سودان به ما می‌آموزد که شعارهای زیبا اگر ریشه در ارزش‌های بومی نداشته باشند، به ابزار دست بیگانگان تبدیل می‌شوند

به گزارش دفتر امام جمعه نیم ور ،نماز با شکوه جمعه اینهفته 16 آبانماه  ماه 1404 مصادف با شانزدهم جمادی الثانی  1447 به امامت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالعلی استیری امام جمعه محترم نیم ور ، وبا حضور گرم مردم خدا جو درمسجد امام حسین علیه الســـــــــــــــــــــــــلام برگزار شد.

عناوین خطبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه اول:

1.حضرت زهرا(س)در خطبه فدکیه پنج آفت و آسیب را برای جامعه دینی بیان میفرمایند.

2.یکی از خطراتی که در هر زمانی می تواند جامعه را به انزوا بکشاند و جامعه را دچار بحران کند نفاق است.

3. سه چیز اگر در کسی وجود داشته باشد منافق است؛هر چند نماز بخواند، روزه بگیرد، و بگوید من مسلمانم.

عناوین خطبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه دوم :

1,مدیریت راهبردی شهید تهرانی مقدم در جنگ 12 روزه‌ ، برای همگان اعم از دوستان و دشمنان ملت ایران ثابت شد.

2,یکی از اصلی‌ترین ابزارهای غرب برای نفوذ در سودان ، مسئله “حقوق زنان” بود.

3. سودان به ما می‌آموزد که شعارهای زیبا اگر ریشه در ارزش‌های بومی نداشته باشند، به ابزار دست بیگانگان تبدیل می‌شوند.

مشـــــــــروح خطبـــــــــــــــــــــــــــــــه اول:

أعوذ باللـــــــــه من الشیطان الرجیــــــــــم         بســـــــــم اللـــه الــــرحمـــــن الرحیـــــــــم

عبادالله اوصیکم و نفسی بتقوى الله فان خیر الزادالتقوی

گفتیم به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا و ایام فاطمیه، نگاهی به خطبه فدکیه حضرت بیندازیم که برای امروزِ جامعه ما درس آموز است .حضرت زهرا در این خطبه (س) آسیبها و آفتهای یک جامعه ی دینی را بیان میفرمایند که امروز به توفیق الهی مورد اول را عرضه خواهم داشت .

البته هفته گذشته اشاره ای به سند این خطبه و کیفیت حضور حضرت در مسجد داشتم :

در خطبه فدکیه حضرت زهرا (س) 5 مورد را اشاره میفرمایند که توجه به آنها درجامعه امروزی ما لازم و ضروری است و باید به آنها توجه کنیم و اجازه ندهیم در جامعه ما اتفاق بیفتد

یک دانشمند مسیحی به نام سلیمان کتّانی که در سال 2004 حدود 22 سال قبل از دنیا رفت می گوید :کسی فکر نکند خطبه ی حضرت زهرا فقط در مسجد مدینه ایراد شد، این خطبه فراتر از مدینه و مسجد بود، فراتر از مخاطبینی بود که آن روز در مسجد جمع شده بودند. نسل در نسل باید پای این خطبه بنشینند و سخنان زهرای مرضیه را تحلیل کنند.

نماز گزاران عزیز این سخنِ یک دانشمند مسیحی است.واقعا باید به خود ببالیم و به وجود حضرت زهرا افتخار کنیم حضرت 5 عامل را بیان میفرمایند که برای همه ما و جامعه ماخصوصاً مسئولین دارای درس است اشاره ای داشته باشم که امروز یک مورد را به محضر شما تقدیم میدارم .

اولین مورد که حضرت میفرمایند نفاق است

«فَلَمَّا اخْتارَ اللّهُ لِنَبِیِّهِ دارَ أَنْبِیائِهِ وَ مَأوی أَصْفِیائِهِ ظَهَرَ فیکُمْ حَسْکَهُ النِّفاقِ»پس هنگامی که خداوند برای پیامبرش منزلگاه انبیاء و محل اصفیاء را برگزید، حسکۀ نفاق از شما ظاهر شد.یکی از خطراتی که در هر زمانی می تواند جامعه را به انزوا بکشاند و جامعه را دچار بحران کند نفاق است.نفاق از عواملی است که شکست‌های عمده‌ی اسلام را می‌شود به دنبال داشته است . این اولین عاملی که حضرت زهرا اشاره کرد. ۳۰۰ آیه در قرآن در مورد نفاق داریم. ۱۳ سوره ی قرآن به بحث نفاق پرداخته است.

جریان نفاق، جریان بسیار خطرناکی است. قرآن می فرماید:  «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ»به منافقین می گویند فساد نکنید، مردم را به هم نریزید، جامعه را به هم نریزید«قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُون»(بقره/11)می گویند چه کسی گفته ما فساد هستیم؟ ما مصلحیم ما می خواهیم جامعه را درست کنیم، ما می خواهیم جامعه را پیش ببریم.

امیرالمؤمنین در نامه 27 نهج البلاغه که به محمد ابن ابی بکر نوشته است، می نویسد: پیغمبر گرامی اسلام به من فرمودند: «إنِّی لَا أخافُ عَلَی أُمّتی مؤمناً وَلَا مُشرِکاً أمّا المُؤمِنٌ فَیَمنَعُهُ اللهُ بإیمانِهِ وَأمَّا المُشرِکُ فَیَقمَعُهُ اللهُ بِشرْکِهِ وَلَکِنِّی أخافُ عَلَیکُمْ کُلَّ مُنافِق»

حضرت در این فراز از نامه مردم را به سه گروه تقسیم مى کند: مؤمن، مشرک و منافق سپس مى فرماید: مؤمنان هیچ خطرى براى جامعه اسلامى ندارند، زیرا ایمانشان به آنها اجازه نمى دهد دست به کارى بزنند که خطرى براى اسلام و مسلمین ایجاد کند و مشرکان معاند که به اصطلاح شمشیر را از رو بسته اند خطر آنها هم چندان مهم نیست، زیرا شناخته شده اند و مسلمانان باایمان، مراقب توطئه هاى آنها هستند.

اما مشکل مهم از سوى منافقین است کسانى که در میان اهل ایمان زندگى مى کنند لباس دوستى بر تن مى کنند، همان افراد دو چهره اى که چهره زیبایى از خود نشان مى دهند و چهره زشت درونى خود را پنهان میکنند و به اصطلاح شمشیر را زیر لباس بسته اند، سخنانى مى گویند که خوشایند مؤمنان است و افکار و عواطف آنها را به سوى خودشان جلب و جذب مى کنند، اما در لحظات حساس و هنگامى که فرصتى به دست آورند آسیب میزنند و ضربه به اسلام و مسلمین مى زنند.

اجازه بدید روایتی از رسول خدا تقدیم کنم که به علامت و نشانه منافقین اشاره کرده است خوب است این نشانه ها را بشناسیم ممکن است متوجه نباشیم و به علامت های آن مبتلا شویم در آیات و روایات بیش از 20 علامت برای منافقین ذکر شده است .

به سه مورد اشاره میکنم:

 رسول خداست فرمود: ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنافِقاً». سه چیز اگر در کسی وجود داشته باشد منافق است؛ وَإن صَامَ وَ صَلّی وَزَعَمَ أنَّهُ مُسْلِمٌ»؛ هر چند نماز بخواند، روزه بگیرد، و بگوید من مسلمانم، او منافق است. 

 علامت و نشانه اول: إذا وَعَدَ أخْلَفَ»، منافق پیمان شکن است؛قول می دهد، بدقولی می کند؛ پیمان می بندد زیر پیمانش می زند، وفای به عهد ندارد.

علامت دوم: «وَإذا اوْتُمِنَ خَانَ» منافق به امانت خیانت می کند. وقتی امانتی به او سپرده می شود، امانت دار نیست. مسؤولیت که دستش هست مسائل را به گونه ای مطرح می کند از مسؤولیت که کنار می آید خدایی ناکرده به گونه ی دیگری ورود پیدا می کند. رأی می آورد یک طور، رأی نمی آورد طور دیگر. این تغییر موضع ها گاهی ممکن است آخرش نفاق خفیف باشد.

علامت سوم : «وَ إذا حَدًثَ کَذَب» منافق حرفش و عملش دو تاست، سخن که می گوید دروغ می گوید. عملکردش با آنچه که می گوید، با هم تناسب ندارد. جلوی رو تعریف می کند و پشت سر مذمت می کند.

مشــــــروح خطبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه دوم:

خودم را وشما نماز گزاران عزیز را توصیه میکنم به رعایت تقوای الهی 

در ادامه بحث خطبه اول که نفاق بود نکته ای در قالب سفارش به تقوا تقدیم شما عزیزان کنم در شرح نهج البلاغه ی ابن ابی الحدید داستانی نقل می کند روزهای آخر عمر پیغمبر به مسجد آمدند.سخنانی فرمودند حدیث ثقلین را فرمود. بعد به مردم فرمود من دیگر نمی توانم مسجد بیایم، کسی با من کاری، سؤالی ، دعایی دارد بگوید یک نفر بلند شد گفت یا رسول الله انی رجل کذاب من خیلی دروغ می گویم دعا کنید این دروغ از من گرفته شود. پیغمبر یک نگاهی کردند فرمودند اللهم ارزقه الصدق خدایا صداقت را روزی این کن دیگر دروغ نگوید. فرد دیگری بلند شد گفت یا رسول الله انا رجل نئوم من خیلی می خوابم، خوابم زیاد است طبیعتا کم عبادت می کنم دلم می خواهد قدری خوابم کاهش پیدا کند. پیغمبر دعا کرد اللهم اذهب عنه النوم خدایا کمی خوابش را تقلیل بده به عبادت برسد. شخص دیگری بلند شد گفت یا رسول الله انا رجل منافق، من آدم منافقی هستم دعا کنید نفاق در زندگی من از بین برود. شخصی رو کرد به او گفت : بنشین این چه حرفی بود؟ چرا آبروی خودت را بردی، کسی نمی دانست تو منافقی چرا گفتی من منافقم؟رسول خدا جمله ای گفتند که انسان متاثر میشود اول رو کرد به این آقایی که اعتراض کرد فرمود انَّ فضوحَ الدنیا خیر مِنْ فضوحِ الاخره  انسان در دنیا آبرویش برود بهتر از این است که در قیامت برود، اینجا گفت من دعا می کنم بالاخره اصلاح می شود اما اگر این نفاق را به قیامت بیاورد چه کند؟ نمازگزاران عزیز !!این خیلی پیام دارد.در قیامت دیگر نمی شود کاری کرد. اینجا شاید جبران شود، شاید با یک عذرخواهی برطرف شود ، اما در آخرت نمی شود، عذر نمی پذیرند. لذا امام سجاد علیه السلام یکی از دعاهایش این است این دعا را زیاد بخوانید الهی لاَ تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ خدایا جلوی چشم مردم در قیامت من را مفتضح نکن رسوایم نکن  ، آبرویم را نبر. زیاد دعا کنید. حضرت فرمود تو بنشین، حرف بدی نزده، اشکالی در کارش هست حل می شود، دعا می کنیم. بعد حضرت دعا کردند خدایا نفاق را از او دور کن و به او ایمان بده.

دو مطلب تقدیم میکنم :

مطلب اول: سالروز شهادت سردار شهید تهرانی مقدم؛ 21 آبان 1390

شهید تهرانی مقدم به عنوان بنیانگذار رسمی فناوری موشکی ایران، دارای یک مزیت راهبردی در مدیریت خود بوده این مزیت راهبردی در مدیریت، در جنگ 12 روزه‌ی رژیم صهیونی به خوبی نمود داشت و برای همگان اعم از دوستان و دشمنان ملت ایران ثابت شد. اگر قدرت موشکی ایران نبود، نه تنها ایران به پیروزی نمی‌رسید بلکه جنگ به هفته‌ها و ماه‌های زیادی کشیده می‌شد.

تاریخچه قدرت موشکی ایران، روایتی از ایستادگی، ابتکار و روحیه جهادی است، نه بودجه‌های کلان و فناوری‌های وارداتی. این مسیر در سال ۱۳۶۲ با تأسیس فرماندهی موشک سپاه به دست شهید تهرانی مقدم آغاز شد. او نخستین موشک‌های بومی مانند «نازعات» را به میدان آورد. و نهایتاً به طراحی و آزمایش «شهاب۳» انجامید؛ موشکی که با ایجاد برد مؤثر استراتژیک، سرزمین‌های اشغالی را مستقیماً در تیررس قرار داد و معادلات امنیتی منطقه را دگرگون کرد. که از این تریبون مقدس به روح این عزیز درود میفرستیم وعلورجات برای او آرزو میکنیم.

اما نکته ای عرض کنم :با توجه به اخبار منتشره از منابع صهیونی، این رژیم در حال حاضر فاقد توانایی ایجاد جنگ مجدد با فرض احتمال طولانی‌شدن نبرد است، با توجه به اظهارات اخیر مقامات صهیونی، به نظر راهبرد رژیم صهیونی دیگر کاهش توانایی هسته‌ای و موشکی ایران مطرح نیست بلکه این رژیم به دنبال براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است و به خوبی می‌داند که با حمله نظامی امکان دستیابی به این هدف در ایران بسیار دشوار است، اخیراً (دَنی سیترینوویچ)رئیس پیشین میز ایران در ارتش اسرائیل گفته : ما در جنگ 12 روزه فکر میکردیم میتوانیم با بمب باران هوایی ،رژیم ایران را سر نگون کنیم اما نتیجه برعکس شد چون در ایران نیروی اُپوزیسیون خارجی وجود نداد اُپوزیسیون خارج نشین هم توان برگشت به ایران و توان اداره ایران را دارند لذااز بیرون نمیتوانیم رژیم ایران را تغییر دهیم 

لذا سازمان‌های اطلاعاتی رژیم در حال فعالیت برای ایجاد جریان براندازی در کشور هستند، بنابراین وظیفه نهادهای مربوطه در ایران اسلامی، کشف نیات دشمن در چگونگی هدایت و برانگیختن این جریان و خنثی‌سازی آن است.

مطلب دوم: اشاره ای به قصه پُرعبرت سودان

این روزها موضوع حمله به سودان را شنیدید  که بسیار وحشتناک توصیف میشود. به طوری که به عنوان بزرگترین بحران انسانی است که جهان شاهد است معرفی میشود ده‌ها هزار غیرنظامی در سودان کشته شده‌اند و بیش از ۱۲ میلیون نفر مجبور به فرار شده‌اند، همچنین بیش از ۱۴ میلیون کودک سودانی برای زنده ماندن به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند. وقایع سودان قصه‌ای پرعبرت برای تمام ملت‌هایی ست  که در برابر هجوم نفوذ خارجی ایستادگی می‌کنند. این کشور امروز به نمادی از شکست در برابر توطئه‌های غربی و عربی تبدیل شده است.

اما اصل داستان چیست ؟

در سال ۱۹۵۶ این کشور با جمعیت متنوع قومی و مذهبی، استقلال خود را به دست آورد اما همیشه در معرض تنش‌های داخلی بوده، اما آنچه آن را به بحران کنونی کشانده، ، بلکه دخالت‌های خارجی بود نه تنها اختلافات داخلی .در اوایل دهه ۱۹۸۰، جعفر نُمیری، رئیس‌جمهور وقت، منابع نفتی سودان را در اختیار شرکت‌های آمریکایی قرار داد. اما با روی کار آمدن عمر البشیر در سال ۱۹۸۹، ورق برگشت. البشیر، که با حمایت از جنبش‌های ضدغربی قدرت گرفت، آمریکایی‌ها را کنار زد و با چینی‌ها برای توسعه میادین نفتی قرارداد بست. که دشمنی غرب با سودان از اینجا آغاز شد .آمریکایی ها به فکر توطئه افتادند در حالی که مردم سودان با مشکلات واقعی مانند فقر، بیکاری و سوءمدیریت منابع دست و پنجه نرم می‌کردند، رسانه‌های غربی بر مسئله پوشش تمرکز کردند

یکی از اصلی‌ترین ابزارهای غرب برای نفوذ، مسئله “حقوق زنان” بود. قانون حجاب در سودان، که بخشی از هویت اسلامی این کشور بود، به عنوان ظلم علیه زنان معرفی شد. با تبلیغات گسترده در شبکه‌های اجتماعی، افکار عمومی را علیه حکومت تحریک کردند. 

 در این فضا، ویدئوی منتشر شد: دختری به نام آلاء صلاح با لباس سفید، ایستاده روی سقف ماشین، در حال خواندن شعر و رقصیدن میان جمعیت. رسانه‌های غربی از او نمادی برای “انقلاب زنانه سودان” ساختند. شعارهایی مانند “آزادی، صلح، عدالت” یکی پس از دیگری تکرار شد، مثل شعار (زن،زندگی،آزادی ) اما پشت صحنه، بازی چیز دیگری بود. این شعارها، بخشی از پازل بزرگ‌تر نظام سلطه بودند، طرح آمریکایی “تجزیه ۷ کشور در خاورمیانه” که سودان را هم شامل می‌شد.

تحریم‌های سنگین، عملیات‌های روانی و حمایت پنهان از گروه‌های تجزیه‌طلب، سرانجام نتیجه داد. عمر البشیر در سال ۲۰۱۹ سرنگون شد و دولت موقت غرب‌گرا روی کار آمد.تصمیم‌های دولت موقت، همه را شگفت‌زده کرد: لغو قانون حجاب، اجازه مصرف مشروبات الکلی، آزادسازی همجنس‌گرایی و در نهایت، عادی‌سازی روابط با اسرائیل در سال ۲۰۲۳سودان از کشوری مستقل به میدانی برای نفوذ غرب تبدیل شد. این تغییرات، نه بر اساس خواست مردم، بلکه بر پایه فشارهای خارجی بود. لذا نسل‌کشی و جنگ داخلی فعلی در سودان را نباید ساده‌لوحانه به عنوان “جنگ داخلی” تحلیل کرد؛ این آشوب، کارفرمایان خارجی و طمع‌ورز دارد.

یکی از کلیدی‌ترین بازیگران در این بحران، در کنار آمریکا و رژیم صهیونی، امارات متحده عربی است که در اجرای سیاست‌های غرب، بدون هیچ معدن طلایی، دومین صادرکننده بزرگ طلا در جهان است! طلای قاچاق از سودان به امارات منتقل می‌شود، در دُبی به ارز تبدیل می‌گردد، سلاح و مهمات خریداری می‌شود و به نیروهای واکنش سریع (RSF) در سودان ارسال می‌شود.این چرخه خونین، جنگ داخلی را تغذیه کرده و آن را به یک بحرانی انسانی تمام‌عیار تبدیل کرده است. 

نکته پایانی ودرس آموز : قصه پرعبرت سودان نشان می‌دهد که چگونه یک کشور ثروتمند می‌تواند در دام توطئه‌های خارجی بیفتد. از استقلال تا فروپاشی، سودان قربانی شعارهای فریبنده غربی شد. برای ایران، این تجربه یادآور پروژه “زن، زندگی، آزادی” در سال ۱۴۰۱ است که هدفش نه حقوق زنان، بلکه ضربه به استقلال ملی بود. سودان به ما می‌آموزد که شعارهای زیبا اگر ریشه در ارزش‌های بومی نداشته باشند، به ابزار دست بیگانگان تبدیل می‌شوند

والســـــــــــــــــــــــــلام وعلیــــــــــــــــــــــکم ورحمه اللــــــه و برکاته