به گزارش روابط عمومی دفترامام جمعه حسن آباد نماز پرصلابت اینهفته دردومین جمعه ماه مبارک رمضان به امامت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقااستیری امام جمعه محترم فشافویهوباحضورخیل عظیم جمعیت روزه دار درمصلی امام خمینی این شهربرگزارشد.
ایشان دربخشی ازخطبه اول گفتند:همانطور که گفتیم، ؛ وقتي فضاي فرهنگي اين زمان ؛ را با زمان ائمه اطهار ـ صلوات الله عليهم اجمعين ـ مقايسه مىكنيم، ميبينيم که فاصله زيادي وجود دارد. بنابراين، با توجه به اينكه فضاي فرهنگي نقش بسيار مؤثري در ساختن روحيات و شكل گرفتن رفتارهاي افراد و در نهايت سعادت و شقاوت آنان دارد، بايد سعي كنيم اين فاصلهها كم شود و قدري فضاي فرهنگي اين زمانه به فضاي فرهنگي زمان پيغمبر اكرم و ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين نزديک شود. چراکه فضاي فرهنگي هر جامعه مثل اکسيژن براي تنفس كردن است. اگر هوايي كه ما تنفس مىكنيم فاقد اكسيژن لازم باشد و به جاي آن، مواد سمي باشد به مرگ انسان منتهي مىشود. هواي محيط زندگي ما را خداوند آفريده است؛ اما پاك نگهداشتن يا آلوده كردن و كيفيت استفاده ما از آن در دست ما است. ؛ نظير اين كار در فضاي فرهنگي است، يعني روح نيز در يك فضاي متناسب با روح، که همان ادراكات است رشد ميکند.اين فضا فضاي پاكي است كه خداوند متناسب با فطرت ما آفريده است.
امام جمعه حسن آباددربخشی ازخطبه دوم هم بااشاره به دیدارمقام معظم رهبری با مسؤلین وکارگزاران نظام، یادآورشدند: دشمني آمريكا با اصل نظام اسلامي وموجوديت جمهوري اسلامي است، قدرت و استقلال ناشي از اسلام براي استكبار غيرقابل قبول است بنابراین به توافق رسيدن با آن ممكن نيست و خيال و تصور برخي كه فكر ميكنند ميتوان با آمريكا به توافق پنجاه پنجاه رسيد خيال باطلي است كه با مذاكره و رابطه حل نميشود
1- فضای فرهنگی هرجاعه ای مثل اکسیژن برای تنفس است
2- فرق است بین شیعه بودن ودوستداراهلبیت بودن!
عناوین خطبه دوم:
1- خيال باطل و توهمي كه برخي تصور كنند كه ميتوانند ميان حق و باطل پل بزنند!
2- دشمني آمريكا با اصل نظام اسلامي وموجوديت جمهوري اسلامي است
مشــــــروح خطبـــــــــه اول:
ابتداخودم راوشما نمازگزاران عزرا توصیه میکنم به تقوای الهی.
همانطور که گفتیم، ؛ وقتي فضاي فرهنگي اين زمان ؛ را با زمان ائمه اطهار ـ صلوات الله عليهم اجمعين ـ مقايسه مىكنيم، ميبينيم که فاصله زيادي وجود دارد. بنابراين، با توجه به اينكه فضاي فرهنگي نقش بسيار مؤثري در ساختن روحيات و شكل گرفتن رفتارهاي افراد و در نهايت سعادت و شقاوت آنان دارد، بايد سعي كنيم اين فاصلهها كم شود و قدري فضاي فرهنگي اين زمانه به فضاي فرهنگي زمان پيغمبر اكرم و ائمه اطهار صلوات الله عليهم اجمعين نزديک شود. چراکه فضاي فرهنگي هر جامعه مثل اکسيژن براي تنفس كردن است. اگر هوايي كه ما تنفس مىكنيم فاقد اكسيژن لازم باشد و به جاي آن، مواد سمي باشد به مرگ انسان منتهي مىشود. هواي محيط زندگي ما را خداوند آفريده است؛ اما پاك نگهداشتن يا آلوده كردن و كيفيت استفاده ما از آن در دست ما است. ؛ نظير اين كار در فضاي فرهنگي است، يعني روح نيز در يك فضاي متناسب با روح، که همان ادراكات است رشد ميکند. ادراکات همان چيزهايي است كه درك مىكنيم، مىشنويم و مىبينيم، چيزهايي است كه انديشههاي ما را مىسازد و انگيزههاي ما را تقويت مىكند. اصل ؛ اين فضا فضاي پاكي است كه خداوند متناسب با فطرت ما آفريده است. ؛ ولي، آدميزادها همان طور كه هوا را با ايجاد گازهاي سمي آلوده مىكنند، فضاي روحي و معنوي را هم آلوده مىكنند: ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النّاسِ)روم / 41.)در اثر اين آلودگيها نسلي كه در اين فضا رشد مىكنند با ؛ نسلي كه در يك فضاي پاك نوراني رشد كردهاند بسيار متفاوت خواهد بود. به هرحال، ؛ اگر نگوييم فضاي فرهنگي براي روح ما، بيش از هوا براي بدن ما مؤثر است، بايد گفت كمتر از آن هم نيست. بنابراين بايد سعي كنيم فضاي فرهنگي سالمي داشته باشيم.
در مقابل سمومي كه هر لحظه وارد اين فضي فرهنگي مىشود ما نيز ميبايست امواج سالمي سرشار از معنويات و ؛ نورانيت فرهنگ اهل بيت صلوات الله عليهم اجمعين را ترويج كنيم.رواياتي كه انتظارات پيغمبر اكرم و ائمه اطهار(ص) ؛ را از پيروان راستينشان بيان ميکنند بخوانيم و در ذهنمان باشد.
مرحوم شيخ صدوق کتابي در باره اوصاف شيعه دارند به نام «صفات الشيعه». تمام روايات اين كتاب اوصافي است كه از طرف اهل بيت بري شيعه تعيين شده، يا صفات مؤمنين در ابعاد مختلف بيان شده است که عيناً مرحوم مجلسي در تفسيري كه منسوب به امام حسن عسگري صلوات الله عليه است نقل کردهاند. در اين باب ابتدا فرق بين «شيعه»؛ و «محب»؛ را بيان كرده، به فضايلي كه براي شيعه هست اشاره شده و سپس به ترتيب از پيغمبر اكرم، اميرالمؤمنين، فاطمه زهرا تا امام حسن عسگري درباره شيعه واقعي احاديثي ذکر شده است و داستانهايي هم ذكر شده که به نوبه خود ابتكار جالبي است. در ابتدا روايتي از پيغمبر اکرم (ص) در مدح شيعه نقل ميکند: ؛ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) اتَّقُوا اللَّهَ مَعَاشِرَ الشِّيعَةِ فَإِنَّ الْجَنَّةَ لَنْ تَفُوتَكُمْ وَ إِنْ أَبْطَأَتْ بِهَا عَنْكُمْ قَبَائِحُ أَعْمَالِكُمْ(تفسير الإمام العسكري، ص 305)عنوان شيعه در زمان خود رسول الله صلوات الله عليه و آله مطرح بوده و ؛ از اصحاب پيغمبر اکرم (ص) چند نفر از دوستان اميرالمؤمنين(ع) به عنوان شيعه علي شناخته مىشدند، از جمله سلمان، ابوذر و مقداد. پيغمبر اكرم(ص) ؛ خطاب به شيعيان مىفرمايد:اي گروههاي شيعيان قدر خودتان را بدانيد، تقوا داشته باشيد بدانيد كه بهشت از شما فوت نمىشود، يعني حتماً به بهشت خواهيد رفت هرچند كه اگر كارهي ناشايستي صورت دهيد بهشت رفتنتان را به تأخير مىاندازد؛ ولي اگر شيعه باشيد بالاخره بهشت خواهيد رفت فَتَنَافَسُوا فِي دَرَجَاتِهَا؛ سعىكنيد براي کسب درجات عاليتري از بهشت مسابقه بگذاريد.
وقتي پيغمبر اكرم(ص) ؛ اين را نقل فرمودند، كسي سؤال كرد قِيلَ فَهَلْ يَدْخُلُ جَهَنَّمَ أَحَدٌ مِنْ مُحِبِّيكَ وَ مُحِبِّي عَلِيٍّ(ع)؟؛ آيا از دوستان شما و دوستان اميرالمؤمنين(ع) ؛ كسي به جهنم مىرود؟ توجه داشته باشيد پيامبر ابتدا شيعه را مدح فرمودند؛ اما اين سؤال در باره محبين است. بسياري از ما تصور ميکنيم كه «شيعه»؛ و «محب»؛ اهل بيت مساوي است و هر كس دوستدار اهل بيت باشد شيعه است. اين روايت مىگويد شيعه با محب فرق دارد. حضرت فرمود: آري از دوستان ما و دوستان علي(ع) ؛ كساني هستند كه به دوزخ مىروند. قَالَ مَنْ قَذِرَ نَفْسُهُ بِمُخَالَفَةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ؛ اگر كساني ما را دوست دارند، ولي خود را با مخالفت ما آلوده كردند، ؛ فىالجمله عذاب خواهند شد. چنين کسي که با دستورات ما مخالفت کرده به گناه افتاده و به مردم ظلم کرده و با دستورات شريعت مخالفت ورزيده، ؛ چنين کسي در روز قيامت با آلودگي و کثافت وارد محشر ميشود. و چون وارد ميشود پيغمبر اكرم(ص) و اميرالمؤمنين(ع) به او ميفرمايند: فلاني أَنْتَ قَذِرٌ طَفِسٌ، تو خيلي آلودهاي پس ( لَا تَصْلُحُ لِمُرَافَقَةِ الْأَخْيَار)؛ شايسته اين نيستي كه با مواليت همنشين بشوي وَ لَا لِمُعَانَقَةِ الْحُورِ الْحِسَانِ؛ و ؛ با حور العين هم آغوش بشوي. با اين آلودگي نمىتواني وَ لَا الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ؛ با ملائكه و فرشتگان مقرب خدا معانقه كني. لَا تَصِلُ إِلَي هُنَاكَ إِلَّا بِأَنْ يُطَهَّرَ عَنْكَ مَا هَاهُنَا؛ به آن مقام نخواهي رسيد مگر اينكه آلودگيهايت پاك شود؛ مَا عَلَيْكَ مِنَ الذُّنُوبِ؛ يعني گناهانت آمرزيده شود. ؛ فَيَدْخُلُ إِلَي الطَّبَقِ الْأَعْلَي مِنْ جَهَنَّمَ فَيُعَذَّبُ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِ؛ ؛ وي را روي طبقه بالاي جهنم كه عذابش كمتر است مىبرند تا گناهانش آنجا بريزد ؛ و طلاي وجودش خالص گردد. اينان يک گروهاند؛ ولي گروه ديگري هستند که كارشان آسانتر است:؛ مِنْهُمْ مَنْ يُصِيبُهُ الشَّدَائِدُ فِي الَْمحْشَرِ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِ؛ آنان را به جهنم نمىبرند، ولي در ؛ صحري محشر آنقدر سختي مىكشند كه گناهانشان پاك مىشود. بعد از اينكه در محشر تشنگىها و گرسنگىها را متحمل شدند، ؛ ثُمَّ يَلْقُطُهُ مِنْ هُنَا مَنْ يَبْعَثُهُمْ إِلَيْهِ مَوَالِيهِ مِنْ خِيَارِ شِيعَتِهِمْ؛ اهل بيت ـ صلوات الله عليهم اجمعين ـ بعضي از خوبان شيعه را مىفرستند تا آنان را از گوشه و كنار نجاتشان بدهد كَمَا يَلْقُطُ الطَّيْرُ الْحَبَّ؛ همانند پرندهاي که از روي زمين دانه جمع مىكند، خوبان شيعه از طرف اهل بيت مىآيند و اين گناهكاران پاک شده را جمع مىكنند و به سوي بهشت ميبرند، مِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ ذُنُوبُهُ أَقَلَّ وَ أَخَفَّ فَيُطَهَّرُ مِنْهَا بِالشَّدَائِدِ وَ النَّوَائِبِ مِنَ السَّلَاطِينِ وَ غَيْرِهِمْ؛ :بعضى؛ ديگر ؛ هستند كه حتي سختىشان به آن حد گروه دوم نيست، يعني گناهان آنان به اندازهايي نيست كه حتي در محشر سختي بكشند؛ بلکه گرفتاريهي آنان در ؛ دنيا باعث شده كه گناهانشان پاك شود.
اما ؛ بعضياز ايشان هستند كه هنوز مقداري گناه برايشان باقي مانده است. خدا روح آنها را به سختي مىگيرد، در سكرات مرگ سختىهايي مىبينند و ناراحتىهايي مىكشند كه به وسيله آنها پاك ميشوند: فَيَشْتَدُّ نَزْعُهُ فَيُكَفَّرُ بِهِ عَنْهُ و به واسطه اين سختي جان كندن گناهانشان تطهير مىشود فَإِنْ بَقِيَ شَيْءٌ وَ قَوِيَتْ عَلَيْهِ وَ يَكُونُ عَلَيْهِ بَطَنٌ أَوِ اضْطِرَابٌ فِي يَوْمِ مَوْتِهِ فَيَقِلُّ مَنْ بِحَضْرَتِهِ فَيَلْحَقُهُ بِهِ الذُّلُّ فَيُكَفَّرُ عَنْهُ؛ و گاهي است اين سختىهايشان به گونهاي است كه هنگام مرگ به سبب ناراحتىهايي ديگران منزجر مىشوند، به گونهاي که حتي نزديکانشان رغبت نمىكنند نزديکشان بروند، پس در اثر اين خواري ؛ خداوند گناهانشان را مىآمرزد و پاك از دنيا مىروند. ؛ فَإِنْ بَقِيَ عَلَيْهِ شَيْءٌ أُتِيَ بِهِ وَ لَمَّا يُلْحَدْ وَ يُوضَع فَيَتَفَرَّقُونَ عَنْهُ فَتُطَهَّرُ اگر اندكي ديگر از آن باقي مانده باشد، بالاخره در عالم برزخ جبران ميشود. و اگر درعالم برزخ هم تطهير نشد، همان کساني هستند که در طبقه بالاي جهنم پاک ميگردد.
بنابراين هر كه دوست ما باشد، نهايت عذابي كه مىبيند از طبقه اول جهنم است يعني كسي به طبقه دوم نمىرود. پس از اين بيانات حضرت ميفرمايند: لَيْسَ هَولَاءِ يُسَمَّوْنَ بِشِيعَتِنَا اينهايي كه به جهنم مىروند، «شيعه»؛ نيستند، بلکه «محب»؛ ما هستند، از شيعه کسي وارد جهنم نمىشود وَ لَكِنَّهُمْ يُسَمَّوْنَ بِمُحِبِّينَا وَ الْمُوَالِينَ لِأَوْلِيَائِنَا وَ الْمُعَادِينَ لِأَعْدَائِنَا؛ اينها كساني هستند كه دوست ما يا دوست دوستان ما يا دشمنان دشمنان ما هستند؛ ولي «شيعه»؛ نيستند. شيعه از اين عالم كه مىرود، ديگر هيچ عذابي نخواهد داشت إِنَّ شِيعَتَنَا مَنْ شَيَّعَنَا؛ شيعه كسي است كه واقعاً پيرو ما باشد. وَ اتَّبَعَ آثَارَنَا وَ اقْتَدَي بِأَعْمَالِنَا؛ آثار ما را پيروي كند و ببيند ما چه گفتيم همان را عمل كند، رفتارش مطابق رفتار ما باشد و پا جاي پاي ما بگذارد.
در اين باره داستانهايي نيز آورده شده است. گفتهاند شخصي خدمت حضرت رسول اکرم (ص) آمد و گفت: متأسفانه يكي از شيعيان شما (اين نيز شاهدي بر اين است كه اصطلاح «شيعه»؛ در زمان خود پيغمبر اكرم(ص) شايع بوده است) آلودگيهايي دارد:يَنْظُرُ إِلَي حَرَمِ جَارِهِ؛ به خانه همسايه نگاه مىكند، چشمچراني مىكند. فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ قَالَ ائْتُونِي بِهِ ؛ پيامبر فرمود: برويد او را بياريد. قَالَ رَجُلٌ آخَرُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّهُ مِنْ شِيعَتِكُمْ مِمَّنْ يَعْتَقِدُ مُوَالَاتَكَ وَ مُوَالَاةَ عَلِيٍّ وَ يَبْرَأُ مِنْ أَعْدَائِكُمَا ؛ کسي گفت: اينکه شما دستور مىدهيد وي را احضارش كنيم،؛ به او اهانت مىشود، در حالي كه وي از شيعيان شما و ؛ دشمن دشمنان شماست. به اصطلاح خواست وساطت كند كه به وي توهين نشود و آبرويش نريزد. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَقُلْ إِنَّهُ مِنْ شِيعَتِنَا فَإِنَّهُ كَذِبٌ؛ پيامبر فرمود: نگو او شيعه است، همانااين دروغ است.؛ إِنَّ شِيعَتَنَا مَنْ شَيَّعَنَا وَ تَبِعَنَا فِي أَعْمَالِنَا وَ لَيْسَ هَذَا الَّذِي ذَكَرْتَهُ فِي هَذَا الرَّجُلِ مِنْ أَعْمَالِنَا شيعه كسي است كه كارهايش همانند كارهاي ؛ ما باشد. كارهايي را كه تو گفتي اين شخص انجام مىدهد ما ؛ هيچگاه انجام نمىدهيم. پس چون در همه اعمالش از ما پيروي نكرده است او شيعه نيست. روايت بعدي در همين باره از اميرالمؤمنين(ع) است: قِيلَ لِأَمِيرِ الْمُومِنِينَ وَ إِمَامِ الْمُتَّقِينَ وَ يَعْسُوبِ الدِّينِ وَ قَائِدِ الْغُرِّ الُْمحَجَّلِينَ وَ وَصِيِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ(ع) إِنَّ فُلَاناً سَرَفَ(يا أَسْرَفَ) عَلَي نَفْسِهِ بِالذُّنُوبِ الْمُوبِقَاتِ وَ هُوَ مَعَ ذَلِكَ مِنْ شِيعَتِكُمْ(تفسير الإمام العسكري، ص 307)
مردي به حضرت علي(ع) عرض کرد:؛ فلاني از شيعيان شماست و گناهان كبيره انجام مىدهد. فَقَالَ أَمِيرُ الْمُومِنِينَ(ع) ؛ قَدْ كُتِبَتْ عَلَيْكَ كَذِبَةٌ أَوْ كَذِبَتَانِ حضرت فرمودند: با اين حرفي كه زدي يك يا دو دروغ ؛ در نامه عملت نوشته شده. اگر آن فرد اين گناهاني كه تو مىگويي انجام داده باشد، يك دروغ در نامه عملت نوشتند؛ چرا ؛ كه گفتي آن فرد شيعه است، در حالي که شيعه چنين اعمالي انجام نمىدهد. و اگر آن فرد مرتكب آن گناهان نشده و ما را هم دوست ندارد، دو دروغ گفتي، چون ؛ هم گفتي مرتكب گناه مىشود و هم گفتي شيعه است. و اما اگر شيعه است، مرتكب اين گناهان نمىشود باز هم يك دروغ گفتي. پس اين سخن سه حالت دارد. در دو حالتش يك دروغ بري تو در نامه اعمالت نوشتند و در يك حالت دو دروغ.
مشروح خطبه دوم
بسم الله الرحمن الرحيم
در ابتداي خطبه دوم هم خودم و هم شما را به تقواي الهي دعوت مي کنم.
سه شنبه15 رمضان المبارك
فرخنده ميلاد كريم اهل بيت(ع) حضرت امام حسن مجتبي(ع) (3 ه.ق) – روز اكرام
ميلاد آن امام عزيز را تبريک عرض مي کنم فرصت بسیارکوتاهه اشاره ای داشته باشم:يکي از درسهاي بزرگ اين ماه رمضان اين است که با چشيدن گرسنگي و تشنگي به فکر گرسنگان و محرومان و فقرا بيافتيم.
در دعاي روزهاي ماه رمضان مي گوييم « اَللّهُمَّ اَغْنِ کُلَّ فَقيرٍ اَللّهُمَّ اَشْبِعْ کُلَّ جايِعٍ اَللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْيانٍ » اين دعا فقط براي خواندن نيست بلکه براي انجام يک وظيفه است آنهم مبارزه با فقر و مجاهدت براي زدودن غبار محروميت از چهره محرمان و مستضعفان و اينکه محرمان و خانواده هاي آنها را تنها نگذاريم و به کمک آنها بشتابيم.
آغاز هفته قوه قضائيه که ان شاءالله هفته آینده صحبت میکنم.
آغاز هفته صرفه جويي در مصرف آب راداریم که ان شاءالله همه توجه داریددرمصرف آب زیاده روی نکنید که هم این نعمت الهی را حفظ کنیدوهم مرتکب اسراف نشوید
اشاره ای به بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام
بيانات بسيار مهم رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع مسؤولان و كارگزاران نظام، شايسته دقت نظر و تحليل جدي است. اميد ميرود توجه به آنها باعث بهبود وضعيت در عرصههاي مختلف شود.معظم له در38نکته سخن گفتندبه دونکته ومحوراشاره میکنم:
1-بيانگيزگي، غفلت، سخت شدن دل، بيخيالي و غرور ازجمله گناهاني است كه ضرر آن به همه جامعه ميرسد. اگر مسؤولان از خود مراقبت نكنند و مبتلا به اين گناهان شوند، مراحل بعدي و خطرناكتر، كمآوردن در بزنگاهها، ابتلا به نفاق و تكذيب نعمتهاي الهي است.
در بخش دوم بر اين نكته مهم در بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي متمركز ميشوم كه ايشان بخش قابل توجهي از سخنان خويش را به رفع يك توهم و خيال باطل اختصاص دادند. خيال باطل و توهمي كه متاسفانه باعث شده است برخي تصور كنند كه ميتوانند ميان حق و باطل پل بزنند و ميان نظام اسلامي و استكبار جهاني وساطت كنند وبین ايران اسلامي را با آمريكاي جنايتكار دوستی برقرار كنند. چیزیكه متاسفانه مشاهده ميشود كه برخي كارهاي آمريكا در خيانتهای آشكار به ملت ونظام مامن جمله برجام را نيز توجيه ميكنند و با اينكه عدم پايبندي آمريكا به تعهداتش از روشن هم روشنتر است، مدعي ميشوند كه تحريمها برداشته شده است واوضاع اقتصادي كشور بعد از برجام بهتر شده است!! لذامقام معظم رهبری در تذكر به مسؤولان كشور صراحتا بيان ميدارند كه «دستاندركاران به اين واقعيات توجه و دقت كنند و اين حرف را تكرار نكنند كه تحريمها برداشته شده است.» و نيز خاطرنشان ميسازند كه «مقامات دولت آمريكا در زبان و بخشنامه ميگويند كه مانعي براي معاملات بانكي با ايران وجود ندارد اما در عمل كاري ميكنند كه بانكها جرأت معامله با ايران را نداشته باشند. طرف آمريكايي اين گناه و تخلف بزرگ را در مانعتراشي براي تعامل بانكهاي خارجي با ايران انجام داده و كسي نبايد كار آمريكاييها را توجيه كند.»
اما نکته ای که قابل توجه است موضع گیری شفاف ،مقتدارنه وروشنگرانه مقام معظم رهبری بود که دشمنان را انگشت به دهان کرد که البته موضع گیری معظم له ریشه قرآنی دارد که درآیه 12سوره مبارکه توبه به آن اشاره شده است که
«وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ »و اگر پيمانهاي خود را پس از عهد خويش بشكنند و آئين شما را مورد طعن قرار دهند با پيشوايان كفر پيكار كنيد چرا كه آنها پيماني ندارند، شايد دست بردارند.لذا فرمودند آمریکاییها وکاندیداهای ریاست جمهوری آمریکاگفته انداگررأی بیاوریم برجام راپاره خواهیم کرد ما میگوییم اگرشما برجام راپاره کنید ماآ«را به آتش خواهیم کشید(تکبیرنمازگزاران)
چراكه دشمني آمريكا با اصل نظام اسلامي وموجوديت جمهوري اسلامي است، قدرت و استقلال ناشي از اسلام براي استكبار غيرقابل قبول است بنابراین به توافق رسيدن با آن ممكن نيست و خيال و تصور برخي كه فكر ميكنند ميتوان با آمريكا به توافق پنجاه پنجاه رسيد خيال باطلي است كه با مذاكره و رابطه حل نميشود(تکبیرنمازگزاران)
یادی از شاعر انقلابي، استاد حميد سبزواري قله نشين شعر انقلاب
استاد حميد سبزواري از چهرههاي فرهنگي و هنري كشورمان است كه از پيش از انقلاب، شعرش در خدمت انقلاب بود. در دوران 15 ماهه حركت انقلاب از سال 56 تا 22 بهمن 57، سرودههاي مرحوم سبزواري در حركتهاي مردمي خوانده ميشد و در حركت و خيزشهاي مردمي تأثيرگذار بود.
در دوران دفاع مقدس هم از چهرههاي شاعري كه در جبههها حضور پيدا ميكرد و براي رزمندهها شعر ميخواند؛ استاد حميد سبزواري بود. او در سنگرها مينشست و عاشقانه و مخلصانه براي رزمندهها شعر ميخواند. معمولا استاد در كنار شعرخواني، رسمي داشت كه هيچگاه كسي او را نديده بود كه وقتي شعري ميخواند، خاطرهاي بيان نكند و يا از حريم ارزشهاي انقلاب دفاع نكند. او بسيار دردمند و حساس و ايستاده بر سر آرمانها و ارزشها و مدافع دستاوردهاي انقلاب بود و هرجا ميرسيد، فرياد رسا ميكشيد و همه كسانيكه شعرخواني او را ديده بودند، اين فريادها را ميشنيدند.
با اين حال هميشه صميمي و متواضع بود و هر وقت شاعران براي او شعر ميخواندند، تشويق ميكرد و وقتي از او براي شعرخواني در مدارس دعوت ميشد، متواضعانه در ميان معلمها و دانشآموزان شركت ميكرد و با شكيب و خاكساري پرسشها را پاسخ ميداد.
بدونترديد سرودهاي انقلابي او نقش وسيع و بزرگي در انقلاب داشته و شايد هيچكس را همسنگ او در كميت و كيفيت سرود انقلابي نتوانيم بيابيم، بهواقع حميد سبزوراي قلهنشين سرود و شعر انقلاب بوده است.ازاین تریبون مقدس برای آن عزیزسفرکرده علودرجات مسئلت میکنیم.
والســـــــــلام علیکــــــــــــم ورحمــــــــــــــه الله وبــــــــــــرکاته