نمازجمعه پرصلابت جمعه حسن آبادفشافویه به امامت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقااستیری امام جمعه محترم فشافویهدرتاریخ1394/11/23با حضوراقشارمختلف مردم وبرگزارشد امام جمعه محترم دربخشی ازخطبه دوم یادآورشدند:مردم انقلابي مادرهمه عرصههاحضور پررنگي داشتهاندروزگذشته هم درراهپیمایی 22بهمن بار ديگردنیارا شگفتزده کرد وباحضورخوددوپیام رادادند یکی بصیرت ودیگری اطاعت ویاری ولایت است ملت مانشان دادندکه بااصل انقلاب ونظام مشکلی ندارندوبااین حضوراعلام کردندکه اگراحيانامشكلاتي از بيتدبيري و بيمديريتي مسؤولان مشاهده نمودهاند،هرگزبهحساب نظام اسلامي وانقلاب نگذاشته و نميگذارند.
عناوین خطبه اول:
1-شرح کوتاهی برخطبه حضرت زهرا(س)درمسجدالنبی قسمت دوم.
2-علت نامگذاري نعمتها به نعمت چیست؟
عناوین خطبه دوم:
1- حضرت زینب در برههاي كوتاه از تاريخ اسلام درخشيد و كارهاي سترگ را به يادگار گذاشت.
2-.مردم انقلابي ما درراهپیمایی 22بهمن بار ديگردنیارا شگفتزده کرد.
مشــــــروح خطبـــــــــه اول:
أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم
خودم وهمه ی عزیزان را به تقوای خداوند متعال دعوت می کنم.
هفته گذشته عرض کردم بحث را مادرباره خطبه معروف حضرت زهرا سلاماللهعليها را شروع ميکنيم؛ ابتدا شرحي درباره مسأله فدک دادیم وگفتیم فدک اسم سرزميني است در شمال مدينه در نزديکي قلعههاي خيبر که حدود يکصد کيلومتر با مدينه فاصله دارد. ساکنين اين قلعهها و سرزمينها طوايفي از يهود بودند. آمدن يهود به حجاز و سکونتشان در مدينه به قرنها قبل از ظهور اسلام برميگردد. علماي يهود از پيامبران سلاماللهعليهمأجمعين شنيده و در کتابها خوانده بودند که در آخرالزمان پيامبري مبعوث ميشود که پيامبران پيشين را تصديق ميکند و دينش جهانگير ميشود. آنها به اميد درک پيامبر آخرالزمان و ايمان به او به حجاز مهاجرت کردند و در اطراف مدينه ساکن شدند؛ سه طایفه رانام بردیم که ويژگيهاي خاصي داشتندکه با اين ويژگيها از موقعيت خاصي در بين اعراب برخوردار بودند.
براي صحبت پيرامون خطبه شريف زهرا سلاماللهعليها روشي را انتخاب ميکنيم که نه آنقدر طولاني شود که زمان زيادي را بگيرد و نه خيلي به اجمال بگذريم و حق مطلب ادا نشود. از خدا ميخواهيم توفيق دهد که اين خطبه شريف را با روش معتدل و ميانهاي توضيح دهيم.
خطبه مبارک حضرت زهرا سلاماللهعليها به حسب نقل متضافر با اين جملات شروع ميشود: الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلَى مَا أَلْهَمَ وَ الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ
کارهاي خوبي که خداي متعال انجام ميدهد همه براي بندگان نعمت است؛ پس وقتي کسي خدا را حمد ميکند انگيزه او براي حمد، توجه به نعمتهاي خداست. اما نعمت چيست؟ إنعام يعني اعطاي نعمت. اصل ريشه نعمت (ن، ع، م) به معناي نرمي و ملايمت است. کلمه نعومة هم از همين ريشه است. وقتي ميخواهند پارچهاي که نرم است يا برگ گلي که نرم است را توصيف کنند از اين واژه استفاده ميکنند. علت نامگذاري نعمتها به نعمت، اين است که نعمت براي دريافتکننده آن، مناسب و مفيد است و با وجود او ملائمت دارد. اگر چيزي باشد که به حال او ضرر داشته باشد به آن نعمت نميگوييم. اگر بخواهيم اين معناي لغوي را با اصطلاح اهل معقول تطبيق دهيم بايد بگوييم: نعمت چيزي است که در جهت کمال شيء واقع ميشود. هم خود کمال براي يک موجود نعمت است و هم آنچه موجب کمال او ميشود؛ اما اگر موجب ضرر و نقص يا موجب از بين رفتن آن شود ديگر براي او نعمت نخواهد بود.
وقتي کمالاتي مانند عمر طولانيتر، قدرت بيشتر، علم بيشتر و … نعمت است، خود حيات من نعمت نيست؟! هست، بلکه بزرگترين نعمت است. خدا به هر چيز که وجود و حيات داده، اين بزرگترين نعمتي است که به او داده است. اينکه خدا من را ايجاد کرده و من هست شدم بيش از همه چيز شکر ميطلبد؛ چون همه آنچه داريم فرع اين وجود است؛ آنها مطلوبند چون اين را کامل ميکنند. خود اينکه لحظه به لحظه خدا به ما حيات ميدهد نعمت است. اگر يک لحظه را امساک کند هيچ چيز نخواهد بود. همه اينها نعمتهايي است که خداي متعال دائماً دارد به ما افاضه ميفرمايد. وقتي توجه پيدا کنيم که خدا چنين چيزهايي (وجودمان، شعورمان، سلامتمان و …) در اختيار ما گذاشته، آن وقت بايد گفت: الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ.
ما حداقل روزي ده مرتبه سوره حمد را ميخوانيم و ميگوييم: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ المُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمْتَ عَلَيهِمْ؛ خدايا! به ما راه راست را نشان بده؛ راه کساني که به آنها نعمت دادي». آيا ما در نماز از خدا راه سرمايهداران آمريکايي را ميخواهيم؟! متأسفانه بعضي از شخصيتهاي شاخص به اين آيه استدلال کردند و گفتند: «بله، جمع ثروت خوب است؛ ثروت نعمت خداست و ما در نماز هم ميخوانيم: راه کساني که به آنها نعمت دادي به ما بياموز! يعني به ما ياد بده چگونه ثروت به دست آوريم؛ البته ثروت حلال!»؛ در حاليکه خود قرآن أَنعَمْتَ عَلَيهِمْ؛ را معرفي کرده است؛ ميفرمايد: وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحين؛(1)چهار دستهاند که که خدا به آنها نعمت داده؛ انبياء، صديقين، شهداء، صالحين. در نماز که ميگوييم: صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمْتَ عَلَيهِمْ؛ يعني راه اينها را به ما نشان بده؛ نه راه پولدارها را، نه راه سرمايهداران غربي را، نه راه ستمگران را. آنها که راه عذاب و بدبختي است!
اين نعمتي که ما در نماز تقاضا ميکنيم آن نعمت نهايي و آن مطلوب بالذاتي است که مؤمن ميخواهد؛ يعني راه کساني که آنها را به مقصد نهايي رساندي و خود قرآن آنها را چهار دسته ميداند. بعد ميفرمايد کساني هستند که به آنها ملحق ميشوند و شرط ملحق شدن به آنها اطاعت خدا و پيغمبر است. آن مقام براي آن چهار دسته است و ما اگر خدا توفيق بدهد و همت کنيم، همتهاي مضاعف و اطاعت خدا و پيغمبر نماييم، آن وقت لياقت معيت با آنها را پيدا خواهيم کرد. پس نعمت آن چيزي است که خدا به پيغمبران داده است و به مابقي مجازاً نعمت گفته ميشود. از اين ديدگاه نعمت، آن چيزي است که انسان را به مقصد نهايي برساند. اگر چيزي انسان را به آنجا نرساند خنثي است و ارزشي ندارد و اگر مانع رسيدن به آن کمال شود، اگرچه براي انسان لذتبخش باشد نقمت است. در روايات از چيزي که انسان را به آن مقصد نهايي ميرساند به «ولايت»؛ تعبير شده است؛ ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيم(2)در روايت آمده که مقصود از نعيم ولايت اهلبيت عليهمالسلام است(3)اين نعمت حقيقي است.
اگر ما درست استفاده کرديم، ميشود نعمت و اگر از آن سوءاستفاده کرديم، نعمت شأني خدا را به نقمت و بلا تبديل کردهايم؛ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُواْ نِعْمَةَ اللّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّواْ قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ(4)هر چه خدا به ما داده است براي اين است که از آن استفاده کنيم تا به تکامل برسيم، تا به قرب او برسيم. همه نعمتهاي خدا بياستثناء، ابزاري براي رسيدن به آن هدف نهايي است؛ به آنجايي که نميدانيم کجاست. همين اندازه ميدانيم که: فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِيكٍ مُّقْتَدِرٍ(5)آنجايي که همسر فرعون درخواست کرد و گفت: «رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ؛(6) ميخواهم خانهام پهلوي تو باشد!»؛ همه آنچه در دنيا در اختيار ما قرار ميگيرد براي اين است که از آنها استفاده کنيم تا به آنجا برسيم.
پی نوشتها:
1-نساء، 69. 2- تکاثر، 8. 3– بحارالانوار، ج10 ص209.
4- ابراهيم، 28. 5- قمر، 55. 6- تحريم، 11.
مشـــــــروح خطبــــــــــــــــــه دوم:
خودم و تمامی عزیزان را به تقوای الهی دعوت می کنم، قال رسول الله (ص): «إِنَّكُمْ إِلَى أَزْوَادِ التَّقْوَى أَحْوَجُ مِنْكُمْ إِلَى أَزْوَادِ الدُّنْيَا» تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 269، حدیث 5859.
بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش میکنم. پیامبر اکرم (ص) اینگونه به ما سفارش میکنند که شما مردم به زاد و توشه تقوا برای سرای جاودانی بیشتر نیازمند هستید تا توشههای دنیایی. توشههای دنیایی پایان پذیر است و با مرگ انسان دیگر رابطه انسان قطع میشود. مال و اموال بین ورثه تقسیم میشود اما آنچه تقسیم نمیشود بهرههایی است که انسان در این دنیا برده و زمینه را برای حیات اخروی فراهم کرده است.
در خطبه دوم به بیان مناسبتها و نکاتی چند اشاره میکنم.
يكشنبه5 جماديالاولولادت حضرت زينبكبري(س) (5 ه.ق)
روز پرستار و بهورز
حضرت زينب(س) در محيط خانه نمونه والاي يك دختر و زن خانهدار و همسر است. در اداره خانواده و تربيت فرزندان از مسائل تربيتي غافل نيست. عشق، خلوص و پارسايي از در و ديوار خانه بيآرايش و آلايش او ميبارد. او در جامعه مظهر يك فرد مسؤول در مقابل سرنوشت مردم است. طنين فرياد او همواره بر ضد منحرفان بلند است و اوج اين پژواك را در كاخ يزيد شاهد هستيم.
بررسي ابعاد گوناگون زندگي سرتاسر افتخار و حماسي زينب كبرا(س) مُهر باطلي است بر ناآگاهاني كه زن مسلمان را بسته در چادر و اسير در كنج خانه ميدانند. حضور آن بزرگبانوي اسلام در بزرگترين حادثه خونين تاريخ، جايي براي ترديد و طرح شبهه نگذاشته است.
زن امروز كه مشتاقانه بهدنبال الگويي است تا در عين حضور در عرصههاي مختلف اجتماعي و سياسي، پاكدامني او آلوده نشود، ميتواند و بايد از حضرت زينب(س) پيروي كند.
در برههاي كوتاه از تاريخ اسلام درخشيد و كارهاي سترگ را به يادگار گذاشت كه پس از گذشت قرنها هنوز به ديده اعجاز و شگفتي به آنها نگريسته ميشود. رهبري نهضت خونين برادر در سرزمين بيگانه، جنگ تبليغي با تحريفگران پيامهاي عاشورا، دلجويي از كودكان و زنان داغديده، حفظ تعادل و ثبات روحي، فرياد ويرانگر عليه بيرحمترين دژخيم زمان، تحمل سختي اسارت عزيزان و خود، گرسنگي و خستگي طاقتفرسا و… همه از افتخارات بيمانند دختر فاطمه زهرا(س) است. همه اينرادمرديها مايه سربلندي و مباهات زني است كه از سينه عصمت شير نوشيده و در مهد اسلام و دامن امامت پرورش يافته است.
نکته پایانی تشکرازحضورآگاهانه درراهپیمایی 22بهمن .
مردم انقلابي مادر همه عرصهها حضور پررنگي داشتهاندروزگذشته هم درراهپیمایی 22بهمن بار ديگردنیارا شگفتزده کرد وباحضورخوددوپیام رادادند یکی بصیرت ودیگری اطاعت ویاری ولایت است ملت مانشان دادند که بااصل انقلاب ونظام مشکلی ندارندوبا این حضوراعلام کردندکه اگر احيانا مشكلاتي از بيتدبيري و بيمديريتي مسؤولان مشاهده نمودهاند، هرگز بهحساب نظام اسلامي و انقلاب نگذاشته و نميگذارند.(تکبیرنمازگزاران)
با عنايت به اينكه در اواخر سال و 7 اسفند كشور قهرمان و پيروز در همه صحنهها، با دو رويداد مهم و سرنوشتساز (انتخابات خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي) مواجه است، از يكسو مردم هميشه در صحنه ما در اين امر مشاركت حداكثري داشته باشند و با انتخاب افراد اصلح، انقلابي، متدين، از ورود نمايندگاني كه دلشان به سمت آمريكاست و منافع و مصالح ملي را در نظر نميگيرند، به وظيفه انقلابي و ملي خود عمل كنند و از سويي ديگر مسؤولان و جريانات سياسي با پايبندي به قانون از حقالناس در جهت مصالح ملي در امر انتخابات حفاظت كنند. چرا انتخابات كشور ما را رسانهها و خبرگزاريهاي مختلف دنيا رصد ميكنند و به فضل اللهي اينبار هم شاهد خواهند بود كه مردم پس ازگذشت 37سال از انقلاب خود حفاظت و حمايت ميكنند با وجود مشكلاتي هنوز پاي آرمانهاي اوليه خود حاضرند هزينه بدهند و در انتخابات و ساير عرصه حضور داشته باشند و بار ديگر حيرت و تعجب دنيا را برانگيزانند.
والســـــــــلام علیکــــــــــــم ورحمــــــــــــــه الله وبــــــــــــرکاته