اخبار ویژه
خانه / اخبار ویژه / حجت الاسلام والمسلمین استیری امام جمعه فشافویه:موضوعات مطروحه ازسوى مقام معظم رهبری براى مدیران اجرایى،دستورالعملى براى اجراست.

حجت الاسلام والمسلمین استیری امام جمعه فشافویه:موضوعات مطروحه ازسوى مقام معظم رهبری براى مدیران اجرایى،دستورالعملى براى اجراست.

به گزارش روابط عمومی دفترامام جمعه حسن آباد نماز پرصلابت اینهفته دراولین جمعه ماه مبارک رمضان به امامت حجه الاسلام والمسلمین حاج آقااستیری امام جمعه محترم فشافویهوباحضورخیل عظیم جمعیت روزه دار درمصلی امام خمینی این شهربرگزارشد.

خطیب جمعه حسن آباددربخشی ازخطبه دوم هم بااشاره به دیدارمقام معظم رهبری بانمایندگان مجلس دهم یادآورشدند: ولنگارى فرهنگى چیست؟ بى‌قیدى و بى‌بندوبارى در امر مدیریت فرهنگى در حوزه شناخت آسیب‌ها و ارایه راه‌حل در موضوعات فرهنگى خود را نشان مى‌دهد. دهها سازمان و نهاد فرهنگى در کشور به فعالیت مشغولند اما تغییر ارزش‌هاى اجتماعى از اسلام‌گرایى به‌سوى فرهنگ‌هاى منحط، محصول بى‌برنامگى و یا عدم شناخت چه کسانى است و چرا نتیجه‌اى از اقدامات این نهادها و سازمان‌هاى فرهنگى مشاهده نمى‌کنیم؟

عناوین خطبه اول:

۱-       کلمه شیعه در نظر اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین ویژگی خاصی دارد.

۲-       سه شرط محافظت خدا از شیعیان.

عناوین خطبه دوم:

۱-ولنگارى فرهنگى چیست؟

۲-موضوعات مطروحه از سوى مقام معظم رهبری براى مدیران اجرایى، دستورالعملى براى اجراست.

مشــــــروح خطبـــــــــه اول: 

  أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم     بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم

images (2)

 ابتداخودم  راوشما نمازگزاران عزرا توصیه میکنم به تقوای الهی.

قال امیرالمؤمنین(علیه السلام):« أَمْنَعُ‏ حُصُونِ‏ الدِّینِ‏ التَّقْوَى‏»تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص ۲۷۰، حدیث ۵۸۸۸٫

بندگان خدا خودم و شما را به تقوای الهی سفارش می‎کنم. در زیبا کلام امیر بیان امیر بیان علی۷ این جمله در رابطه با تقوا به چشم می‎خورد. حضرت۷ می‎فرماید: قوی‏ترین و مستحکم‏ترین پناهگاه دین تقواست. یعنی اگر بخواهیم دژی را سراغ بگیریم که دین ما را، اعتقاد ما را و باورهای ما را حفظ کرده و نگه بدارد، آن قلعه و آن حصار و آن دژ، تقواست. انسان‏های برخوردار از تقوا دینشان حفظ می‎شود، نگهداری می‎شود، از هجمه دیگران مصون می‎ماند.

موضوع بحث صفات شیعه:

مسأله‌ای که قرآن برآن تاکید کرده این است که عده‌ای هستند که ادعای ارزش یا کمال مى‏کنند، ولی این ادعایشان واقعیت ندارد. گاهی عده‌ای به خاطر منافع دنیوی، به دروغ ادعایی مى‏کنند. إِذا جاءَکَ الْمُنافِقُونَ قالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللّهِ( منافقون / ۱)اینها مى‏آیند و مى‏گویند: شهادت مى‏دهیم تو پیغمبر خدا هستی. البته خدا مى‏داند تو پیغمبر هستی؛ اما وَ اللّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقِینَ لَکاذِبُونَ؛ اینها به دروغ چنین ادعایی می‌کنند.
ما شیعیان امیرالمومنین که ادعا مى‏کنیم شیعه هستیم، واقعاً علی(ع) را دوست داریم؛ ولی آیا واقعاً ما شیعه علی هستیم؟ این از مواردی است که شیطان انسان را فریب مى‏دهد و مى‏گوید: خداوند گناهان شیعیان را راحت مى‏آمرزد؛ پس خیالمان راحت است! نظیر این مسأله درباره محبت سیدالشهدا(ع)، عزاداری و گریه کردن بر آن حضرت است. در این موارد به جا است انسان به روایات و تعالیم خود اهل بیت(ع) مراجعه کند. آیا صرف این که ما امیرالمؤمنین(ع) را قبول داشته باشیم، شیعه مى‏شویم؟ آیا همه فضائلی که درباره شیعه هست، درباره ما هم صادق خواهد بود؟ وقتی انسان به روایات مراجعه مى‏کند، مى‏بیند مسأله این گونه نیست. بسیاری از ما فریب شیطان را مى‏خوریم. ولی ادعاهایی را که مى‏کنیم نمى‏توانیم اثبات کنیم. مى‏گویند اگر راست مى‏گویید، باید امتحان شوید و آثارش در شما ظاهر بشود. حال با ملاحظه بعضی از روایات می‌خواهیم ببینیم ائمه معصومین(ع) از شیعیان چه انتظاری دارند.

بزرگان ما این روایات را در مجموعه‌هایی گردآوری کرده‌اند که یکی از آن‌ها باب نوزدهم از جلد شصت و پنجم بحار با عنوان «باب صفات الشیعه و أصنافهم و ذم الإغترار»؛ است؛ باب صفات شیعه و اصناف آن‌ها و نکوهش مغرور شدن به تشیّع است.

کلمه شیعه در نظر اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین ویژگی خاصی دارد. بوده‌اند بسیاری از کسانی که خود را محب اهل بیت(ع) می‌دانستند- و واقعاً هم علاقه داشتند – اما در عین‌حال ائمه اطهار سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین به آن‌ها می‌گفتند: شما شیعه نیستید؛ بگویید مؤمن یا محب اهل بیت هستیم؛ اما نگویید شیعه‌ایم. ؛ چنین ادعایی را گاهی در روایات به عنوان دروغی که موجب کیفر است معرفی کرده‌اند. عنوان شیعه قداست خاصی دارد و در کلام اهل بیت(ع) تأکید شده کسانی که خود را شیعه می‌دانند باید اوصاف ممتازی داشته باشند.

نماز اول وقت و رازداری

عَنْ هَارُونَ عَنِ ابْنِ صَدَقَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ امْتَحِنُوا شِیعَتَنَا عِنْدَ مَوَاقِیتِ الصَّلَوَاتِ کَیْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَیْهَا(ابحارالأنوار، ج ۶۵، ص ۱۴۹، باب ۱۹)گر مى‏خواهید ببینید کسی شیعه است یا نه، امتحانش کنید. یکی از مواد امتحانی این است که آیا وقت نماز را خوب رعایت مى‏کند یا به دنبال کسب و کار است. اگربه این صفت توجه میشد امروزمساجدما دراوقات نماز های جمعه وجماعات مملوازجمعیت میشد!!

imgres

سه شرط محافظت خدا از شیعیان

دَخَلَ سَدِیرٌ الصَّیْرَفِیُّ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)؛ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَهٌ مِنْ أَصْحَابِهِ سدیر وارد مجلس حضرت امام صادق(ع) شد در حالی که عده زیادی در آنجا حضور داشتند. حضرت رو به سدیر کردند و این فرمایشات را به او فرمودند: فَقَالَ یَا سَدِیرُ لَا تَزَالُ شِیعَتُنَا مَرْعِیِّینَ، مَحْفُوظِینَ، مَسْتُورِینَ، مَعْصُومِینَ(بحارالأنوار، ج ۶۵، ص ۱۵۳، باب ۱۹، «صفات الشیعه و أصنافهم و ذم الإغترار»)شیعیان ما در پناه خداوند خواهند بود، از چشم دشمنان مستورند و آفتی به آن‌ها نمی‌رسد، به شرط آن که سه مطلب را رعایت کنند؛ اگر این سه مطلب را رعایت کنند، به شیعه‌بودن هم پذیرفته شده‌اند و خدای متعال به آن‌ها عنایت خاصی دارد و ایشان را از آفات و بلیات حفظ می‌کند. اول این که رابطه‌شان را با خدا تصحیح کنند. مَا أَحْسَنُوا النَّظَرَ لِأَنْفُسِهِمْ فِیمَا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ خَالِقِهِمْ.؛ خوب فکر کنند، ببینند رابطه‌شان با خدا چگونه است؟ آیا حق بندگی خدا را به جا می‌آورند؟
دوم آن که رابطه‌شان را با امامشان تصحیح کنند. آیا در هر حالی مطیع امامشان هستند؟! باید «ناصح للامام»؛ باشند. «ناصح»؛ در عربی یعنی صاف، خالص، یک رو، دل‌سوز. «النصیحه لأئمه المسلمین»؛ یعنی با امامشان یک رو؛ دلسوز و کاملاً مطعیش باشند.
سوم، نوع رابطه‌شان با سایر شیعیان است. شیعیان باید وظیفه خودشان بدانند که به سایر شیعیان کمک کنند؛ از هر نوع کمکی که از دستشان برمی‌آید. این را وظیفه‌؛ الهی، اخلاقی و انسانی برای خودشان تلقی کنند.
پس؛ اول مَا أَحْسَنُوا النَّظَرَ فِیمَا بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ خَالِقِهِمْ؛ یعنی خوب به رابطه‌شان با خدا نگاه می‌کنند، دوم: صَحَّتْ نِیَّاتُهُمْ لِأَئِمَّتِهِمْ؛ نیت‌شان در مقابل امامشان درست باشد؛ یعنی غل و غشی نداشته و کاملاً مطیع باشند. تصمیم داشته باشند اوامر امام را اطاعت کنند و تخلفی نکنند. سوم، وَ بَرُّوا إِخْوَانَهُمْ فَعَطَفُوا عَلَى ضَعِیفِهِمْ وَ تَصَدَّقُوا عَلَى ذَوِی الْفَاقَهِ مِنْهُمْ؛ رابطه‌شان را با برادران ایمانی‌شان تقویت کنند و به ضعفای شیعه توجه داشته باشند و به آنهایی که احتیاج مالی دارند احسان و خدمت کنند.

مشروح خطبه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

در ابتدای خطبه دوم هم خودم و هم شما را به تقوای الهی دعوت می کنم.

پنجشنبه۱۰ رمضان‏‌المبارک‏ وفات حضرت خدیجه(س) (۳ سال قبل از هجرت)

حضرت خدیجه کسی‌ است که ۲۵ سال در کنار پیامبر زندگی کرد. معمولاً برای هر دین وشریعت جدید و برای هر رهبر، داشتن پشتوانه سیاسی و اقتصادی ضروری است تا یک قدرت ظاهری داشته باشد تا مردم در برابر دعوتها و سخنان آن رهبر، مطیع باشند و سر تعظیم فرود بیاورند.

حضرت خدیجه(س) برای تقویت ایمان و اطمینان قلبی‌اش، تلاش‌های فراوانی در جهت معرفت، شناخت کمالات، روحیات و صفات پیامبر(ص) انجام دادند. و در زمینه‌ها و ابعاد مختلفی حامی اسلام و پیامبر(ص) بودند.

پنجشنبه ۲۷خرداد فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر تشکیل جهاد سازندگی (۱۳۵۸ ه.ش)   وروز جهاد کشاورزی‏

از همان روزهای نزدیک به پیروزی انقلاب، اندیشه کشاورزی و کشاورزان ایرانی، رهبر فقید انقلاب را به خود مشغول داشته بود. در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌ها و اعلامیه‌های روشنگرانه، از کشاورزان به نیکی یاد کرده و نقش و تأثیر ویژه این قشر سخت‌کوش را در رشد اقتصادی و نیل به آبادانی و استقلال سیاسی کشور خاطرنشان می‌ساخت. پیدا بود که امام، دولت و حاکمیت آینده ایران را به سمت و سوی اقتصاد منهای نفت فرا می‌خواند تا از توازن واردات و صادرات بهره‌مند گشته و جامعه ایرانی، خوداتکایی در عرصه‌های اقتصادی را فراچنگ خود آورد

اهمیت بخش کشاورزی در توسعه اقتصادی هر کشور – چه ثروتمند و چه فقیر – بیانگر این واقعیت است که کشاورزی به‌عنوان اولین بخش اقتصاد و عرضه‌کننده عوامل اساسی زندگی بشر و بخش‌های دیگر اقتصاد است و در توسعه همه‌جانبه کشورها نقش مهمی را ایفا می‌کند. در یک جمله کوتاه، کشاورزی را مادر تمام فعالیت‌ها و صنایع مورد نیاز ملت‌ها دانسته‌اند.

۲تذکرحل مشکلات کشاورزان

وتوجه به پرداخت زکات

اشاره ای کوتاه به دیدار اخیرمقام معظم رهبرى با نمایندگان مجلس دهم

دغدغه‌های رهبری نسبت به ولنگاری فرهنگی

مقام معظم رهبرى در دیدار اخیر خود با نمایندگان مجلس دهم فرمودند: «در موضوع فرهنگ، نوعى ولنگارى و بى‌اهتمامى در دستگاه‌هاى فرهنگى به چشم مى‌خورد، زیرا در تولید کالاى فرهنگى مفید و جلوگیرى از تولید کالاى فرهنگى مضر، کوتاهى‌هایى صورت مى‌گیرد.»

در حالى‌که سال‌هاست رهبرى از تهاجم فرهنگى و نفوذیاد کرده و ضرورت تشکیل قرارگاه‌هاى فرهنگى را گوشزد کرده و نسبت به تغییر سبک زندگى مردم در زیر سایه تهاجم فرهنگى ابراز نگرانى کرده و هشدار مى‌دهند؛ طبعا انتظار آن بود که مدیریت فرهنگى کشور از شوراى انقلاب فرهنگى که قرارگاه نخست سیاستگذارى شمرده مى شود تا نهادهاى مهم اجرایى چون وزارت ارشاد و… به وظیفه خود در این‌زمینه عمل نمایند.

اما ولنگارى فرهنگى چیست؟ بى‌قیدى و بى‌بندوبارى در امر مدیریت فرهنگى در حوزه شناخت آسیب‌ها و ارایه راه‌حل در موضوعات فرهنگى خود را نشان مى‌دهد. دهها سازمان و نهاد فرهنگى در کشور به فعالیت مشغولند اما تغییر ارزش‌هاى اجتماعى از اسلام‌گرایى به‌سوى فرهنگ‌هاى منحط، محصول بى‌برنامگى و یا عدم شناخت چه کسانى است و چرا نتیجه‌اى از اقدامات این نهادها و سازمان‌هاى فرهنگى مشاهده نمى‌کنیم؟

متأسفانه مشاهده مى‌شود در برخى حوزه‌هاى مسؤول و متولى امر، نه‌تنها اقدام مناسبى براى مقابله با نفوذ فرهنگى رخ نمى‌دهد، بلکه نوعى اغماض و بعضاً همراهى نیز با این رویکرد مخرب دیده مى‌شود. چگونه است که براى مثال فیلمى از وزارتى که نام فرهنگ و ارشاد اسلامى را بر تابلوى خود یدک مى‌کشد، پروانه ساخت و نمایش دریافت مى‌کند و بعد از چند ماه اکران عمومى آن، وزیر مربوط که از قضا در سلک دانش‌آموختگان حوزه نیز است، پس از دیدار با مراجع معظم تقلید به اشتباه در اعطاى مجوز اکران به این فیلم پى مى‌برد (!) و روشن نیست که چرا با عوامل این تصمیم غلط و آسیب‌زا هنوز برخورد جدى نشده است؟!

چرا مقام معظم رهبرى به‌درستى مکررا تذکر مى‌دهند اما تغییرات منفى اجتماعى همچنان ادامه دارد و بدتر از آن بعضى از مسؤولان فرهنگى خود به مدافعان وضع نابسامان مبدل شده و از شاخص‌هاى فرهنگ‌هاى منحط دفاع کرده و آن‌را ترقی‌خواهى مى‌شمرند؟

   اشکال از کجاست؟

۱-نخست درک و فهم مشترک از مسأله

واقعیت آنست به نظر مى‌رسد که درک مشترکى از مسأله وجود ندارد. رهبرى نظام به‌عنوان ناخداى کشتى امت اسلامى به ابعاد مختلف دیدگاه خود پرداخته‌اند و جامعه و دلسوزان نیز درستى تحلیل ایشان را هرروزه احساس مى‌کنند ولى از سوى بعضى از مسؤولان، نظرات و بعضا تفاسیر مختلفى از موضوع ابراز مى‌شود.

موضوعات مطروحه از سوى رهبرى نظام اگر براى حوزه‌هاى فکرى؛ موضوعى براى تحقیق است ولى براى مدیران اجرایى، دستورالعملى براى اجراست. مدیران اجرایى نباید نقش اجرایى خود را نادیده گرفته و در این موضوعات به طرح افق‌ها و تفاسیر متفاوت با رهبرى بپردازند.(تکبیرنمازگزاران)

۲-مواجهه پراکنده با مسأله

اولین شرط عقل در مواجهه با یک مسأله؛ تمرکز و همسوسازى نیروها یراى مواجهه مؤثرتر است. توصیه به مدیریت قرارگاهى با پدیده مذکور محصول درک شرایط اورژانسى و نیز درک ضرورت هماهنگى در عمل است. پراکندگى اجرایى ضمن هرز بردن نیروها موجب بروز شکاف‌هاى اجرایى شده و زمینه نفوذى را که رهبرى معظم برآن تأکید نموده‌اند، فراهم مى‌نماید. بنابراین انتظارمیرودخود را مخاطب این اعتراض رهبرى شناخته و مسؤولانه برخورد نمایند، مدیریت هماهنگ و یکپارچه‌اى را در حوزه فرهنگ پدید آورند.آن‌را واقع‌بینانه و علمى آسیب‌شناسى نمایند.وارزیابى دقیقى از وضع موجود ارایه داده و راههاى حل مسأله با دقت جمع‌بندى کنندوبه اجرابکزارند(تکبیرنمازگزاران).

والســـــــــلام علیکــــــــــــم ورحمــــــــــــــه الله وبــــــــــــرکاته

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

-- بارگیری کد امنیتی --