به گزارش روابط عمومی دفتر امام جمعه حسن آبادنمازباشکوه جمعه اینهفته 95/08/07به امامت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقااستیری امام جمعه محترم فشافویهوباحضورگسترده اقشارمختلف مردم درمصلی امام خمینی شهربرگزارشد.
عناویــــــن خطبــــــــه اول:
1- بازگشت جاهليت آنهم در دوره هاي آغازين حيات اسلام بسيار خطير،و تأثير پيامدهاي منفي فراوان بر جاي نهاد.
2-هدف تشیع انگلیسی که از لندن تغذیه می شود،این است که شیعه رااحمق معرفی کنند.
عناویــــــن خطبـــــــه دوم:
1- شهیدفهمیده تحول عظيمى در شيوههاى دفاع مقدس و نبرد رزمندگان اسلام ايجاد كرد.
2-درمكتب فكرى امام(ره)ضدّيت بااستبدادوضدّيت بااستكبار حرف اوّل را مىزند.ومبارزه بااستكبار،مبارزه بانظام سلطه تعطيلپذير نيست
3- هدف ازروشنگرى اين است كه جامعه را هوشيار كند و پرده از راز نفوذ و واسطههاى آن بردارد.
مشــــــروح خطبـــــــــه اول:
أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم
در ابتداي خطبه اول خودم و همه شما را به تقواي الهي دعوت و توصيه مي کنم .
موضوع بحث پیرامون چرائي وقوع حادثه کربلا بودگفتیم اين بحث از اهميت بالائي برخوردار است چون که تاريخ تکرار پذير است اگر مشابه آن تکرار شد و ما هم ندانستيم که چه بايد بکنيم و از تاريخ عبرت و درس نگرفته باشيم ما هم به سرنوشت آنها که مغضوب خدا واقع شدند گرفتار مي شويم.گفتیم چهاراقدام عمده اي که اموي ها و ديگراني که بعد از پيامبر (ص) برسرکار آمده اند انجام دادند دوآفت ودواقدام را که عبارت بود ازولايت ستيزي وامام ستیزی ودوم هم:دين ستيزي و نابود کردن اساس دين بود که عرض کردم بود هفته گذشته صحبت کردم.
امااقدام سوم:تقدس زدائي و ارزش زدائي:
رسول اکرم (ص) به دستور خداي متعال در زندگي مردمان به انقلابي فراگير در تمامي باور ها ، انديشه ها ، عرفها ، احکام ، اخلاق و روابط دست زد و حيات جاهليت را به طور کامل نابود کرده و بناي نو و کامل اسلام را در جامعه استوار ساخت و فرمود : اکنون مانند روز اولي است که خدا آسمان و زمين را آفريد و دگرگوني کامل و اساسي رخ داده است و در ادامه نيز فرمود : « اَلا کُلُّ شَيْ ءٍ مِنْ اَمْرِ الْجاهِليَّةِ تَحْتَ قَدَمي مَوْضُوعٌ » هر پديده و نشاني از جاهليت از بين رفته است.
اما پس از درگذشت رسول خدا (ص) اوضاع برگشت و مستکبران و مرفهان بي درد اموي و غيره توانستند دوباره برجايگاه پيشين خود دست يابند.
بازگشت جاهليت آنهم در دوره هاي آغازين حيات اسلام بسيار خطير و سرنوشت ساز بود و تأثير پيامدهاي منفي فراوان بر جاي نهاد. اينان برخلافت و سيادت اسلام چنگ انداخته مفاهيم و باورها را تحريف کرده ، از دين استفاده ابزاري نمودند. اوج اين کج روي مخاطره آميز در عهد يزيد بن معاويه به منصه ظهور رسيد.
وي آشکارا کارهاي حرام مرتکب شد ، لهو و لعب نمود ، به کشتار مومنان دست زد ، منکر وحي و ديانت شد ، مصيبت بدتر از آن بود که يزيد تمامي اين کردار ناشاسيت را در مقام و موقعيت خلافت رسول الله انجام مي داد.
در چنين شرايطي امام حسن (ع) و امام حسين (ع) افشاگري کردند و امام حسين (ع) هنگام درخواست بيعت با يزيد فرمود: « يَزيدُ رَجُلٌ فاسِقٌ شارِبُ الْخَمْرِ، قاتِلُ النَّفْسِ المُحَرَّمَةِ، مُعْلِنٌ بِالْفِسْقِ » يزيد مردي بدکار ، شرابخوار ، قاتل افراد بي گناه است و آشکارا گناه و تباهي مي کند.
در واقع بني اميه از ناتواني خليفه سوم سوء استفاده کردند و جايگاه و ثروت از دست رفته خود را بدست آوردند که ابن ابي الحديد مي گويد: عثمان اختيار مال و جان و مردمان را در اختيار بني اميه نهاده ، ولايات و سرزمين ها را برآنان واگذار مي کرد ، در زمان وي آفريقا فتح شد و تمامي در آمد آن به مروان بخشيده شد . حکم بن عاص که توسط رسول خدا (ص) تبعيد شده بود به خانه برگشته ، ابوبکر و عمر مانع وي نشده ، حتي به او صدهزار درهم داده شد.ميراث فاطمه غصب شده و به امويان داده مي شد.
ابوذر صحابي جليل القدر پيامبر (ص) برعليه امويان و خليقه اعتراض و شورش مي کند اما او را به ربذه تبعيد مي کنند.و حضرت علي (ع) بر روي کار مي آيد و تلاش مي کند تا ارزشها و احکام اسلام را بر جامعه حاکم کند مثلا امام در حفظ بيت المال آنقدر مواظب بود که حتي شمشيرش را فروخت تا غذا و پوشاک براي خود و خانواده اش تهيه کند و از بيت المال هر آنچه که عثمان به ناحق بخشيده بود بر مي گرداند حتي اگر مهريه زنان شده بود .
و امام به هيچ روي و بي هيچ مصلحت انديشي و صلاح ديدي مکر و فريب امثال معاويه را به کار نمي بست و خود فرمود: « وَ اللَّهِ مَا مُعَاوِيَةُ بِأَدْهَى مِنِّي وَ لَكِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ وَ لَوْ لَا كَرَاهِيَةُ الْغَدْرِ لَكُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ » به خدا قسم معاويه زيرک تر از من نيست بلکه مرتکب گناه مي شود و فريب کاري مي کند اگر از حيله و نيرنگ بدم نمي آمد از زيرک ترين مردمان بودند.
و وقتي هم که امام مجتبي (ع) به امامت رسيد گرفتار حيله و فريب معاويه گشت و مجبور شد صلح کند.
خلاصه با خالي شدن عرصه از ارزشهاي جامعه آرماني رسول خدا(ص) و حکومت علوي ، امويان صفحه جديدي در تاريخ اسلام گشودند و مجد و قدرت جاهلي خويش را بازگرداندند و بسياري از ضد ارزشها و شيوه هاي جاهليت در حکومت و جامعه ثروت را احيا کردند از اين رو هدف اصلي قيام امام حسين (ع) با حکومت غير مشروع امويان و سرنگوني آنها بود.
در اينجابه دونمونه از چگونگي بازگرداني جاهليت در ميان اجتماع اشاره مي کنم:
1-بی اعتقادی ديني معاويه و يزيد:
دين و ايمان معاويه نيز مورد شک و شبهه بود و گاهي در جمع خواص اظهاراتي مي کرد که از خبث و پليدي ذاتي و بي ديني وي پرده بر مي داشت.
يعقوبي آورده : مغيره روزي از نزد معاويه بيرون آمد در حالي که بشدت به هم ريخته بود و فرزندش حمزه علت را پرسيد.گفت من نمي دانستم که معاويه تا اين حد بي اعتقاد است. گفت :چرا؟ گفت : من نزد او بودم .گفتم تو به خواسته هايت رسيدي، علي (ع) کشته شد ، حسن(ع) صلح کرد، برعالم مستولي شدي ، قدرت کامل پيدا کردي ، ديگر اينقدر بر بني هاشم سخت نگير(چون بني هاشم را از بيت المال محروم کرده بود.)مغيره مي گويد : گفتم کهاينها خويشان تو بودند اذيتشان نکن.
معاويه گفت: اين چه سخني است که مي گويي رفيق ما ابوبکر از دنيا رفت اسمش هم دفن شد. عمر با آن همه خدمات و کارهايي که کرد با مرگش نامش هم مرد و رفت. آن دوست ما عثمان هم که از ما بني اميه بود او را کشتند و اسمش هم نابود شد. ولي اين مرد (همان موقع ظهر شد و صداي اذان بلند شد) با اشاره به نام مبارک پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) گفت اين مرد سالهاست که مرده ولي روزي پنج بار نام او را بر مأذنه ها مي آورند و به رسالت او شهادت مي دهند. تا اسم او را من زير پايم دفن نکنم دست برنمي دارم. اين عبارت نشان از کفر معاويه دارد.که يزيد با اين باور اباعبدالله (ع) را شهيد کرد
جعل حديث توسط اموي ها :
از خطير ترين اقدامات ناجوانمردانه امويان در راستاي تحريف دين و استفاده ابزاري از مقدسات و باورهاي مذهبي مردم جعل حديث بود.
آنها برخي صحابه ساده لوح و ضعيف الايمان را فريفته و به جعل احاديث دروغين از زبان پيامبر (ص) وا مي داشتند و مردم هم سخنان آنها را قبول مي کردند چون آنها را صحابي پيامبر (ص) مي دانستند.
لذا در زمان امويان و عباسيان آنقدر بر رسول خدا (ص) دروغ بستند که تشخيص صحيح از ناصحيح مشکل و سخت بود.
معاويه تمام جاعلان حديث را جمع کرده بود و به ازاي هر روايت جعلي جايزه و پاداش مي گرفتند
مثلا معاويه چهارصد هزار درهم به سمره بن جندب داد تا به دروغ بگويد آیه بنا به اقرارمفسرین بزرگ وبنام شیعه وسنی درشأن امیرالمؤمنین نازل شده اماگفت آیه درشأن ابن ملجم مرادی است
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ (بقره / 207)
و از میان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مىفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است.
این آیه با توجه به شان نزول آن، یكى از بزرگترین فضایل امام على (ع) است كه در اكثر منابع اسلامى آمده است و این امر به قدرى چشمگیر است كه معاویه، به خاطر دشمنى خاصى كه با امام على ع داشت چنان از این فضیلت ناراحت بود كه شخصی به نام «سمرة بن جندب» را با چهارصد هزار درهم تطمیع كرد كه بگوید این آیه در باره عبدالرحمن بن ملجم، قاتل امام على(ع) نازل شده، و آن منافق جنایت پیشه نیز چنین كرد، ولى همانطور كه انتظار مىرفت حتى یك نفر این حدیث جعلی را نپذیرفت. (تفسیر نمونه: 2 / 81؛ نیز شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید: 4 / 73)
معاويه و اوموي ها با جعل احاديث چند هدف را دنبال مي کردند:
اين احاديث دروغين براي مخدوش کردن باور و اعتقاد مردم به امام و اهلبيت (ع) بود و باعث مي شد کسي ديگر به عترت و خاندان پيامبر(ص) ايمان و اعتقاد نداشته باشد . لذا با دستور سب امير المومنين (ع) در صدد کاستن از جايگاه و فضيلتهاي اهلبيت (ع) و حضرت علي (ع) بود . حتي در خطبه هاي نماز جمعه حضرت را سب مي کرد.
امروزعده ای داریم به تعبیرحضرت امام، اسلام آمریکایی و به تعبیرمقام معظم رهبری شیعه انگلیسی،مراقب تشیع انگلیسی که از لندن تغذیه می شودباشید هدف آنهااین است که شیعه رااحمق معرفی کنند هدف به راه انداختن جنگهای داخلی است بین مسلمانان که ازلندن ،واشنگتن وصهیونیستها ووهابیون عربستانی هدایت وحمایت میشوند میخواهندقداست زدایی کنندازارزشها
خب شمااگرراست میگویید چرا باداعش نمیجنگید ؟؟چرامحکوم نمیکنید؟؟چرانسبت به جنایاتی که دریمن توسط وهابیت صورت میگیرد عکس العمل نشان نمدهید؟؟
جواب این سؤالات را امام حسین علیه السلام 1400سال قبل فرمودند :« النَّاسُ عبید الدنیا وَ الدین لَعِقَ علی أَلْسِنَتِهِمْ یحوطونه مادرت معایشهم فاذا محصوا بِالْبَلَاءِ قُلْ الدیانون {بحارالانوار، ج 44، ص 383}
مردم بندگان دنیایند و دین، تنها بر زبانشان جاری است، هنگامی که زندگیشان سرشار است دین گرایند ولی هنگامی که در تنگنای بحرانها قرار گرفتند دین داران واقعی اندک می گردند .
#####################################################################
مشـــــروح خطبـــــه دوم:
بســــــــم الله الرحــــــمن الرحـــــــيم
در ابتداي خطبه دوم هم خودم و هم شما را به تقواي الهي دعوت مي کنم
امام جمعه محترم ضمن ذکرروایتی ازامام باقرعلیه السلام خود ونمازکزاران را به رعایت تقوای الهی سفارش نمودند
شنبه | 8 آبان | 27 محرمالحرام | شهادت محمدحسين فهميده، دانشآموز بسيجى 13 ساله (1359 ه. ش) روز نوجوان و بسيج دانشآموزى – روز پدافند غيرعامل |
شهيد فهميده، نوجوانى خوشبرخورد، شجاع، فعال، كوشا بود كه به مطالعه علاقه زيادى داشت و با وجود اينكه به سن تكليف نرسيده بود، نماز مىخواند و احترام خاصى براى والدينش قايل بود و هرگز به آنها بىاحترامى نمىكرد. شيفته و عاشق امام قدس سره بود و با تمام وجود سعى در اجراى فرامين امام قدس سره داشت. او مىگفت : امام هرچه اراده كند، همان را انجام خواهم داد و من تسليم او هستم. هنگام ورود امام قدس سره به ايران بهدليل مصدوم بودن، موفق به زيارت امام قدس سره نگرديد، اما پس از بهبودى در اولين فرصت به شهر مقدس قم رفته و موفق به ديدار شد. شهيد فهميده، يكى از هزاران دانشآموز بسيجى كشور است كه با نثار خون خود بر طراوت و سرخى خون شهداى انقلاب اسلامى و جنگ تحميلى افزود.
زنده نگه داشتن ياد حادثه شهادت دانشآموز بسيجى، شهيد فهميده از اصالتهاى دفاع مقدس مىباشد.چرا که منشأ حماسههاى بزرگ شد و تحول عظيمى در شيوههاى دفاع مقدس و نبرد رزمندگان اسلام ايجاد كرد و راه پيروزى و سرافرازى را يكى پس از ديگرى، هموار ساخت.
اين دانشآموز رزمنده بسيجى، با ايمان و بينش عميق و استوار خود در جنگ با دشمن پيشقدم و با نيل به شهادت، درس شجاعت، فداكارى و مقاومت را به همه بسيجيان و امت حزبالله آموخت.
پنجشنبه | 13 آبان | 3 صفر | ولادت حضرت امام محمد باقر(ع) به روايتى (57 ه.ق) بازداشت و تبعيد حضرت امام خمينى(ره) به تركيه (1343 ه.ش) تسخير لانه جاسوسى آمريكا توسط دانشجويان مسلمان پيرو خط امام (1358 ه.ش) روز ملى مبارزه با استكبار جهانى – روز دانشآموز |
استکبار یعنی چه؟؟استكبار جهانى زورگويىكردن، خودش را برتر دانستن، پايبند به حرف خود نبودن، خود را متعهّد ندانستن؛ اين معناى استكبار است، وعدههايش را تخلّف مىكند
قدرتهاى استكبارى؛ قدرتهايى كه حياتشان متوقّف بر سلطه بر ديگران است، دخالت در امور ديگران، در اختيار گرفتن منابع مالى و حياتى ديگران؛ اينها استكبارند
در مكتب فكرى امام(ره)، ضدّيت با استبداد و ضدّيت با استكبار حرف اوّل را مىزند. ومبارزه با استكبار، مبارزه با نظام سلطه تعطيلپذير نيست.(تکبیرنمازگزاران)
دشمن مستكبر، درصدد بهزانو درآوردن انقلاب است؛ با چه چيزى؟ با نفوذدادن فرهنگ خود، با فشار اقتصادى خود، با انواع و اقسام تلاشهاى سياسى خود، با گستره عظيم تبليغات خود، و با عوامل خائنى كه در اختيارش هستند، درصدد تكاندادن فضاى جمهورى اسلامى است تا آنرا به تبعيّت بكشانند.
همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودندبرنامه نفوذ در كشور، يك برنامه جدّى استكبار و آمريكايىها است واین راهم مجدانه دنبال میکنند
آنهابرای اجرای این پروژه سه برنامه دارند «تغيير باورها، تغيير آرمانها، تغيير نگاهها، تغيير سبك زندگى» است.
امام خامنهاى مدظله العالى به چهار نوع نفوذ: ۱- فرهنگى و فكرى، ۲- سياسى، ۳- اقتصادى و ۴- امنيتى اشاره فرمودند و تأكيد كردند كه نفوذ فرهنگى و فكرى از همه انواع ديگر خطرناكتر و مهمتر است و بعد از آن نفوذ سياسى است
نفوذ در باورهاى فكرى و فرهنگى ممكن است به صورتهاى گوناگونى انجام شود، كه برخى از آنها به قرار زير است: يكم – رخنه در باورهاى دينى؛ دوم – رخنه در باورهاى انقلابى؛ سوم – ايدئولوژىزدايى؛ چهارم – تغيير در شعارها و اهداف با حفظ صورت؛ پنجم- تغيير باورها نسبت به گذشته، حال و آينده كشور؛ ششم- دلسرد كردن جوانان.
آنها به اين باور رسيده اند كه بايد به فرهنگ و روحيه انقلابى مردم ايران نفوذ كنند تا بتوانند به خواستههاى خود در ايران دستبابند، در اين نفوذ جوانان مورد هدف هستند چراكه آمريكا بر اين باور است كه با نفوذ در بين جوانان ايران مىتواند روحيه انقلابى را در ميان آنها از بين ببرد و روحيه استكبارستيزى را به سازش تبديل كند.تلاش مىكنند با ابزارها و امكانات جديد «شبكهسازى در داخل ملّت» انجام دهد و اين دقيقاً همان زمانى است كه عملاً اشغال كشور بدون اينكه جنگ نظامى رخ دهد صورتگرفته است. اهميت اين مسأله و تجربيات شكستهاى قبلى آمريكاييان چنين است كه حتى استراتژيستهاى آنها مانند «جوزف ناى» دربارهى اين جنگ جديد مىنويسند كه «قدرت نرم و قدرت اقناع و توليد گفتمان، امروز اهميت بيشترى از قدرتهاى سخت يافته است.»اینجاست که پدافند غیرعامل اهمیت پیدا میکند
وظيفه چيست؟
وقتى دشمن بهدنبال تغيير باور است؛ يعنى مىخواهد نظام معرفتى مردم را برهم بزند تا عقبنشينى از اصول بهراحتى صورت بگيرد.
در اين مقطع زمانى، سياستهاى آمريكا اقتضا مىكند كه يك تفكرى تزريق بشود در ميان ملّت ما… كه وانمود كنند ملّت ايران بر سر يك دوراهى قرار دارد و چارهاى ندارد جز اينكه يكى از اين دو راه را انتخاب كند. آن دوراهى عبارت است از اينكه يا بايد با آمريكا كنار بيايند، يا بايد بهطور دائم فشارهاى آمريكا و مشكلات ناشى از آنرا تحمّل كنند… و كنار آمدن با او بهمعناى صرف نظر كردن از برخى از چيزهايى است كه انسان بر آنها پاى مىفشرد.»
يا اينكه آنها تلاش مىكنند ذهنيت مردم ايران را نسبت به خاندان پهلوى تغيير دهند تا آن «گذشته زشت و پليد و سياه به گذشتهاى درخشان و زيبا تغيير يابد. آنها مىخواهند با تغيير باور به گذشته، نتيجه بگيرند كه لزومى به وقوع انقلاب اسلامى براى از بين بردن آن گذشته، وجود نداشته است.
مقابله با تلاش دشمن براى انحراف اذهان، احتياج دارد به روشنگرى «در اين زمينه روشنگرى لازم است؛ روشنگريِ بدون اتّهام، بدون تهمت زدن، بدون مصداق معيّن كردن، امّا روشنگرى اذهان مردم؛ چيز لازمى است.
يكى از آن چيزهايى كه قرآن كريم خطاب به مخالفين مىگويد و بر آنها ايراد مىگيرد اين است: لِمَ تَلبِسونَ الحَقَ بِالباطِلِ وَ تَكتُمونَ الحَقَ وَ اَنتُم تَعلَمون؛ يكى از ايرادهاى بزرگ اين است كه شما باطل را با حق مخلوط مىكنيد، مشتبِه مىكنيد؛ «لبس» يعنى اشتباه، «تَلبِسونَ» يعنى مشتبِه مىكنيد حق را با باطل، وَ تكتُمونَ الحَقَ، حق را كتمان مىكنيد. حقيقت را بايد بيان كرد كه اين وظيفهى ما است.هدف روشنگرى اين است كه جامعه را هوشيار كند و پرده از راز نفوذ و واسطههاى آن بيندازد.
لذابايد دائماً هشيار باشيدخصوصاًشماجوانان عزیزبسیجی. معارف دينى خود و معارف انقلابى خود را هرچه مىتوانيد تعميق كنيد.نفوذ ناپذير و نفوذكننده و در مقابل دشمن بُرنده و با ارادهى قوى باشيد.
رسالت پاسدارى از اسلام و پرچم برافراشتهى اسلام در اين سرزمين را خوب انجام بدهید؛چراكه امروز يكونيم ميليارد مسلمان در مناطق مختلف دنيا به اين پرچم چشم دوختهاند
والســـــــــلام علیکــــــــــــم ورحمــــــــــــــه الله وبــــــــــــرکاته