شمیم معرفت پایگاه اطلاع رسانی حجه الاسلام و المسلمین عبدالعلی استیری
به گزارش دفتر امام جمعه باقرشهر نماز باشکوه جمعه بیست و چهارم دی ماه 1400 مصادف با یازدهم جمادی الثانی 1443 ،به امامت حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ عبدالعلی استیری امام جمعه محترم باقر شهر وکهریزک در مصلی باقرشهر وباحضوراقشار مختلف مردم برگزار شد.
عناویـــــن خطبـــــــــــه اول:
۱. انسان متّقی، وقتی با بحرانی از گناه مواجه گردد، متذکّر میشود.
۲ . اسلام یک دین دو بعدی است،از مسلمان هامی‌خواهدهم به فکر تأمین دنیای خود باشندهم به فکر آخرت
۳.کسی که تمام فکر و ذکر او دنیا و مادیّات است، قلبش از چهار چیز پر میشود.
عناویـــــن خطبــــــــــه دوم:
۱ . از ویژگی‌های بسیار مهم حضرت ام‌البنین، توجه به‌زمان و مسائل مربوط به‌آن است.
۲. امروز هم مادران و همسران شهدا، ام‌البنین‌های عصر حاضر در ایران اسلامی هستند.
۳. جوزف نای :هرگاه بتوانیم طوری عمل کنیم که دولت‌مردان و مردم کشورهای دیگر آنطور فکر کنند که ما می‌خواهیم، جنگ را برده‌ایم!
مشــــــروح خطبــــــه اول:
اعوذ باللـــــــه مـن الشیــــطان الرجیــــــم بســــــــم الله الـــــرحمـــــــــن الرحیـــــــــــــم
عبادالله اوصِیکُمْ و نفسی بِتَقْوَى اللَّهِ بندگان خدا شما را و خودم را سفارش می کنم به تقوای الهی،
إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ،
آدم متّقی، وقتی با بحرانی از گناه مواجه گردد، متذکّر میشود. آن وقت که متذکّر شد، بیدار میشود؛ امّا افرادی که متّقی نیستند، شیاطین، آنها را غرق در گناه می‌کنند و کوتاه هم نمی‌آیند.
حدیثی از پیامبر اکرم«ص» است که می‌فرمایند:
«مَنْ أَصْبَحَ وَ الدُّنْیَا أَکْبَرُ هَمِّهِ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ وَ أَلْزَمَ قَلْبَهُ أَرْبَعَ خِصَالٍ هَمّاً لَا یَنْقَطِعُ عَنْهُ أَبَداً وَ شُغُلًا لَا یَنْفَرِجُ مِنْهُ أَبَداً وَ فَقْراً لَا یَبْلُغُ غِنَاهُ أَبَداً وَ أَمَلًا لَا یَبْلُغُ مُنْتَهَاهُ أَبَدا» مجموعۀ ورام، ج 1، ص 130
روایت را مرحوم نراقی«رحمت‌الله‌علیه» در جامع السّعادات هم نقل می‌کندو این روایت، انصافاً روایت عجیبی است، مصداق کاملش هم زمان ما است.
در تعالیم دینی، بر ضرورت تلاش در جهت آبادی دنیا و آخرت پافشاری فراوانی شده و کوتاهی در آبادی دنیا یا آخرت، هر دو مذمّت شده است. یعنی، اسلام یک دین دو بعدی است و از مسلمان ها می‌خواهد از یک سو برای تأمین معاش و ادارۀ زندگی دنیا و رفع احتیاج از دیگران، تلاش و کوشش کنند و از تنبلی و بیکاری بپرهیزند و از سوی دیگر، به فکر آخرت و ارزش‌های معنوی باشند و در دنیا و مادیّات فرو نروند.
پیامبر اکرم«ص» در این روایت شریف، خسارت‌ها و تبعات فرو رفتن در دنیا و فراموشی آخرت را بیان می‌فرمایند. در ابتدای روایت می‌خوانیم: «مَنْ أَصْبَحَ وَ الدُّنْیَا أَکْبَرُ هَمِّهِ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ»؛ یعنی اگر همّ و غمّ کسی این دنیا باشد، نه آخرت، و همیشه به فکر دنیا باشد، اوّلین مصیبتش این است که دیگر خدا به او اعتنا ندارد.
بعضی در تفسیر این حدیث گفته اند: که اگر دلبستگی به دنیا به جز بی‌اعتنایی خدا، هیچ بلا و مصیبت دیگری نداشت، بس بود که آن را بزرگ‌ترینِ عقوبت‌ها و اعظم مصائب میدانند و خسارتی بزرگ‌تر از آن در این دنیا قابل تصور نیست خدا نکند که خدا دست عنایتش را از روی سر کسی بر دارد
اگر دست عنایت خدا روی سر کسی باشد زندگی او روشن است، دل او روشن است و زندگی او شاد است، امّا اگر نور خدا در زندگی نباشد، به عبارت دیگر اگر دست عنایت خدا روی آن خانه نباشد و خدا اعتنایی به اهل آن نکند: «وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»، دیگر زندگی ظلمات است، زندگی وحشتناک است، به قول قرآن به اندازه‌ای غم و غصه و نگرانی و وحشت بر آن حکم‌فرما میشود که از خود بی‌خود می‌گردد: «إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَراها»، اگر دستش را هم از آب بیرون کند خودش هم این دست را نمی‌بیند؛ یعنی خودش را هم گم کرده است!!!
کسی که تمام فکر و ذکر او دنیا و مادیّات است، قلبش از چهار چیز پر میشود. وَ أَلْزَمَ قَلْبَهُ أَرْبَعَ خِصَالٍ
اول: «هَمّاً لَا یَنْقَطِعُ عَنْهُ أَبَداً»
یک دل پر از غم و غصه، پر از نگرانی و پر از اضطراب خاطر و پریشانی. بیشتر مردم الان چنین هستند. پیدا کردن یک دل شاد در جامعه خیلی مشکل است. می‌بینیم چه غم‌هایی، چه غصه‌هایی، البته غم‌ها، غصه‌ها را خدا نداده، خود ما ایجاد کرده‌ایم، مثل آتش جهنّم است که پروردگار عالم آتش جهنّم ندارد، تبعات جهنّم را خود ما ایجاد می‌کنیم. به جهنّمی‌ها خطاب میشود: «ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ»( آل‌عمران، 182 )این عذاب‌ها را خودتان از پیش فرستاده‌اید.غم و غصه‌های دنیا را هم خود ما ایجاد کرده‌ایم.که از خداوند و آخرت غفلت کرده ایم.
دوّم: «شُغُلًا لَا یَنْفَرِجُ مِنْهُ أَبَداً»
دلش مشغول میشود، مشغول به اشتغالاتی که اصلاً پیش خدا ارزش ندارد. بالأخره دلش را به غیر خدا سپرده و کس دیگری آن دل را برده است. گاهی اوقات دل انسان مثل باغ وحش میشود. هر گوشه‌ای از آن را یک قفس، یک درنده یا یک خزنده گرفته است. به قول آن آقا، ای کاش یک گوشه‌ای از این دل هم مال خدا بود.
سوّم: «فَقْراً لَا یَبْلُغُ غِنَاهُ أَبَداً»
دل محتاج میشود و هرچه دنیاگرایی انسان بیشر شود، احتیاج او نیز بیشتر خواهد شد.الان می‌بینیم که احتیاج مردم گاهی به پول است، گاهی محتاج ریاستند و گاهی شهرت می‌طلبند و گاهی به دنبال شهوتند که منجر به مفاسد اجتماعی میشود.به هرچه میرسدسیر نمیشود!!
چهارم: «وَ أَمَلًا لَا یَبْلُغُ مُنْتَهَاهُ أَبَدا»
یعنی دلش پر از آمال و آرزوهای طولانی و دست نیافتنی است. به راستی دل بسیاری از مردم چنین شده است. با یک دنیا آمال و آرزو می‌میرد، امّا آرزوهای دست نیافتنی او را جهنّمی میکند.
آمال و آرزوها با انسان چنین میکند و راستی وقتی واقعیّت اجتماع را در نظر بگیریم، می‌ببینیم که این روایت شریف دردها و معضلات اجتماع ما را بیان میکند.
اگر نگوییم همه، بسیاری از مردم شبانه‌روز در حال دویدن برای دنیا و به فکر دنیا هستند، امّا به فکر آخرت نیستند. اگر معنویّت در زندگی نباشد، مال دنیا وزر و وبال و غم و غصّه و فقر و نگرانی می‌آورد
اوّل مصیبتش طبق روایتی که خواندم این است که: «فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ»، دیگر آن چهار تا خصلت و رذیلت هم در دل او می‌آید و در دلش نفوذ پیدا میکند. نتیجۀ آن یک دنیا غم و غصّه است، اصلاً دل میشود غم و غصّه، دل میشود محتاج، دل میشود مشغول، دل میشود آمال و آرزو. تقاضا دارم روی این روایت یک قدری فکر کنید. خیلی روایت خوبی است.
مشــــــروح خطبــــــه دوم:
ابتدا خودم را وشما عزیزان نماز گزار را در ابتدای خطبه دوم هم توصیه میکنم به تقوای الهی
قرآن راجع به جهنّمی‌ها می‌فرماید که از هر غمی نجات پیدا کنند، هنوز نجات نیافته غم دیگری برای آنها پیدا میشود: «کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعیدُوا فیها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَریق» (الحج، 22)
هر بار بخواهند از [شدت] غم، از آن بیرون روند، در آن باز گردانیده مىشوند [که هان] بچشید عذاب آتش سوزان را»
سه مطلب به محضر شما تقدیم میدارم
یکشنبه 13 جمادی‌الثانی سالروز وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها- روز تکریم مادران و همسران شهدا
مرحوم مامقانى در کتاب تنقیح المقال ، پس از نقل حال حضرت ام‌البنین هنگام ورود بشیر و آوردن خبر فاجعه کربلا مى‌گوید: «ایمان قوی و باور راسخ آن حضرت از این ماجرا به‌خوبی استفاده میشود که هر بار بشیر خبر شهادت یکی از چهار پسرش را به‌او می‌داد، او می‌فرمود: فرزندانم و هر که زیر این آسمان است، همه فدای حسین باد! اینکه به‌شرط سلامت حسین، مرگ چهار فرزندش را بر خود آسان گرفت؛ نشان درجه عالى ایمان اوست»(و یستفاد قوّه ایمانها
از ویژگی‌های بسیار مهم حضرت ام‌البنین، توجه به‌زمان و مسائل مربوط به‌آن است. حضرت ام‌البنین سلام‌الله‌علیها هر روز به‌قبرستان بقیع می‌رفت و چنان جانسوز مرثیه و نوحه می‌خواند که مروان بن حکم- حاکم وقت مدینه- با آن قساوت قلب گریه می‌کرد وی، از مرثیه‌خوانی و نوحه‌سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به‌گوش نسل‌های آینده برساند.
امروز هم مادران و همسران شهدا، ام‌البنین‌های عصر حاضر در ایران اسلامی هستند که با تربیت فرزندان صالح و راستین برای انقلاب ونظام و ملت نقش‌آفرینی کردند وبعداز شهادت فرزندانشان خم به ابرو نیاوردند وصبورانه راه عزیزان خود را ادامه داده‌اند.
زنان و مادران امروز بایدبه تبعیت از حضرت زینب(س) همچون مادران وهمسران شهدا،تربیت فرزندان عاشورایی را نسل در نسل پرورش دهند. مادر سرچشمه فضیلت‌ها و خوبی‌هاست، او به عنوان مدیر خانه می‌تواند درس تقوا و خدا ترسی را به فرزندانش آموزش دهد و از کودکی ضعیف و ناتوان، شخصیت بزرگ و علمی و اخلاقی بسازد و تحویل جامعه دهد.باید با بیان و قلم ، تاریخ مقاومت مردان و زنان این سرزمین را در مقایل رژیم طاغوت و مبارزات شجاعانه آن ها در هشت سال دفاع مقدس را به نسل امروزی تبیین و این میراث بزرگ ایثار و شهادت را به جوانان منتقل کنند.
یکشنبه 26 دی فرار شاه خائن “محمدرضا پهلوی” از کشور در پی گسترش نهضت اسلامی ملت ایران (1357ش)
از آیه سوم آیه الکرسی استفاده میشود که اساسا همه انسان‌ها ذیل یکی از دو ولایت می‌زیند، یا ولایه الله و یا ولایت طاغوت، و اساسا در این عالم انسان بی‌ولیّ وجود ندارد.
نکته حائز اهمیتی که از لطایف ادبی آیه فهمیده میشود، اِفراد و جمع اسم ولیّ است. اهل ایمان، ولیّ الهی دارند ولی اهل کفر، گرفتار اولیاء(جمع ولیّ) هستند، هرچند این اولیاء، ماهیهً طاغوت‌اند
قرآن کریم برای تبیین وضعیت نابسامان و به‌هم ریخته‌ی کسانی که گرفتار اولیاء طاغوت‌اند، از چندین تمثیل بهره جسته است
از جمله در آیه 75 شریفه‌ای آنان را به انسان مملوک، بنده زرخرید و بَرده‌ای تشبیه کرده که توان انجام دادن هیچ کاری را ندارند و در مقابل، انسان مؤمن را همچون انسان آزاده‌ای دانسته که اختیار کامل دارد و اموالش را در راه خدا انفاق میکند: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَمْلُوکًا لَا یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَمَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ یَسْتَوُونَ در ادامه همین آیه شریفه، انسان کافر را به بَرده‌ای لال، بی‌اختیار و سربار تشبیه کرده است که قادر بر انجام کاری نیست: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لَا یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ در آیه 29سوره مبارکه زمر برای تبیین منفعت ولایه الله و مضرات گرفتاری به ولایت‌های طاغوت، به وضعیت دو برده مثال می‌زند که یکی از آنان ارباب متعدد با خواسته‌های متضاد دارد؛ اما دیگری دارای یک سرپرست است:ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِیهِ شُرَکَاءُ مُتَشَاکِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلًا؟؛
نمونه عبرت‌انگیز و مصداق بارز این آیات و دیگر آیات تمثیل قرآنی بسار تأمل‌برنگیز، سردرگمی محمدرضا پهلوی، آخرین شاه مفلوک در آستانه پیروزی انقلاب است در وضعیتی بلاتکلیف گرفتار شده بود و نمی‌دانست بماند یا فرار کند.که حتی کسانی که مثلا محمد رضا مورد حمایت آنها هم بود گفتند از ایران بیروم برو وفرار کن !!
اشاره ای به دیدار مقام معظم رهبری با مردم در 19 دیماه
دیدار رهبر انقلاب اسلامی بامردم دارای نکات کلیدی ومهم است که این دیدار هم ،مثل گذشته حاوی این نکات بود. سه محور “غیرت دینی و انقلابی”؛ “جنگ نرم”؛ “وحدت” در این بیانات بیشتر به چشم می آید.به دو نکته اشاره میکنم:
نکته اول:جنگِ نرم؛ علیه بیّنات انقلاب
فرمودند: یک «جنگِ نرمِ وسیع و متنوّع علیه بیّنات انقلاب » در جریان است
حالا این بینات چیست؟بیّنات انقلاب عبارتند از:«حاکمیّت دین»، «تسلیم‌نشدن در برابر دشمن مستکبر»، «استقلال»، «مبارزه با فساد و بی‌عدالتی»اسلام ناب اعتماد به صدق وعده الهی بی اعتمادی به قدرتهای مستکبروحدت ملی
خب وظیفه ما چیست؟این جنگ و هجمه ها بایدبا جهاد تبیین و جهاد روایت خصوصاًتوسط جوانان که موتور محرکه انقلاب محسوب می شوند بیان شود وحقایق کشور و انقلاب را با افتخار روایت کنند و این فضاسازی مسموم دشمن علیه بینات انقلاب راخنثی کنندو گرنه خطر نفوذ اندیشه های بیگانه و رخنه فرصت طلبان موجب آفاتی خواهد شد. فرصت طلبان همان کسانی هستند که در مقاطع مختلف با بزک کردن دشمن و تخطئه عناصر انقلابی و تحریف حقایق، روایت دشمن پسندانه خود را بازگو می کنند و ، زمینه ایجاد دوقطبی های کاذب در کشور را فراهم می کنند. جوزف نای تئوریسین جنگ نرم و رئیس سابق شورای اطلاعات ملی آمریکا، بر این باور است که «هرگاه بتوانیم طوری عمل کنیم که دولت‌مردان و مردم کشورهای دیگر آنطور فکر کنند که ما می‌خواهیم، جنگ را برده‌ایم». وی در همین راستا طی سخنانی در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۱۰ در جلسه پارلمانی شورای انگلستان گفت که استفاده نابجا از قدرت سخت، نسل جوان ایران را به آغوش نظام باز می‌گرداند و باید با قدرت نرم منافع خود را در ایران دنبال کنیم».
جریان تحریف که در ادامه جریان نفوذ است با تخریب توان داخلی کشور، تیغ تحریم ها را تیزتر می کنند و طبیعتا این جریان مکمل پروژه نفوذ دشمن محسوب می شود. لذا روایت مغرضانه غرب از توان انقلاب اسلامی ایران با همدستی پادوهای رسانه ای جریان تحریف به دنبال ناامیدی جوانان از آینده و سست کردن اراده هاست.که موفق نخواهند شد{تکبیرنمازگزاران}
نکته دوم : وحدت؛ برای مقابله با دشمن
۱- نباید «اختلاف سلیقه‌ها/ روش‌ها/ منش‌ها»، موجب «جبهه‌گیریِ تقابلی» شود.
وجود مشکلات اقتصادی در شرایط کنونی که از سوی بزک کنندگان آمریکا به کشور تحمیل شده نباید منجر به رأی به ناکارآمدی اقتصادی انقلاب در گام اول شود. وفاق و همبستگی ملی مهمترین ضریب در ارتقای امنیت ملی و خنثی کننده توطئه دشمن در جنگ نرم وجنگ روایت هاست.
انقلاب اسلامی ، اسلام ناب را در برابر اسلام آمریکایی مطرح کرد و نقطه اتکای خود را بر توان داخلی استوار ساخت. در چنین شرایطی، طبیعی است جریان وابسته غرب گرا که همواره نگاه خود را به بیرون از مرز دوخته است، به دنبال سیاه نمایی دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
{والســــــــــــــــــــــــــــــلام علیکـــــــــــــــــــــــــــــم ورحمه اللـــــــــــــــــــــــــه وبـــــــرکاته}
