اخبار ویژه
خانه / اخبار ویژه / حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالعلی استیری:جوان به مقتضای سنّ جوانی چه ویژگی‌هایی وچه وظائفی دارد؟

حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالعلی استیری:جوان به مقتضای سنّ جوانی چه ویژگی‌هایی وچه وظائفی دارد؟

بسم الله الرحمن الرحیم

ضمن عرض تبریک وتهنیت به مناسبت سالروز ولادت با سعادت حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان به عموم جامعه مسلمان خصوصاً جوانان عزیز در این فرصت اندک اشاره کوتاهی به این نکته میکنم که :

 جوان به مقتضای سنّ جوانی چه ویژگی‌هایی وچه وظائفی دارد؟

وقتی می توان قدر روزگار جوانی را دانست که آن را با دوره پیری یا کودکی و محدودیت­های آنها سنجید. دوره جوانی، دوره شور و نشاط و فعالیت های سازنده است؛ اما زمان پیری, وقت خمودی و ناتوانی است. اگر جوان به این امر آگاه شود که توانایی ها و شور و نشاط این دوره از زندگی­اش همیشه با او نخواهد بود و روزی این پویایی به خمودگی و ناتوانی تبدیل می شود, قدر جوانی­اش را خواهد دانست و برای بهره­مندی از آن، تمامی تلاش خود را خواهد کرد.

اگر چه جوان قلبش پاک است و ریشه خوب و بد در جوانی نهادینه میشود و جوان آمادگی برای پذیرش دارد و می تواند از عمرش به خوبی استفاده کند ولی باید مواظب بود این فرصت به غفلت نگذرد

اما جوان به مقتضای سنّ جوانی چه ویژگی‌هایی وچه وظائفی دارد؟

درپاسخ باید عرض کنم که باید چند مرحله را طی کنیم

مرحله اول این است که جوان را بشناسیم و ویژگی‌های او را بشناسیم و ببینیم این ویژگی‌ها برای رسیدن به آن هدفی که برای آن آفریده شده‌ایم چه نقشی می‌توانند داشته باشند. این خودش بحث مهمی است که هم مسائل روان شناسی دارد، هم جامعه شناسی و هم زیست شناسی.

 می‌توانیم بگوییم ویژگی‌های یک جوان به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شود: یک دسته ویژگی‌هایی است که مربوط به جسم اوست، و دسته دوم، ویژگی‌هایی است که به روح و روان او مربوط است. برای مثال، از لحاظ جسمی، جوان از امکاناتی برای رشد برخوردار است که برای پیرمرد فراهم نیست؛مثلاً جوان در مدتی کوتاه می‌تواند بر قدرت بدن خود بیفزاید و پیشرفت کند، اما پیرمرد چه بسا با زحمت حتی نتواند همان قدرتی را هم که دارد حفظ کند، چه برسد که به آن بیفزاید.

پس یکی از وظائف جوان مربوط به این است که بداند تحولات بدنی او این گونه است. و سعی کند سلامتی خود را حفظ کند،و بر رشد بدنی خود بیفزاید،‌ تحرک و ورزش داشته باشد،‌ از چیزهایی که باعث بیماری و ضعف آینده می‌شود خودداری کند، مثل گناهانی که موجب می‌شود فرد در سن بزرگ‌سالی ضعیف شود، مغز او درست کار نکند، اعصاب او کار نکند،جوان از سن جوانی باید مواظب این امور باشد.

دوم اینکه در میان امور روانی، احساسات و عواطف جوان و پیر قابل مقایسه نیست. جوان مثل ماده قابل اشتعالی است که اگر کبریتی به آن نزدیک شود، فوراً آتش می‌گیرد. حرکت،‌ جنبش، احساس قدرت، احساس شرم، دوست داشتن رشد و تکامل در جوان زیاد است. جوان هر روز می‌خواهد کار نویی بکند، چیز جدیدی یاد بگیرد و عمل کند، در جامعه نقش داشته باشد و خودش را نشان بدهد. اما این روحیه در افرادی که سنی ازآنها گذشته(پیران) یا دیده نمیشود یا خیلی به ندرت دیده میشود.

مرحله دیگر مربوط به فهم و شناخت است. «العِلمُ فِی الصِّغَر کَالنَّقْش فی الْحَجَر»{ کنز الفوائد، ج ۱، ص ۳۱۹} (علم در سنین کودکی مانند نقشی که در سنگ می‌کنند [باقی می‌ماند] زود یاد گرفتن و ثابت ماندن معلومات از ویژگی‌هایی است که در جوان هست. جوان هم زود یاد می‌گیرد و هم معلومات او ثبات دارد. اما پیر زود چیزی را یاد نمی‌گیرد، و زود هم یادش می‌رود.

مرحله چهارم مربوط به جهات ارزشی، اخلاقی و منش است. تجربه نشان داده که در سن بزرگسالی صفات و گرایش‌هایی که در افراد پیدا شده معمولاً حالت ثبات پیدا می‌کند و در آن کمتر تحول پیدا می‌شود. مثلا اگر کسی بخیل بوده، از چهل سالگی به بعد دیگر به سختی ممکن است شخص سخاوتمندی شود، یا اگر کسی بخواهد پهلوان شود، از چهل سالگی به بعد دیگر وقت پهلوان شدن نیست؛ آنهایی که پهلوان هستند معمولاٌ از چهل سالگی به بعد بازنشسته می‌شوند. صفات بدی هم که در اشخاص پیدا می‌شود، مانند دلبستگی به دنیا و هوس‌ها در پیری ماندگارتر است. نکته عجیب که در روایات هم آمده اینکه هرچه انسان پیرتر می‌شود، با اینکه می‌بیند دارد پیر میشود ، به آخر عمر نزدیک میشود ، علاقه او به دنیا بیشتر می‌شود «یَشیبُ ابنُ آدم و یَشُبُّ فیه خَصْلَتان: الحرص و طول الأمل»{ بحار الأنوار، ج ۷۰، ص ۲۲} (آدمیزاد پیر می‌شود در حالی که دو ویژگی در او جوان می‌شود: حرص و آرزوی دراز) هرچه پیر می‌شود علاقه او به دنیا بیشتر می‌شود. این خصلت‌ها در سن بزرگ‌سالی تقریباً تغییر نمی‌کند؛ کسی که دنیاپرست شد معمولاً‌ بعد از چهل سالگی دیگر زاهد نمی‌شود. لااقل این یک آفتی است که جوان کمتر در معرض آن است. فرد پیر و بزرگسال بیشتر در معرض ثبات عیب‌ها و ارزش‌های منفی اخلاقی است، اما جوان کمتر، و به همین جهت، زودتر می‌تواند خودش را تغییر دهد. اینکه در روایات داریم که «علیک بالأحداث»{ کافی، ج ۸، ص ۹۳} (جوانان را دریاب) یا بزرگان و اساتید اخلاق به جوان‌ها می‌گویند قدر جوانی خود را بدانید برای همین است که در جوانی انسان زودتر می‌تواند در خودش تغییر ایجاد کند، اما وقتی حالتی ثابت شد و ملکه شد تغییر آن مشکل است. لذا جوان باید این فرصت را غنیمت بشمارد و تا جوان است ببیند چه نقص‌هایی دارد یا در معرض آن است و از آنها پیشگیری کند.

به این نکته هم اشاره کنم جوان‌ها موتور محرک جامعه هستند و جامعه‌ای که جوان باشد بانشاط، سرزنده، فعال و امیدوار است. آینده یک جامعه تحت تأثیر تصمیماتی است که جوان‌های آن می‌گیرند، در واقع جوانان به هر سمت‌وسویی که بروند، جامعه نیز به آن سمت می‌رود. جوانان آینده‌سازان یک جامعه و نیازمند توجه ویژه هستند. لذا در روایت میفرماید: «علیک بالأحداث»جوانان را دریاب !

در حال حاضر باید مجلس و دولت با برنامه ریزی مناسبی برای حصول اهداف و حل مشکلات جوانان را یاری کنند.

بی شک در نظام اسلامی برخی آسیب های اجتماعی و دیگر چالش ها دامن گیرجوانان شده است، لیکن باید ریشه ‏یابى کرد، اگر بیکارى گریبانگیر نسل جوان‏ شده،اگر اعتیاد گریبانگیر نسل جوان شده است، اگر برخی آسیبهای اجتماعی گریبانگیر نسل جوان شده است ،باید ریشه‏ یابى کرد و سپس به دنبال معالجه رفت.

در دنیاى امروز دست‏هاى مرموز دشمنان‏ حق و عدالت براى مسموم ساختن افکار نسل جوان‏ به وفور قابل مشاهده است ، با کمی تأمل می توان دریافت که در عصر کنونی  وسائل تبلیغاتى دشمن که از مجهزترین و نیرومندترین وسائل تبلیغاتى جهان است کوشش مى‏ کنند تا پایه‏ هاى عقائد اسلامى را در افکار مسلمین، مخصوصاً نسل جوان‏ ویران سازند، آنها در این راه از هر گونه وسیله و ابزاری استفاده مى‏ کنند

متأسفانه اخیراً حرکت تخریب مبانی اخلاقی و فساد جوانان دیده می شود که ممکن است این سیل بنیان کن همه چیز را با خود ببرد، از گسترش مواد مخدر گرفته تا پخش امواج بسیار مستهجن و بدآموز آنهم به صورت رایگان یا بسیار ارزان،سایت های بسیار بدآموز اینترنتی و ماهواره ها و مطبوعات طرفدار آن ها و مسئله بدحجابی وبی حجابی ، برگزاری مجالس جشن عروسی به صورت زمان طاغوت یا بدتر از آن و حتی آلوده کردن بعضی از مجالس عزاداری با آهنگ های  غیر مجاز و حرام و مانند آن ، متاسفانه فضا را به صورتی درآورده اند که امر به معروف و نهی از منکر عملاً در آن بسیار مشکل شده است و یک حالت انفعالی و مرعوبیت خطرناک جای آن را گرفته است.

حال اگر این جریان فقط اخلاق جامعه را هدف قرار می داد یک مصبیت بزرگ بود ولی مهم تر از آن این که قرائن و شواهد نشان می دهد که تمام این ها در راستای مذهب زدایی و عریان سازی از اعتقادات دینی و عقب زدن اسلام از متن جامعه خصوصاٌ جوانان است که یک فاجعه محسوب می شود.

امروز راه‌های رسیدن به فساد زیاد شده است، جوانان باید هوشیار باشند و در انتخاب درست دقت کنند. چه اسرافى از این بالاتر که انسان مهمترین سرمایه وجود خود یعنى‏ عمر و سلامت و جوانى‏ و نیروها را بیهوده در راه فساد و گناه‏ و  عصیان و یا در مسیر به دست آوردن متاع بى‏ ارزش و ناپایدار این دنیا به هدر دهد، و در برابر این سرمایه چیزى عاید او نشود.زیرا ادامه این تحریکات دائمى بهترین فصول زندگى یعنى‏ دوران جوانى‏ را بر باد مى‏دهد و اعصاب جوانان را در هم مى‏ کوبد.

لذا باید برای حل مشکلات جوانان از تمام برنامه ها بهره گرفت تا مانع افزایش مفاسد اجتماعی شویم وهمه باید سعی کنیم نسل جوان را در مقابل وسوسه های شیطان صفتان بیمه کنیم.

الســــــــــــــــــلام علیـــــــــکم ورحمه اللـــــــــــــــه وبرکاته

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

-- بارگیری کد امنیتی --