذار و بفروش.
مُعَتِّب دستور امام(ع) را اطاعت کرد، گندمها را فروخت و نتیجه را گزارش داد.
امام(ع) به او دستور داد: بعد از این نان خانه مرا روز به روز از بازار بخر. نان خانه من نباید با نانی که در حال حاضر توده مردم مصرف میکنند تفاوت داشته باشد. نان خانه من باید بعد از این نیمی گندم باشد و نیمی جو. من بحمدالله توانایی دارم که تا آخر سال خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم، ولی این کار را نمیکنم تا در پیشگاه الهی مسئله «اندازهگیری معیشت» را رعایت کرده باشم (أُحِبُّ أَنْ یَرَانِیَ اللَّهُ قَدْ أَحْسَنْتُ تَقْدِیرَ الْمَعِیشَهِ).
آنچه از سیره معیشتی و اقتصادی امام صادق (ع)استفاده میشود، انصافورزی اسلامی است. انصاف، فضیلتی است که به بیان روایات «هیچ عدالتى چون انصاف نیست»(لَا عَدْلَ کَالإِنْصَافِ(بحار الأنوار، ج78، ص165) و به فرمایش آن حضرت، سختترین واجباتى که خداوند بر بندگان خود واجب فرموده است، رعایت انصاف برای مردم است(أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِأَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ فَذَکَرَ ثَلَاثَهَ أَشْیَاءَ أَوَّلُهَا إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِکَ(الکافی، ج2، ص145). انسان از راههای مختلفی میتواند به خداوند نزدیک شود، یکی از این راهها داشتن انصاف است(إِنَّکَ إِنْ أَنْصَفْتَ مِنْ نَفْسِکَ أَزْلَفَکَ اللَّهُ(غررالحکم، ص172)).
همانطور که شرایط و وضعیت اقتصادی و معیشتی عمومی تعریف چندانی ندارد، و گرانی و تورم بالا، حتی وضعیت اجتماعی مردم را تحت تأثیر قرار داده است. همچنین میدانیم که راه علاج این وضعیت نامطلوب اقتصادی، نیازمند اجرای اصلاحات گسترده اقتصادی است که بسیاری از کارشناسان این اصلاحات اقتصادی را، جراحی اقتصادی مینامند چرا که همراه سختیهای فراوانی است و دولت سیزدهم با شجاعت وارد کارزار این عملیات بزرگ اقتصادی شده است. در این شرایط بهترین اتفاق و معاضدتی که میتواند سختیهای این دوران را تا حدود زیادی هموار سازد، همین سیره الهی امام صادق(ع) است.که همه انصاف را رعایت کنند.
ذکر مصیبت
منصور دستور داد: بروید امام جعفر صادق(ع) را بیاورید. چه کردند با پسر فاطمه ، چه خون ها که به دل فرزندان فاطمه نکردند ، شبانه امام صادق را با سر و پای برهنه بردند قصر منصور
آمد درب خانه امام صادق گفت:آقا من مأمورم شما را ببرم. فرمود: مانعی ندارد. پس بگذار من به اتاق بروم و لباس بپوشم. گفت: نمی شود آقا. هر چه آقا اصرار کرد مأمور بی ادب قبول نکرد. با آن وضعیت از خانه بیرون آمدند. این پسر رذل سوار بر استر شد امام صادق(ع) پیرمرد هم پیاده به راه افتاد. این جوان هی استر را تند می راند. محمد بن ربیع می گوید: یک وقت نگاه کردم دیدم از بس آقا دویده نفسهایش به شمارش افتاده. عرق بر پیشانی آقا نشسته است.
روز شهادت امام صادق (ع) است ، یک لحظه چشم دل باز کن قبرستان بقیع را مقابل چشمانت مجسّم کن ، قربان ائمه مظلوم بقیع ، قربان قبر بی شمع و چراغ امام صادق
شبانه امام صادق را با سر و پای برهنه بردند قصر منصور،همه شنیدید سه بار منصور بی حیا شمشیر بلند کرد،اما هر سه باز شمشیرش رو انداخت زمین،وقتی ازش سئوال کردن چرا نزدی،چرا کار رو تموم نکردی، گفت:هر سه بار پیغمبر رو دیدم،ایستاده جلوم غضب کرده
می دانم الان دلهایتان دارد بهانه می گیرد. بگویم؟ می گویم: یا رسول الله! ای کاش یک سری هم به کربلا می آمدی. یا رسول الله ای کاش یک سری هم به گودال قتلگاه می زدی. رسول خدا! اگر شما نیامدید زینب(س) آمد. زینب(س) با یک عده زن و بچه آمد. یک عده زنهای داغ دیده آمدند. ای خدا! بالای بلندی رسید. دید لشکر دور حسین(ع) را محاصره کرده است. شمشیر دار با شمشیر می زند، نیزه دار با نیزه می زند. عصا دار با عصا می زند. آنهایی هم که حربه ای نداشتند آنقدر سنگ به بدن مقدس ابی عبدالله زدند.
ته گودال فقط پیکر تو مانده و من
همه رفتند فقط مادر تو مانده و من
سر و انگشتر و انگشت به غارت بردند
پاره های بدن بی سر تو مانده و من
بوسه باید به روی گونه نشیند اما
چاره ای نیست، رگ حنجر تو مانده و من
اینجا بود که حضرت خم شد لبها را گذاشت به رگهای بریده ! بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید ، علی نبوسید ، زهرا نبوسید…..
والســــــــــــــــــلام علیـــــــــکم ورخمهاللـــــــــــــــه وبرکاته